بشیراحمد انصاری/ یک شنبه 6 جوزا 1397/
بخش پنجم/
روزه و اخلاق اجتماعی
یکی از مشکلات اساسی جوامع اسلامی، بیگانهگی با مفاهیم بزرگ و مقاصد بنیادینِ عبادت است. ما در بیشتر حالتها، عبادات را از محتوای آن خالی ساخته و به عادتی خشک و بیمفهوم تبدیل نمودهایم. یکی از اهدافِ عبادات در اسلام، تربیت اخلاقی فرد و جامعه است. ما امروز اسلام را به هر چیزی پیوند میدهیم و در هر راهی استخدام مینماییم و حتا حاضریم برای پیاده ساختن مفاهیمی گنگ که آن را رنگ دینی میدهیم، خونِ خود و دیگران را با دستی باز بریزیم، ولی حاضر نیستیم لحظهیی پیرامون پیام و مرامِ اصلیِ این دین توجهی داشته باشیم.
اخلاق یکی از اصولِ اساسی اسلام به شمار میرود. به عنوان مثال، آنچه بهنام «پنج بنای مسلمانی» شناخته میشود، دارای رابطۀ تنگاتنگی با اخلاق بوده و تربیت اخلاقی فرد و جامعه از مقاصد اصلیِ آن به شمار میرود. در رابطه با ایمان، پیامبر اسلام می فرماید:
«أَکْمَلُ الْـمُؤْمِنِینَ إِیمَانًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقًا»
یعنی: «ایمان آن عده مومنان کامل است که دارای اخلاقی نیکوتر اند».
و دربارۀ نماز، قرآن خود میفرماید:
[إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْـمُنْکَرِ]
به این معنی که «نماز هم از فحشاء و هم از کارهای بد منع مینماید.»
در بارۀ زکات، قرآن کریم میفرماید:
[خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَـهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا]
یعنی: «از اموال ایشان زکات بگیر تا آنکه آنها را به مرتبۀ تطهیر و تزکیه رسانده باشی.»
دربارۀ حج میفرماید:
[فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْـحَجِّ]
یعنی: «نه آمیزش جنسی و نه هم گناه و مجادله در حج جایز است.»
همین طور دربارۀ روزه، پیامبر اسلام میفرماید:
«مَنْ لَمْ یَدَعْ قَوْلَ الزُّورِ وَالْعَمَلَ بِهِ، فَلَیْسَ لِلهِ حَاجَهٌ أَنْ یَدَعَ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ»
یعنی: «کسی که سخن دروغ و عمل به آن را کنار نگذارد، خداوند به نان نخوردن و آب ننوشیدن او نیازی ندارد.»
روزه چنان اخلاق انسانِ مسلمان را صیقل میدهد که پیامبر اسلام بر مبنای حدیثی که در بخاری روایت شده میفرماید:
«…اگر کسی با انسان روزهدار داخل جنگ هم شد و یا او را دشنام هم داد، او باید بگوید که «من روزهدار هستم، من روزهدار هستم».» در رابطه با پیوند روزه و اخلاق آثار فراوانی وجود دارد که به گمان این نویسنده از نظر خوانندۀ گرامی پنهان نبوده است.
برخی گروههای «اسلامی» ما گاهی تمام فعالیتشان را در امری خلاصه میسازند که قرآن کریم یکبار هم از آن حرف نزده و یا آنکه یک درصد آیات قرآن روی آن مسأله چرخیده است، ولی در اینمیان اصلِ اصیل و رکنِ رکین دین که اخلاق است و هدف تمامی ارکان دین، تقویت آن اصل بزرگ بوده است، به باد فراموشی سپرده میشود.
در اثر عدم التزام به آداب و فلسفۀ روزه، گاهی ما شاهد نتایج عکس روزه در ماه رمضان میباشیم. این درست مانند کسی میماند که بهخاطر کاستن وزن «ریجیم» میگیرد ولی چون همۀ شرایط آن «ریجیم» را مراعات نمیکند، وزن او بهجای آنکه کم شود بالا میرود، و یا بیماری دوا میگیرد ولی پرهیز را مراعات نمینماید و در نتیجه بیماری او شدت میگیرد. رمضان که باید مدرسۀ اخلاق باشد، در برخـی جوامع بهجای آنکه مناسبتی برای نمایش اخلاق اسلامی باشد، در آن فشارها بالا میروند، رگهای گردن هوا میگیرند و پیشانیها چین برمیدارند و انفعال و واکنش، جای گذشت و احترام را پُرمینمایند.
اخلاق را میتوان رکن فراموششدۀ تمدن اسلامی دانست؛ رکنی که نشانههای آن را در سراپای قرآن و اصول بزرگِ دین میبینیم. مسلمانها امروز قبل از هر چیز دیگری سخت نیازمند فرهنگ روزه، فرهنگ نماز، فرهنگ زکات، فرهنگ حج، فرهنگ توحید و فرهنگ سایر عبادتها اند. تا زمانی که فلسفه و مقاصد این عبادات، به فرهنگ اجتماعی تبدیل نشوند و اخلاق عبادی نهادینه نگردد، نمیتوان انتظار تحولی را در فرد و جامعه داشت.