۱۹ عقرب ۱۳۹۱
باراک اوباما بازهم به کاخ سفید برگشت؛ اما برگشت او برای افغانستان از چه اهمیتی برخوردار است؟
این سوال را زمان پاسخ خواهد داد و برنامههای جدیدی که کاخ سفید در افغانستان اعمال میکند.
در این میانه آیا جدال ظاهری آقای کرزی با اوباما پایان میابد یا هم چنان ادامه خواهد داشت؟
ظاهراً دولت دموکراتها در ایالات متحده از آغاز هم با آقای کرزی و طرز ادارۀ او موافق نبودند. گاهی رییسجمهور کرزی از این مساله آشکارا شکایت داشته است. این سر ناسازگاری دو دولت به ده یازده سال پیش بر میگردد که رییس جمهور کرزی به حمایت جمهوری خواهان ایالات متحده، در افغانستان به قدرت رسید و هنگامیکه اوباما به کاخ سفید رفت، دورۀ پرتنش این دو دولت شروع شد. چنانکه برخورد ایالات متحده با آقای کرزی، آنگونه که در زمان تصدی بوش- که قبلاً کوتاهیهای کرزی را نادیده میانگاشت- شکل گرفته بود، با رویکار آمدن اوباما به پایان رسید.
حملههای لفظی آقای کرزی به ایالات متحده و همینگونه انتقادات تند مقامات امریکایی بر ادارۀ کرزی کماکان تا هنوز وجود دارد.
آنچه تا کنون خشم ادارۀ اوباما را بر آقای کرزی بر انگیخته، نادیده انگاشتن قانون از سوی ادارۀ کرزی، عدم قاطعیت در مبارزه با فساد، تروریسم و… بوده و همچنان تلفات ملکی در حملههای نیروهای امریکایی، انتقادات رسانههای غربی از آقای کرزی و … از مواردی بوده که بالعکس آقای کرزی را عصبانی ساخته است.
دموکراتها به این باور اند که بخش زیادی از انرژی سرمایه گذاری شدۀ ایالات متحده، در اثر ادارۀ نادرست آقای کرزی برباد رفته است. ادارۀ کرزی ملیاردها دالر از ایالات متحده تحویل گرفت و در مقابل نه تنها که در هیچ یک از پروژههای مورد نظر- چون مبارزه با تروریسم، کشت تریاک، تامین حقوق بشر و…- موفق نبود…..
ایالات متحده پس از این همه تلاش به جایی رسید که در نهایت افغانستان را تا دوسال دیگر قسماً ترک کند؛ در حالی که همه خطرات و عوامل اصلی بحران افغانستان با قوت خود پا برجاست. ایالات متحده برای ترمیم آبرویش مجبور به دروغ گویی و به کاربستن ترفند برای مردم خودش شد که دلیل آن هم ادارۀ آقای کرزی بود. زیرا آنگونه که ایالات متحده مردم خود و کشورهای جهان را متقاعد کرده بود، به دستاورد چشمگیری در افغانستان نایل نیامد. باراک اوباما و دولت او، هر ازگاهی به این مسایل اشاره کرده است، اما این اشارات در سالهایی پسین صورت گرفته؛ زمانی که فرصت جبران برای اوباما بسیار کم بوده است. تا به حال ترس اوباما از آن بود که میتواند یک بار دیگر بر اریکۀ قدرت ابقا شود یا نه؛ ولی اکنون که این سوال پاسخ یافته است و به نظر میرسد که او در برابر آقای کرزی بیش از پیش قاطع باشد.
از طرف دیگر، حکومت کرزی هم اتهاماتی بر ایالات متحده دارد و بیشتری از ناکامیهای خود را در سیاستها و برنامهریزیهای منفعت طلبانۀ ایالات متحده میبیند. از همین خاطر بود که آقای کرزی در یکی دو سال اخیر، بیش از هر وقت دیگر، علیه ایالات متحده موضع گرفته است.
اما بخش زیادی از این موضعگیریها به دلیل فشارها و انتقادهای ایالات متحده اداره آقای کرزی و سیاستهای او بود. پیشهکردن سیاستهای قومی، پروسۀ گفتوگوهای صلح و… همه از برنامههایی بوده اند که ظاهراً رییسجمهور کرزی به عنوان یک عکسالعمل در برابر امریکا در نظر گرفت و هنوزهم در تلاش ساختن یک اتکای جدید قومی در محور کرزی -طالبان – حکمت یار است.
با این حال دیده شود که سیاست عملی امریکا در مورد افغانستان بهخصوص آقای کرزی چهگونه خواهد بود. آیا انتظار داشته باشیم که دورۀ رعایت احوال همدیگر در میان ادارۀ کرزی و اوباما به پایان رسیده باشد یا نوع تبانی جدیدی در راه است؟ زیرا از یکسو، ایالات متحده برای منافع کشور خود چانهزنی میکند و از سوی دیگر تیم آقای کرزی برای ادامۀ قدرت خودشان.
Comments are closed.