بیار ابری و بر این زمینِ خسته ببار و سیل اشک بیاور به سوگ رفتنِ یار به بیزمانیِ آن شاعر همیشهشهید بیا قصیده نویس و بیا نشیده نگار به «جای پای» عزیزی که رفت از بر ما بیا و واژه بیاور، سرود و چامه بکار به...
ادامه مطلب...در آسمان تو یک عمر اگر چه دربهدرم خیال میکنم این روزها پرندهترم عقاب نیستم اما پریدهام چندیست به قدر تابوتوان همیشه مختصرم اگرچه اوج تو با بال من نمیخواند چهگونه میرهی از چنگ وسعت نظرم؟ بیا به خاطرههامان کمی رجوع کنیم قبول کن که چه بیهوده...
ادامه مطلب...سالی نوروز بیچلچله بیبنفشه میآید، جنبشِ سردِ برگِ نارنج بر آب بی گردشِ مُرغانۀ رنگین بر آینه سالی نوروز بیگندم ِ سبز و سفره میآید، بیپیغام ِ خموش ِ ماهی از تُنگ ِ بلور بیرقص ِ عفیف ِ شعله در مردنگی. سالی نوروز همراه بهدرکوبی مردانی سنگینی بار ِ سالهاشان بر دوش: تا لالۀ...
ادامه مطلب...ای مردِ پاسدار جهاد و مقاومت فرزندِ نامدارِ جهاد و مقاومت ای راه و رهبر خط مسعود قهرمان سرلشکر تبار جهاد و مقاومت ای قدردان خامه و شمشیر در نبرد شخص پُرافتخار جهاد و مقاومت عشق و خردگرایی و امید داشتی در کار و کارزار جهاد و...
ادامه مطلب...بازهم سکوت قرينه است، اين درخت و آن درخت، بر آبي بيانتهاي بالاتر! تنها جاي تو خاليست، سبزهقباي خواب و خيالِ من! و دوباره خشخشِ گربة يادِ تو که به حياطِ دلم برگشته است! مينشين... و در جمعيت نيمهروشنِ آن سوي پنجره در ايستگاه دنبال کسي شبيهِ تو ميگردم... و خوب...
ادامه مطلب...