در مراسم تشییعِ پیکر روانشاد «اخگر» نبودم؛ برایش درود فراوان فرستادم، کارِ دیگری که ساخته نبود و ساخته نیست. شب هفتمِ بدرودش خوابی دیدم: سرم را در پای تابوت اخگر گذاشتهام و میگریم. صدای استاد باختری که در میان انبوه...
ادامه مطلب...مریم وزیری اگرچه بیتو رسیدم به فصل پایانی چهقدر منتظرت بودهام؛ نمیدانی چهقدر منتظرت بودهام که برگردی رها کنی نگهام را از این پریشانی همیشه غایب این قصه بودهای و مرا کشانده فکر گناهت به صد پشیمانی نخواه عذر بخواهی؛ نگو گرفتاری نگو تو وقت نداری که سر...
ادامه مطلب...علیرضا بدیع دیریست دلم در گرو ناز پریهاست روشن شده چشمم که نظرباز پریهاست دیوانهام و با پریانم سر و سرّیست لب تر کنم اینجا پُر آواز پریهاست لب تر کنم این خانه پریخانۀ محض است دفترچۀ شعرم پَر پرواز پریهاست جنات نعیم است، گریبان کلیم است پردیس...
ادامه مطلب...عهـــد پــــدر ز عــهــد پــدر یــادم آیــد هــمــی کــه بــاران رحـمـت بـر او هـر دمـی کـه در طـفـلـیـم لـوح و دفتر خرید ز بـهـرم یـکـی خـاتـم و زر خـریـد بـه در کــرد نــاگــه یــکـی مـشـتـری بـه خـرمـایـی از دسـتـم انـگـشتری چـو نـشـنـاسد انگشتری طفل خرد بــه شــیــریــنـی از...
ادامه مطلب...ادگار آلن پو برگردان: محمد رجبپور شبي دهشتناك خسته و ملول، غرق در نسخهيي شگفت و مرموز از دانشي فراموششده، در مرز خواب و بيداري، ناگاه صداي تق تقي برخاست گويا كسي آرام در اتاق را ميزد. زير لب گفتم: «حتم دارم آشنايي است كه در را ميزند ـ همين...
ادامه مطلب...