نویسنده: خورخه لویيس بورخس برگردان: کاوه سيدحسيني/ اينکه مردي از حومة بوينسآيرس، يک بدبخت خودنما، بيهيچ هنري مگر خودپسندي حاصل بيباکي، در زمينهاي وسيع چابکسواران در مرز برزيل نفوذ کند و فرمانده قاچاقچيها شود، پيشاپيش بهنظر غيرممکن ميرسد. ميخواهم براي کساني که...
ادامه مطلب...«نوالیس» در مواجهه با پرسش «به کجا میروی؟»، پاسخ میدهد "به خانۀ پدریام". بازگشت به خلوص ابتدایی و بدوی نه فقط خواست نوالیس، که احتمالاً امید و خواستۀ هر فردی است که از آزادیِ اصیل به دور مانده است. رجوع...
ادامه مطلب...داستان در مدارِ ارتباط معنا پيدا ميكند؛ اگرچه ممكن است اين ارتباط، رسيدن به احساسِ مشترك ميان ِنويسنده و خواننده، گريزنده و ديرياب باشد. اجرِ نويسنده ـ اگر بهراستي اجري حاصل باشد ـ خوانندة زياد است، حتا اگر نويسنده بخواهد...
ادامه مطلب...شعر فرانسه در قرن بيستم، هم به لحاظ فُرم و ساختار و هم از جهت محتوا و درونمايه، تغييرات و تحولات ژرفي را از سر گذرانده است. اگر در نيمۀ اول قرن بيستم همچنان سايۀ شاعران بزرگ و تأثيرگذاري چون...
ادامه مطلب...در نگاه اول وقتی دربارۀ دشوارنویسی صحبت میشود، ناخودآگاه همه یاد نثر بیهقی و کشفالاسرار و نوشتههای جامی میافتند؛ اما واقعیت این است که این نثرها واقعاً نثرهای سختی نیستند. در این مقاله میخواهم دربارۀ پیچیدهنویسی صحبت کنم. پیچیدهنویسی اتفاقیاست...
ادامه مطلب...