بخش سوم/ برنامهریزى مثبت براى آینده تا جایى كه مستلزمِ مفهوم پیشرفت و ترقى در طى زمان باشد، اساساً با ابلوموفها بیگانه است. در دنیایى كه به سبك سنتى روس، این نه تاریخها بلكه كلیسا، جشنهاى متوالى بىپایان و اعیاد مردمى...
ادامه مطلب...بخش دوم/ گنچاروف قبلاً گفته بود كه آمیزهیى از نفوذ و تأثیرات مادر وى، خانوادۀ اصیل و اشرافى كه در آن بزرگ شده بود، تعلیم و تربیت و تجربۀ زندهگى وى، جملهگى سبب شدند تا از عملزدهگى ریخته و پاشیدۀ پدرِ...
ادامه مطلب...بخش نخست/ گنچارف در مقابل هنرِ برخاسته از یك نظریه یا مفهوم، با بحث دربارۀ فرآیندهاى خلق ادبى، آثارِ خود را مؤكداً در زمرۀ مقولۀ «خلاقیت ناخودآگاه» قرار مىدهد.(۱) منظور وى این بود كه وقتى تصور [تصویرسازى] (imagination) خلاقِ وى بهجوش...
ادامه مطلب...بخش دوم و پایانی/ از دهۀ هشتاد در افغانستان تعدادی مدعی به سرایشِ شعر پستمدرن استند. دربارۀ اصطلاحشدن شعر پستمدرن نیز میتوان بحث کرد: آیا بنا به نظریههای فلسفی پستمدرن میتوانیم ژانری به نام شعر پستمدرن داشته باشیم؟ زیرا در نظریههای...
ادامه مطلب...بخش نخست/ بحثهای مدرن و پستمدرن اساساً بحثهای غربی در فلسفه، اندیشۀ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و هنری استند که پس از رنسانس مطرح میشوند. بحث پستمدرن در ادامۀ اندیشههای فلسفی مدرن شکل میگیرد. اما در بحث مدرن و پستمدرن این مسأله...
ادامه مطلب...