علوم اجتماعی در چین

- ۲۶ حوت ۱۳۹۱

علوم اجتماعی دانشی است که با جامعه و انسان سروکار دارد. با توجه به کثرت موضوعات و شاخه‌های آن، تعاریف زیادی دارد و با توجه به کثرت تعاریف، انتخاب یک تعریف کامل، بسیار مشکل می‌باشد؛ ولی همۀ تعاریف دارای فصل مشترکی هستند که در همۀ آن‌ها انسان، جامعه و فرهنگ وجود دارد. بنابرین، ما هم در این‌جا با تعاریف و جنبه‌های نظریِ آن خیلی کار نداریم، بلکه با در نظر گرفتن تمامی موضوعات و شاخه‌های علوم اجتماعی، به صورت کلی کارکردهای این علوم در جامعۀ بزرگ و پهناور چین را به طور مختصر مورد بررسی قرار خواهیم داد.
چین در یک نگاه
جمهوری خلق چین کشوری است با تاریخ طولانی و فرهنگ و تمدن غنی در جنوب شرق آسیا، با جمعیت بیش از ۳/۱ میلیارد، با وسعت ۶/۹ میلیون کیلومتر مربع، دارای ۵۶ قوم، با سیستم حکومتی کمونیستی و با تقسیمات کشوری ۵ منطقۀ خودمختاری، ۲۲ استان (بدون تایوان)، چهار منطقۀ مستقل شهرداری (تمام مناطق دارای دولت محلی زیر نظر دولت مرکزی). هرچند ادیان اسلام، مسیحیت، بودایی و آیین کنفوسیوس و دائوییسم در این کشور رواج دارد، ولی هیچ دین و آیینی در قانون اساسی به رسمیت شناخته نشده است.
کارکرد علوم اجتماعی در جامعۀ چین
علوم اجتماعی در هر جامعه‌یی با توجه به کثرت موضوعات آن و هم‌چنین پیچیده‌گی مسایل اجتماعی، سیر تاریخی متفاوت و متناسب با شرایط و ویژه‌گی‌های جوامع مختلف دارد. در تاریخ معاصر، جامعۀ چین تحولات بسیاری را تجربه کرده است، که از جملۀ آن‌ها می‌توان به تاسیس کشور چین جدید، انقلاب فرهنگی و سیاست‌های دولت در دوره‌های مختلف اشاره کرد که هر کدام با توجه به شرایط خودش تاثیری بر کارکرد علوم اجتماعی در جامعه داشته است. در واقع، علوم اجتماعی در هر دوره‌یی متاثر از تحولات جاری بوده است. خودش به معنای واقعی، در جایگاه علمی‌اش کمتر مورد توجه واقع شده است. کارکرد علوم اجتماعی در جامعۀ چین را می‌توان به دو دورۀ کلی تقسیم کرد: ۱ـ دوره‌یی که تاریخ آن از زمان انقلاب چین در واقع تاسیس جمهوری خلق چین (۱۹۴۹م) تا سال ۱۹۷۸م می‌باشد. ۲ـ دوره‌یی که از سال ۱۹۷۸ میلادی از زمان اتخاذ سیاست درهای باز تا تاکنون. در هر دوره، نهادها و مراکز علمی علوم اجتماعی در جامعۀ چین فعالیت دارند، ولی ماهیت فعالیت‌شان بسیار تفاوت دارند.
کارکرد علوم اجتماعی
کارکرد این علوم را در تاریخ معاصر چین معاصر، به دو دورۀ کلی می‌توان تقسیم کرد:
دورۀ اول، دوره‌یی است که تفکرات انقلابی و ایدیولوژیکی در جامعه حاکمیت دارد. در واقع هر فعالیتی ولو علمی، متاثر از اندیشه‌های انقلابی رهبران انقلاب می‌باشد. سازمان‌های علمی و اجتماعی به جای این‌که مشغول فعالیت‌های علمیِ خود باشند، به دنبال پیدا کردن راه‌هایی برای عملی کردن تفکرات انقلابی به هر نحو ممکن و به دور از واقعیت‌ها و معضلات اجتماعی در جامعه و جهان هستند و همۀ فعالیت‌های سازمان‌های اجتماعی به صورت دستوری و بخشنامه‌یی از بالا به پایین دیکته می‌شود.
دورۀ دوم، دوره‌یی است که جامعۀ چین با اتخاذ سیاست‌ درهای باز، کاملاً متفاوت می‌باشد. از سال ۱۹۷۸ به بعد، کم‌کم نهادها و سازمان‌های متولی امور اجتماعی در راستای اهداف و وظایف علمی خودشان فعالیت می‌کنند به گونه‌یی که هر تصمیمی در خصوص مسایل اجتماعی، پس از طی شدن مراحل تحقیقی و پژوهشی از سوی سازمان‌های مربوطه انجام می‌گیرد و این رویکرد باعث می‌شود در جامعه با مسایل و مشکلات اجتماعی، با نگاه علمی برخورد شود. در حال حاضر، پژوهشگران و اندیشمندان علوم اجتماعی در خصوص مسایل و مشکلات چین از قبیل فقر، مهاجرت، شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی و غیره، در رسانه‌های گروهی بحث می‌کنند و راهکارهای علمی بررسی می‌کنند. یکی از سازمان‌ها و مراکزی که در خصوص مسایل اجتماعی فعالیت می‌کند، آکادمی علوم اجتماعی چین می‌باشد. البته دانشگاه‌ها و برخی مراکز دیگر در خصوص مسایل اجتماعی فعالیت دارند؛ ولی بزرگ‌ترین سازمانی که در کل جامعۀ پهناور چین، متولی و مسوول امور اجتماعی جامعه می‌باشد، آکادمی علوم اجتماعی چین است. ما در این‌جا به طور مختصر این آکادمی را معرفی می‌کنیم.
آکادمی علوم اجتماعی
آکادمی علوم اجتماعی از سال ۱۹۷۷میلادی تاسیس شد. قبلاً بخشی از از آکادمی علوم چین چین زیر عنوان بخش فلسفه و علوم اجتماعی بوده است. این آکادمی در زمان تاسیس، دارای گروه‌های اقتصاد، فلسفه، ادیان جهان، باستان‌شناسی، تاریخ، مدرنیته، تاریخ جهان، ادبیات، ادبیات خارجی، زبان، حقوق، قومیت، اقتصاد جهانی و اطلاعات و اخبار، و مجموعاً چهارده گروه با ۲۲۰۰پرسونل بوده است. از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ آکادمی، گروه‌های جدیدی را با توجه به شرایط و مقتضیات جامعۀ چین و جهان تاسیس کرد که عبارت‌اند از: اقتصاد جهانی، توسعۀ روستایی، اقتصاد بازرگانی، خبر، مارکس و مائو، جامعه‌شناسی، جمعیت‌شناسی، اقلیت قومی، سیاست و اقتصاد جهانی. از سال ۱۹۸۱میلادی به بعد نیز گروه‌های جدیدی زیر عنوان: تکنولوژی و اقتصاد، علم سیاست، تایوان و آسیا و اقیانوسیه تاسیس شدند.
در حال حاضر، آکادمی علوم اجتماعی چین دارای ۳۱ گروه و و ۴۵ مرکز می‌باشد. با ۸۰ کشور جهان و ۲۰۰ سازمان و مرکز تحقیقاتی بین‌المللی همکاری دارد. این آکادمی دارای ۴۲۰۰ کارمند، ۳۲۰۰ محقق، ۱۶۷۹ متخصص و ۱۲۰۰ کارشناس است که در بخش‌های مختلف مشغول تحقیق و فعالیت هستند.
نتیجه‌گیری
با توجه به مطالب بالا، می‌توان چنین نتیجه گرفت که مسایل اجتماعی با توجه کثرت موضوعات آن، دارای پیچیده‌گی های خاصی است و به‌کارگیری علوم اجتماعی در حل مسایل آن، دارای ویژه‌گی‌ها و سیر متفاوتی در هر جامعه می‌باشد؛ به ویژه در کشورهایی مثل چین به لحاظ کثرت جمعیت و تنوع اقوام و غنای فرهنگی و شرایط تاریخی، دارای پیچیده‌گی‌های خاصی است و به‌کارگیری این علوم در خصوص مسایل اجتماعی، تاکنون بسیار مفید بوده است. عملکرد این آکادمی ثابت کرد که مسایل اجتماعی همانند سایر موضوعات بایستی به وسیلۀ متخصصان و اندیشمندان علوم اجتماعی انجام پذیرد. با نگاه کلی به عملکرد آکادمی علوم اجتماعی به ویژه در دورۀ دوم، می‌توان گفت این آکادمی سهم بسیار بزرگ و تعیین‌کننده‌یی در فرایند توسعۀ اقتصادی چین داشته و دارد. انتظار می‌رود در آینده این آکادمی با توجه به روند توسعۀ اقتصادی، نقش‌های بیش‌تری در جامعه در جهت توسعۀ پایدار و همه‌جانبۀ جامعۀ بزرگ چین داشته باشد.
منبع: www.anthropology.ir

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.