- ۰۵ سنبله ۱۳۹۱
چندماه پیش، موقعی که پاکستان مورد خشم جامعۀ جهانی قرار گرفت، احتمال میرفت که این کشور از سیاستهای خصمانه و ویرانگرش در برابر افغانستان، دست برداشته باشد و همزمان امید میرفت که حکومت افغانستان از موقف ضعیفِ پاکستان استفاده کند و آن حقی که به جانب افغانستان پنداشته میشود را به کرسی عمل بنشاند. اما سوگمندانه که همۀ این اینها، خیال باطلی بیش نبودند. چنانکه نه پاکستان موضع خود را ترک کرد و نه هم حکومت افغانستان کاری را از پیش برد.
یکی از خصمانهترین فعالیتهای اخیر پاکستان، موشکپراکنیهای بیوقفهییست که تبعات آن، گریبان وزیران داخله و دفاع کشور را نیز گرفت. این عمل پاکستان، آشکارا نقض صریح قوانین بینالمللی بوده و سلطهطلبیِ آن کشور را نشان میدهد که تا زمان درازی از سوی آقای کرزی تکذیب میشد. موقف افغانستان در برابر این عمل پاکستان ـ پس از بیرون شدن آن کشور از انزوای بینالمللی- تا به حال چند هشدارِ بدون عمل، و تعاملِ با توطیهیی بوده که به واسطۀ مجلس نمایندهگان افغانستان اجرا شد و هیچ کدامِ آنها راه به جایی نبرده است.
به تازهگی وزارت خارجۀ افغانستان خبر داده است که تلاشهای دیپلماتیک برای پایان یافتن موشکپراکنیهای پاکستان، بینتیجه مانده است و این مساله به یک اجماع ملی نیاز دارد. انفعال حکومت افغانستان در پیوند با این رویداد آنجا بود که به موقع اقدام نکرد و موضوع را به صورت رسمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش نداد. اکنون هم جزییات این مساله که تلاشهای دیپلماتیک حکومت افغانستان چه بوده و چه کسانی برای حل این منازعه تلاش کرده اند، معلوم نیست.
اکنون اینکه راهکار جدید حکومت افغانستان (اجماع ملی) چه نتایجی را به بار خواهد نشاند، موضوعیست که باید در جای خودش مورد بررسی قرار گیرد. اما، در این شکی نیست که راهکار تازۀ حکومت تا ماههای متوالی، موقف منفعل آقای کرزی را توجیه خواهد کرد و ادامۀ موشکپراکنی پاکستان، موضع فعال آن کشور را.
در تازهترین فعالیت پاکستان، جانب افغانستان متهم به حمایت از طالبان شده است. چنان که وزیر داخلۀ آن کشور، آقای رحمان ملک گفته است که مهرههایی در حکومت افغانستان از طالبان فراریِ آنسوی سرحد حمایت کرده و برای آنان جای بودوباش فراهم میکنند. این ادعا بازهم بر موضع هژمونیطلب پاکستان تاکید میدارد؛ چنانکه پاکستان با طرح چنین ادعاهایی حجم اتهامات موجود علیه خود را کم میسازد و دولت افغانستان نیز در این مورد خاص چندان بیتقصیر نیست.
این سخن رحمان ملک از دو زاویه قابل مکث است که در هر دو صورت، کوتاهی و سیاستهای خامِ دولت افغانستان را نشان میدهد.
۱- آنکه ادعای آقای رحمان ملک (در همین مورد خاص) شاید حقیقت داشته باشد. آنگونه که پاکستان گفته است، برخی از مهرههای حکومت آقای کرزی به ملا فضلالله یکی از طالبان فراری پاکستان، در افغانستان پناه داده اند. زیرا بسیاری از همراهان آقای کرزی بنا بر داشتن دیدگاههای قومپرستانه، متهم به حمایت طالبان اند و برخی از آنها در این زمینه کارنامۀ برجستهیی دارند. از این رو، خیلی خردمندانه نخواهد بود که بدون تحقیق بر رد این صحبت رحمان ملک اصرار و تاکید کرد.
۲- آنچه ادعای پاکستان را تقویت میکند، سیاستهای رسمیو طالبپرور آقای کرزی است که بیتردید هر کسی را به مکثی وا میدارد. چنانکه بخشیده شدن برخی از عاملان حملات انتحاری از سوی رییس جمهور، راهاندازیِ پروسۀ گفتوگوهای صلح و … را میتوان در جملۀ عوامل و ریشههای این ادعا برشمرد. زیرا حکومت افغانستان بهرغم اینکه ایرادهای زیادی بر روند گفتوگوهای صلح وجود دارد، تا هنوز نیز در پی ادامۀ این پروسه است.
به هر روی، آنچه را که این سخن رحمان ملک مینمایاند، همانا سیاست منفعل آقای کرزی و تیمش هست که تا اندازهیی این ادعای پاکستان را برمیتابد.
بدینترتیب، پاکستان با وجود داشتنِ تب زیادهخواهی و رعایت نکردنِ حُسن همجواری، در حال برحق جلوه کردن است. زیرا روشی که این کشور برای بهدست آوردنِ آبروی از دست رفتهاش روی دست گرفته، کاملاً کارا و نتیجهبخش بوده است؛ چنانکه از یکسو افغانستان را مورد حملات موشکی قرار میدهد و از سوی دیگر، تبلیغات و اتهام وارد کردن علیه افغانستان را هم فراموش نمیکند. اما افغانستان بر علاوۀ آنکه چارهیی برای بیرون شدن از این وضعیت نجسته است، تاهنوز بر این باورِ غلط است که گویا حملات موشکی از دسیسههای «آی.اس.آی» است و حکومت سیاسیِ آنکشور نقش تعیینکنندهیی در خاتمۀ آن ندارد.
بنابراین، خیلی دور نخواهد بود که ما شاهد عقبگردی در روند کنونیِ کشور باشیم که در اثر فعالیتهای زیرکانۀ پاکستان و ادامۀ سوءمدیریت آقای کرزی و سیاستهای خامِ او بهوجود خواهد آمد.
Comments are closed.