گزارشگر:منوچهر - ۲۴ حمل ۱۳۹۲
سرانجام پایتخت فرهنگی جهان اسلام (غزنی) در میان هیاهوی اسلامگراها و اسلامستیزها افتتاح شد. شهری که از ششسال به اینسو، برای رسیدن به چنین روزی انتظار میکشید. اما این برنامه در چه حالی برگزار شد؟
چندماه قبل، شکایت مقامات وزارت فرهنگ بلند شد که هزینۀ مالی و زمانیِ کمی در اختیار دارند و این مسأله ممکن است باعث لغو مراسم نامگذاریِ شهر غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام گردد. محاسبات نشان میداد که بهراستی همینگونه است؛ چون نه بودجۀ معینی برای این برنامه در نظر گرفته شده بود و نه فرصتی که لازم دیده میشد. متولیان امور فرهنگی کشور از جمله وزارت فرهنگ، تا دیرزمانی به این مسأله توجه نمیکردند و نیز شهر غزنی هیچگاه از سلطۀ طالبان در امان نبوده است. گراف ناامنیها در این شهر، همواره بالا بوده و حتا گاهی مکاتبِ این شهر بسته شده است. از اینرو، نه میلی برای گرفتنِ آمادهگیها مانده بود و نه شرایط مناسبی برای برگزاریِ این برنامه.
اما با اینهمه شرمساری که متوجه متولیان امور فرهنگیِ حکومت میشد، مراسم افتتاحیۀ پایتخت فرهنگی جهان اسلام دیروز برگزار گردید.
گزارشها حاکی از آن است که حدود شانزده اثر باستانی و غیرباستانی، ترمیم و احیا نشدهاند. آثار مرمتشده و دستکاریشده نیز شمارشان بسیار اندک است، طوری که برای جهانگردان و مهمانان این برنامه، هیچ جذابیتی ندارد. قرار بود که طی شش سال گذشته، برای مهمانان و جهانگردان، یک هوتل بزرگ و مجلل اعمار شود که چنین نشد. بهراه انداختنِ یک شبکۀ رادیوتلویزیونی لازمی پنداشته میشد که این موضوع هم به لطف کوتاهکاریهای حکومت، منتفی گشت. مهمتر از همه، امنیتِ این شهر بود که در طول این سالها تأمین نشد. حکومت افغانستان بر این شهر تسلطِ کامل نداشته، و طالبان در هر گوشه و کنارِ آن حضور دارند. اکنون حکومت، تمام وزارت داخله را مأمور تأمین امنیت این شهر در زمان برگزاری برنامه کرده است، اما باید دید که تا چه زمانی امنیت برقرار میماند.
تصاویری که همین اکنون رسانهها از غزنی به نشر میرسانند، نشان میدهد که این شهر بیشتر به یک شهرِ جنگزده شباهت دارد تا پایتخت فرهنگی جهان اسلام، و این خود میتواند توهینی تلقی گردد به کل جهان اسلام و نیز به مردمِ کشورمان.
سوگمندانه، وزارت فرهنگ و حکومت نه تنها نتوانستند چهرۀ این شهرِ خسته از جنگ را تغییر دهند، که حتا در تطبیق همان برنامههای ابتدایی ـ که شامل مرمتِ آثار باستانی و اعمار چند بنا بود ـ نیز ناکام ماندند.
هرچند این برنامه از سوی یونسکو و اکثر کشورهای جهان اسلام پیشنهاد شده بود، اما بهتر آن بود که حکومت افغانستان نظر به ناتوانیهایی که دارد، از این امرِ هرچند مطلوب صرفنظر میکرد. مناسبترین و مهیاترین ولایت در این زمینه، هرات بود که میتوانستند با پیشنهاد کردنِ آن، این شهر را جایگزینِ غزنی میساختند تا اکنون چنین شرمساریِ بزرگی نصیب وزارت فرهنگ و دولت افغانستان نمیشد. یا هم دستکم مقامات دولت افغانستان پس از اینکه دیدند غزنی شرایط مناسبی ندارد، میتوانستند صادقانه به کوتاهیها و ناتوانیهای خود اعتراف کنند و مانعِ نمایشِ این خجالتبازار شوند.
اما در هر حال، چنین نشد و ما با وضعیتِ شرمآوری مواجه شدهایم. اکنون مسوولان حکومتی با سخنانی نظیر اینکه «بازسازی غزنی هنوزهم ادامه دارد…» در حالِ لاپوشانی و توجیهِ این شرمساری و روسیاهیِ بزرگ هستند که در واقع عذر بدتر از گناه شمرده میشود. برگزاری این برنامه در چنین حالتی، بیشتر توهین به یک مدنیت، یک فرهنگ، یک دین و یک ملت تلقی میشود تا سرفرازی اسلام و افغانستان که حکومت آقای کرزی در کمال وقاحت آن را انجام داد.
Comments are closed.