گزارشگر:برگردان: عبدالودود ظفری - ۰۲ ثور ۱۳۹۲
روزنامۀ نیویارکتایمز در شمارۀ ۱۳ مارچِ ۲۰۱۳ خود، گزارشی را در بخش تحلیل اخبار، زیر عنوان «کرزی با بهتان بستن بر امریکا، میراثِ خود را بازنویسی میکند» به نشر رساند. اینک برگردان فارسی آن، پس از تبصرهیی کوتاه، تقدیمتان میگردد.
زعما و افراد اول کشورها در پایان دورههای کاریشان، از خود میراثی بهجا میگذارند که بر آن اساس، مورد قضاوت قرار میگیرند و کارهایشان در ترازوی نقد گذاشته میشود.
آقای کرزی حدود ۱۲ سال پیش به کمک امریکا بر مسند قدرت در افغانستان تکیه زد. در دورههای مختلف با چهرههای متفاوت ظاهر شد. در زمان زمامداری بوش، آنقدر به وی نزدیک بود و از اوامرش اطاعت میکرد که خود را محبوبِ حکومتِ امریکا ساخته بود. از اینرو، از ناکارهگیهایش انتقاد نمیشد و برخلاف، از لباس، کلاه و چپنش نیز تعریف و تمجید صورت میگرفت و او را شیکپوشترین رییسجمهور دنیـا میگفتند!!
اما با تغییرِ رهبری در امریکا و روی کار آمدنِ دموکراتها، اوضاع به ضررِ کرزی تغییر کرد: موضوع عملکردِ او و حکومتش طرف توجه جدی قرار گرفت؛ بیکفایتی حکومت، حیفومیل کمکهای جهانی، فساد همهگیر، گسترش کشت کوکنار و قاچاق تریاک، استفادۀ نامشروع برادران و نزدیکان کرزی از قدرت، غصب زمینهای اردو در قندهار، غصب فابریکۀ قند بغلان و فابریکۀ سمنت پل خمری، سقوط کابلبانک و… آفتابی شد و در رسانههای جهان انعکاس یافت؛ و افغانستان پس از سومالی، فاسدترین کشور در جهان معرفی شد. در این زمان بود که روابط میان کرزی و امریکا به تیرهگی گرایید وآن دوستیهای تنگاتنگ ازهم پاشید.
آقای کرزی بهخاطر رهاندنِ خود از اتهام وابستهگی به امریکا، تغییر جهت داد و گاهگاهی بر امریکا تاختوتاز کرد، ولی همچنان امیدوار بود که هنوزهم میتواند پالیسی امریکا رابه نفعِ خود تغییر دهد. اما سرانجام او بهصورت مطلق دریافت که دیگر همانند گذشته نزد زمامداران امریکایی، مقبولیت و وجاهت ندارد و دیگر نمیتواند جریان را به نفع خود و نزدیکانش بچرخاند. از اینرو، رویۀ زشت و تندی را اتخاذ کرد و با عدول از ادبیات معمول دیپلماتیک، با کلمات بازاری بر متحد خود ـ امریکا ـ تاخت و مسوولیت همۀ نابهسامانیها و ناهنجاریها را به دوش خارجیها انداخت.
تحلیلگران مسایل سیاسی، میگویند که کرزی میخواهد با ژستهای اخیر خود، خود را از موقف دلقک بودن نجات دهد و حیثیت زعیم ملی افغانستان را حاصل کند. ولی باید گفت، اکنون بسیار دیر شده و مردم جریانِ دوازده سال گذشته را هیچگاه از یاد نمیبرند.
***
واقعۀ اعدام داکتر نجیبالله رییسجمهور اسبق افغانستان در برج ترافیکِ چهارراهی آریانا در نزدیکی قصر ریاستجمهوری افغانستان، در روزهای نخستِ تسلط طالبان بر کابل (۱۹۹۶)، بر سیاستِ افغانستان سایه افگنده است. تمام رهبران دوران معاصر افغانستان برکنار شده و یا به قتل رسیدهاند؛ یقیناً رییسجمهور کرزی نیز در آخرین سال کاریِ خویش و سال خروج نیروهای خارجی، با چنان مشکلی روبهرو خواهد شد.
کرزی که برخلاف اسلاف خود (رهبران پیشین) منتظر پایان دورۀ طولانیِ کارش در ارگ بهصورت مسالمتآمیز میباشد، به بازی قمار دست زده و آن قمار، همانا شدت بخشیدنِ بدگویی و بهتان بستن به همکاران امریکاییاش دریک زمان بسیار بحرانی میباشد که در ختم دورۀ حضور امریکاییها، حمایتِ آنان را بهخاطر نجات سیاسیِ خود با خطر مواجه کرده است. کرزی حتا در حالی که حکومت وی بالای شرایط حضور درازمدت نظامیان امریکا پس از ۲۰۱۴ داخل مذاکره میباشد، فرمان خروج قوای خاص امریکا را از ولایت بحرانی میدان وردک صادر نموده و با شکایت از توطیۀ سازمان سیا، شرایط پیشنهادی امریکا را در تسلیمی زندانیان، رد نموده و طالبان و امریکاییها را یکسان تلقی کرده که با هم برای تخریب حکومتِ وی کار میکنند.
مصاحبهها با شماری از بزرگان قبایل، تجار، تحلیلگرانِ سیاسی و دیپلماتها، نشاندهندۀ آن است که کرزی مأیوسانه تلاش میورزد که این تصور همهگانی را از خود بزداید که او نوکر و چاکر میباشد. ظاهراً او این کار را با توسل به احساسات ملی و تحریک حاکمیت انجام میدهد. بسیاری از مصاحبهشوندهگان باور داشـتند که آقای کرزی خطری را که از این ناحیه وجود دارد، بهصورت کامل درک کرده نمیتواند و میلیاردها دالر کمک نظامی و اقتصادیِ امریکا را نادیده میگیرد.
سعد محسنی تاجر افغانییی که با اکثریت اعضای تیم کاری کرزی در تماس بوده و مالک تلویزیون جهانی طلوع میباشد، بیان داشته است: «کرزی از ضرورتهای امریکا به ماندن نامحدود در افغانستان، کاملاً اطمینان دارد. او معتقد است که جریان به نفعش است، از اینرو به هر اندازهیی که لازم بداند، به مقابله میپردازد. زیرا کرزی در گذشته راه خود را پیدا کرده است.»
آقای سعد محسنی با در نظرداشتِ کنفرانس سال ۲۰۰۱بن که حکومت پس از طالبان را سروصورت داد، گفت: «کرزی متوجه میراثِ خود میباشد که بهجا میگذارد. در دوازده ماه باقیمانده، او وظیفۀ خود میپندارد تا روایاتِ موجود را تغییر دهد و خود را از قالب شخصی که در کنفرانس بن ابقا شد، رها نماید و خود را در حالتی قرار دهد که مردم او را بهنام شخصی به خاطر داشته باشند که خارجیها (امریکاییها) را از وطن رانده است.»
مأمورین امریکایی و غربی در افغانستان تلاش فراوان به خرچ دادند تا به مردم و خود کرزی اطمینان دهند که آنها مثل روسها مردم افغانستان را تنها نمیگذارند؛ زیرا عقبنشینیِ اوایل دهۀ نود روسها، سبب سقوط حکومت، اردو و جنگهای داخلی گردید. اما تا حال نشانههای چندان اطمینانبخشی از قصر سفید دیده نمیشود. رییسجمهور اوباما هنوز تصمیم اتخاذ ننموده که چه تعداد سرباز پس از ۲۰۱۴ در افغانستان باید باقی بماند. شمار نیروهای جنگی، گاهی بالا و زمانی پایین ذکر میگردد، ولی شمار حقیقی آن، تاهنوز روشن نمیباشد.
یکی از مقامهای رسمی غربی در کابل در اینباره بیان کرد: «معامله با کرزی به نقطۀ به رنج و عذاب دردناک سیاسی تبدیل شد، مردم در واشنگتن و کنگرۀ امریکا فکر میکنند که باید در این مورد دوباره فکر شود و تصمیم گرفته شود. من باور ندارم که کرزی بهصورت کامل موضوع را درک کرده باشد و احساس امریکا را در اینباره بفهمد.»
بسیاری از مشاهدان اوضاع افغانستان ادعا میکنند که کرزی سعی فراوان به خرج میدهد در جریان آخرین سال حکومت خود با استفاده از پایگاه رهبران گروههای نژادی پشتون، تاجیک و هزاره در حکومت و طالبان که مذاکره با وی را رد کردهاند، از نظر سیاسی توانا و نیرومند نشان دهد.
کرزی در بیانات سابق خود بعضاً با لحن اشتیاقآمیز صحبت میکرد و آرزو مینمود رهبری باشد تا فرقهها و گروههای مردم را باهم متحد گرداند و طالبان را از صحنههای جنگ به داخل مردم بیاورد. کرزی در اقدام اخیر خود که امر اخراج قوای خاص امریکا را از ولایت وردک، پایگاه مستحکم طالبان صادر کرد، ناظران افغانی آن را اقدامی تلقی کردند که وی… ادامه صفحه ۷
کــــرزی؛ زعیم…
میخواهد نشان دهد او قادر است جلوِ عملیات نظامی برضد طالبان را بگیرد و خود را به باغیان نزدیکتر سازد. دیگران فکر میکنند که کرزی از خستهگی و ناخشنودی افغانها در برابر قطارهای نظامی امریکا در جادهها و سربازان مسلح گشتی در قریهها و مزارعشان و عملیات شبانه در خانههایشان، بهرهبرداری مینماید. چون امر کرزی تأثیر اندک و محدودی بالای امریکاییها داشت، اکثر افغانها آن گفتار و امر را یک چیز بیاثر و میانتهی پنداشتند. در عین حال واقعیتهای موجود در زمین (صحنۀ جنگ) تغییر خورده است. بهصورت وسیع اکنون جنگ توسط افغانها پیش برده میشود. قوای افغانی که بام کرزی میجنگند، بعضاً به سوءاستفاده و بدرفتاری دست میزنند. در این صورت کرزی باید راههای دیگری را جستوجو کند تا ثابت نماید که آنچنان که طالبان با تأکید او را دستنشانده میخوانند، وی «عروسک امریکا» نمیباشد.
ملکستیز مشاور جامعۀ مدنی و حقوق بشر افغانستان معتقداست: «رییسجمهور کرزی میخواهد خود را به صفت قهرمان ملی نمایش دهد و پالیسی ضد غربی را دنبال کند. زیرا اکثریت مردم عادی افغانستان آن را میپسندند. ولی کرزی درک نمیکند که خودش و حکومتش بهصورت مطلق وابسته به جامعۀ جهانی میباشد. کرزی تأثیر بیانات خود را بر روابط امریکا و افغانستان نمیفهمد.»
آقای ملکستیز اضافه میکند: «کرزی آرزو میکند که اگر او به صفت قهرمان بهیاد مردم مانده نمیتواند، باید به حیث قربانی استراتژی جامعۀ جهانی در خاطرهها باقی بماند، نه یک سیاستمدار شکستخورده. به همین دلیل به مردم یادآوری میکنند که او بهنام یک ملیگرا خارجیها را از وطن خارج نمود.» ملکستیز ادعا میکند که بسیاری از مردم آخرین روزهای قدرت نجیبالله را که روسها تصمیم گرفتند از افغانستان خارج شوند، بهیاد دارند. نجیبالله در آنزمان موقف ملی گرفت و به روسها گفت که از افغانستان خارج شوید، و به تمویل قوتهای مسلح ادامه دهید. تقریباً عین همان پیام را آقای کرزی نیز به امریکاییها وجامعۀ جهانی میدهد.
مردم عام افغانستان در سطوح محلی کمتر به حکومت افغانستان و امریکا باورمند میباشند. حاجی عبدالمجید خان، یک بزرگ قبیله در ارغنداب قندهار، (جایی که کرزی از حمایت مردمی برخوردار بود) میگوید: «آقای کرزی سعی به خرج میدهد تا مردم را فریب دهد و به طالبان بفهماند که او اکنون مستقل میباشد و به امریکا تعلقی ندارد. من فکر میکنم که کرزی و امریکاییها باهم اختلاف ندارند، هر دو جانب یک مسابقۀ شوخیآمیز را بهراه انداختهاند تا به چشمان مردم خاک بپاشند تا یک حکومت دلقک دیگر را در افغانستان به قدرت برسانند.»
یک کلان قومی در ولایت خوست به نام یوسف انتظار، اظهار داشت: «تبصرههای منفی آقای کرزی همه شخصی میباشند. تمام مردم افغانستان با نظرات وی همنوا نیستند. باید فراموش نکنیم که مدتهاست میان کرزی و امریکاییها ناسازگاری بهخاطری وجود دارد که کرزی در تحکیم حاکمیت قانون ناکام است. اکنون وی تلاش میکند تا دستاوردهایی را پیدا کند و به رخ مردم بکشد.»
اکثریت افغانهایی که دارای نفوذ حکومتی و قومی میباشند، بر پروژههای انکشافی و تأمین امنیت از جانب سربازان و افراد ملکی امریکا تکیه واعتماد دارند. حاجی آغا لالی رییس شورای ولایتی قندهار و یکی از معدود کسانی که متحد کرزی در مورد صحبتهای کرزی گفت: «این صحبتها و بیانات همه حرکات سیاسی میباشند، این نوع بیانات مردم را دربارۀ آیندۀ افغانستان وارخطا میسازد، مردم هنوزهم امیدوار میباشند که آیندۀ افغانستان بهتر باشد. ولی ما به کمک جامعۀ جهانی نیازمندیم، کشور ما ضعیف است، بنابرین روابطی که با جامعۀ جهانی تأمین شده، نباید از بین برود.»
هرگونه شکایت امریکا از بیانات اخیر کرزی که ادعا کرده بود میان امریکا و طالبان ساختوبافت وجود دارد، واکنش طالبان را برانگیخت. طالبان با ارایۀ پاسخ شدیداللحن، کرزی را شخصی ریاکار و فرومایه خواندند که لباس و غذایش با دالر امریکا تهیه میشود.
یک بیانیۀ طالبان که توسط قاری حبیب نوشته شده، میگوید: «ملیگرایی نه داکتر نجیبالله را نجات داد و نه کرزی را خواهد رهانید. ملت افغانستان ملتیست که دلقک و قهرمان را میشناسد. حامد کرزی در پایان دورۀ کارش مثل داکتر نجیبالله به منافقت و ریاکاری توسل جسته. ما مشوره میدهیم که کرزی آن راهی را انتخاب نکند که به چهارراهی آریانا خاتمه مییابد.»
Comments are closed.