احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۳ ثور ۱۳۹۲
هشـتم ثور امسال، برابر است با بیستویکمین سالروزِ پیروزی مجاهدین در افغانستان، که دیگر از شور و حرارتِ سابقِ آن خبری نیست. به همین مناسبت خوب است نگاهی بسیار گذرا به این روزِ تاریخی بیاندازیم و نتیجهییِ همهشمول و سازنده از آن برگیریم.
حقیقت این است که ۱۴ سال جهاد و مبارزۀ مردمِ افغانستان علیه تجاوز و مداخلۀ آشکار بیگانهگان، با نیتِ پاک و ایمان راسخ به خداوند آغاز شد و همه در این راه، صادقانه از جانودل مایه گذاشتند تا سرانجام حماسۀ ۸ ثور رقم خورد و پیروزی بهدست آمد. مردمِ ما بدون هیچ چشمداشتی میلیونها شهید و معلول نثار کردند تا آزادی و عزتِ خویش را بهدست آورند. اما با همۀ این جانفشانیها، دیری نپایید که طعم شیرینِ این پیروزی بر کامِ مردم تلخ گردید و حسادتِ همسایهگان طماع و بیوفاییِ جامعۀ جهانی و نیز بیتجربهگی مجاهدین، منجر به جنگهای خونینِ داخلی شد و خاطرات تلخِ آن تا نسلها ادامه یافت.
هرچند تلخیهای پس از ۸ ثور، نباید شیرینیهای نهفته در قبل از آن را پنهان سازد؛ اما واقعیت این است که ما باید با زبان و ادبیاتی از این روز سخن بگوییم که برای همۀ نسلها شنیـدنی و عبرتآموز باشد؛ بهویژه نسلی که آن برهه را خود به چشم ندیدهاند و معیار قضاوتشان، شنیدنیها و خواندنیهایشان است.
با در نظرداشتِ تمام حوادث تلخی که پس از ۸ ثور بهوقوع پیوست و کشور و ملت را متأثر ساخت، باید گفت تاریخ و حوادثِ آن متعلق به همۀ مردم است و مسوولیتِ نیک و بد آن را نیز باید به گونۀ مشترک پذیرفت. بنابرین، هیچ ضرورتی وجود ندارد که چشمبسته، شماری این روز را سرآغازِ خوشبختی بنامند و شماری نیز، سرآغاز بدبختی. بلکه ما باید واقعیتهای تاریخی را به گونهیی تشریح و تبیین کنیم که برای حال و آیندهمان پنددهنده واقع گردد.
اکنون بر اثر سالها جنگ و ناامنی، زیربناهای اقتصادیمان از هم فرو پاشیده است، چیزی به نام صنعت ملی در کشور نداریم، فقر بیداد میکند، صدها هزار معلول، یتیم، بیوه و بیسرپرست در گوشهوکنار افغانستان در نهایتِ فقر روزگار بهسر میبرند و ناامنی و دهشت هنوز هم از ما قربانی میگیرد. پس در قدم نخست، وظیفه داریم برای محوِ آثارِ بهجا مانده از جنگ تلاش کنیم. یعنی از خانوادههای شهدا و معلولین، دستگیری و حمایت کنیم و برای بازسازی میهن، تلاش بهخرچ دهیـم.
در قدم دوم، باید به گذشتهها نگاه علمی و به دور از تعصب داشته باشیم؛ اشتباهاتِ گذشته را عالمانه شناسایی کرده و از تکرارِ آن در آیندهها اجتناب کنیم. همچنین باید نکتههای مثبت و درخشانِ گذشته را که برای ما پیروزی به ارمغان آورده، تشخیص داده، تقویت کرده و سرلوحۀ مسیرِ حرکتمان به سوی آینده قرار دهیم. چرا که ملتهای پیروز، ملتهایی هستند که فارغ از جدلهای بیهوده، از تاریخِ خود درس میگیرند.
در قدم سوم، همه باید بپذیریم که تاریخِ سرشار از مبارزه و مجاهدتِ افغانستان را، پدران و برادرانِ ما رقم زدهاند و هیچکدام از آنها نیز آرزویی جز سربلندی و آزادهگیِ ما نداشتهاند. بیگمان اگر آنها این رشادتها و جانفشانیها را از خود بروز نمیدادند، امروز چیزی به نام آزادی، استقلال و هویتِ دینی و فرهنگی، نمیداشتیم و چنان زیر استعمار بیگانهگان، مسخ و استحاله میگشتیم که اینک به زبانی غیر از زبان مادریمان سخن میگفتیم.
و سخن آخر اینکه: متأسفانه تجربۀ ده سالِ گذشته نشان داده که نظام و حکومت کنونی، پروای چنین موضوعاتِ مهمی را ندارد و فقط و فقط به بقا و سلطۀ خود میاندیشد و اگر لازم شود همهچیز را فدای این راه میسازد. پس بر تک تکِ ما شهروندان افغانستان و بهویژه نسل جوان و تحصیلکرده است که به مسایل، نگاه عمیق داشته باشیم و ارزشهای نابِ خود را در سطحینگریهای بهظاهر روشنفکرمآبانه قربان نسازیم.
Comments are closed.