برائت دادنِ خود به قیمت کتمانِ حقایق وزیر معارف یا رییس گشتاپو؟

گزارشگر:منوچهر - ۲۰ ثور ۱۳۹۲

مسموم شدنِ شاگردان در مکاتب افغانستان، چیز تازه‌یی نیست. از چند سال بدین‌سو، گروه‌هایی در خفا و آشکار، در پی مخالفت با علم و دانش، سدِ راه آموزش و پرورش می‌شوند و یکی از راه‌های برگزیدۀ آن‌ها، مسموم کردنِ دانش‌آموزانِ مکاتب است.

معمولاً در نقاط ناامن، از سر بریدنِ معلمان و تیزاب پاشیدن به روی دانش‌آموزان تا سوزاندنِ مکاتب مشاهده شده، اما در جاهایی که اندکی امنیت برقرار است، گروه‌های افراطی با طرح‌های مافیایی و پنهان، علیه معارف و علم‌آموزی عمل می‌کنند و بی‌تردید مسموم کردن دانش آموزان مکاتب، یکی از همین طرح‌هاست که در چند سال پسین، هر از گاهی به اجرا گذاشته می‌شود.
در این اواخر، برخی از گزارش‌ها نشان می‌دهند که یک بارِ دیگر برنامۀ مسموم‌سازی شاگردان مکاتب، از سوی حلقات و گروه‌های ناشناس از سر گرفته شده است. اما از سوی دیگر، تحقیقات و بررسی‌ها نشان می‌دهند که برخی از این گزارش‌ها نادرست بوده و شاگردان مسموم نشده‌اند.
هرچند تاهنوز عدم مسمومیت شاگردان، به گونۀ کامل از سوی کدام مرجعِ مستقل و بی‌طرف تأیید نشده است، اما شمار زیادی از این گزارش‌ها قبلاً تایید شده بودند. ولی این مورد اخیر، به اصطلاح تبرِ وزارت معارف کشور را دسته کرده و مقاماتِ این وزارت را به واکنش واداشته است.
آقای فاروق وردک به محض این‌که گزارش‌هایی را مبنی بر عدم تأیید مسمومیت شاگردان دریافت کرد، در مقابلِ رسانه‌ها با سخنان تهدیدآمیز گفت: از این‌پس هر کسی که گزارش‌های ناقصی از مسمومیتِ شاگردان ارایه کند، مجازاتش خواهیم کرد. این شخص اگر معلم باشد، مجازات خواهد شد. اگر شاگرد باشد، مجازات خواهد شد و اگر مدیر مکتب هم باشد، مجازات خواهد شد!
لحن تهدیدآمیز آقای وردک، واکنش‌های زیادی را برانگیخت به گونه‌یی که در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها، همه مخالفت‌شان را نسبت به این سخنان نشان دادند.
این سخن از چند لحاظ قابل تأمل بود:
۱- به‌کارگیری لحن تهدیدآمیز از سوی آقای وردک در برابر دانش‌آموزان و آموزگاران
۲- تکذیب یک واقعیت که گویا هیچ مسمومیتی وجود نداشته است
۳- کتمان اصل مسأله و عدم ریشه‌یابی معضل.
اکنون پرسش این است که وزیر معارف یک کشور، چرا باید با لحن خشن و گشتاپووار، دانش‌آموزان و آموزگاران را به عنوان شهروندان همان کشور، از حق اطلاع‌رسانی محروم کند؟ مگر ممکن است که جمع کلانی به اشتباه و یا به‌خاطر توطیه و یا ایجاد هرج‌ومرج در نظام آموزشی، شایعه‌پراکنی کنند؟ آیا این نوع سخن زدن، به معنای ایجاد ارعاب و وحشت در معارف نیست؟
در دو سال اخیر، بیش از بیست مورد از مسمومیت شاگردان در ولایت‌های گوناگون گزارش شده است. آقای وردک می‌خواهد با بیان چنین سخنانی، بسا از این گزارش‌ها را که حقیقت هم استند، نادیده انگارد. چنین رفتاری به معنای برائت دادنِ خود است، آن‌هم به قیمت کتمان حقایق.
بهتر بود جناب وردک به‌جای بیان سخنان تهدیدآمیز و چنگ‌ودندان نشان دادن به کودکان، اصل قضیه را پیگیر می‌شدند که اگر چنین واقعاتی مسمومیت نیست، پس چه است؟
برخی از کارشناسان در این‌باره چنین اظهار نظر کرده‌اند که گاهی این نوع حالت‌ها، می‌توانند تلقینی باشند؛ به گونه‌یی که درست مثل عوارضِ مسمومیت، فردی دچار تهوع و سرگیچه گردد و گمان کند که مسموم شده و دیگران نیز تحت تأثیر او، دچار تهوع و سرگیچه شوند، که نمونۀ آن‌ نیز به مشاهده رسیده است.
مسلماً در شرایطی که ناامنی و پریشانی‌های روانی وجود داشته باشد، این‌گونه اتفاقات نیز محتمل است. اما این واقعه به معنای آن‌هم نیست که تمامِ این حوادث، از زمرۀ مسمومیت‌های تلقینی بوده‌اند.
بارها گزارش‌های درست و دقیقی از مسمومیت شاگردان در ولایت‌های تخار، کاپیسا، کابل، خوست و… به‌دست رسیده که مقامات وزارت معارف نیز آن‌ها را تأیید کرده‌اند.
بی‌تردید که واکنش وزیر معارف، جلوِ رسیدن به ریشه‌های این معضل را می‌گیرد. این طرز رفتار می‌تواند از یک‌سو، گروه‌هایی را که آگاهانه به مسموم کردنِ شاگردان مکاتب دست می‌زنند، جسورتر سازد تا زیر پوشش همین صحبت آقای وردک، آزادانه به کار بپردازند و از سوی دیگر، باعث شود که هیچ‌کس از ترس گشتاپوی وزارت معارف، لب نگشاید و اعتراضی نکند.
همین اکنون ده‌ها گروه افراطی به صورت پنهان و آشکار در افغانستان فعال‌اند و کاملاً برای فروپاشی نظام تلاش می‌کنند. همین گروه‌ها در مواردی، خودشان به مسموم‌کردن دانش‌آموزان اعتراف کرده اند. شاید آقای وردک فراموش نکرده‌اند که چندی قبل با شمار زیادی از همین دانش‌آموزان مسموم شده، برای سلامتی ملاله یوسفزی دعا کردند و خودشان نیز به چنین حقایقی اعتراف نمودند.
تهدید و خشونت لفظی در برابر دانش‌آموزان ـ ولو اگر آقای وردک حق‌به‌جانب هم باشد ـ، یک برخورد طالبانی است. آقای وردک حتماً می‌داند که معارف جای ترس و وحشت نیست. کودکی که مسموم شده، در هر صورت حق‌به‌جانب است. اگر از یک طرف، گروه‌های افراطی با پاشیدن سم در هوا و یا آب آشامیدنی، او را مسموم می‌کنند، آقای وردک از سوی دیگر با تهدید و ترساندن، او را دچار سرخورده‌گی و اضطراب می‌سازد و این دقیقاً رفتار دیکتاتورانه‌یی است که تنها از گشتاپو آن را می‌توان انتظار داشت، نه یک وزیر معارف.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.