- ۲۴ ثور ۱۳۹۲
گفتوگوی معین فرزاد با عالمی بلخی عضو مجلس نمایندهگان.
جناب استاد بلخی، وضعیت کنونی کشور را چهگونه میبینید و ما به کدام مسیر میرویم؟
نخست از همۀ نویسندهگان و گزارشگران روزنامۀ ماندگار تشکر میکنم.
من وضعیت سیاسی فعلی را بسیار مبهم میبینم. متأسفانه یک فضای روشن نیست. فعلاً ما در شرایطی قرار داریم که سال۲۰۱۴ از جهتهای مختلف مورد توجه واقع شده است.
بهنظرم موضوع مهمی که رابطۀ مستقیم به مسایل ۲۰۱۴ دارد، بحث امضای معاهدۀ دو جانبۀ امنیتی میان ایالات متحده امریکا و افغانستان است. باتوجه به شرایطی که هر دو جانب مطرح میکنند به ابهامات این مسایل میافزاید. تاهنگامی که سرنوشت این معاهده مشخص نشود، سال ۲۰۱۴ را هم نمیشود مورد تحلیل قرار داد.
دولت بیش از یک دهه است که در سردرگمی به سر میبرد، این سر درگمی ناشی از چه است؟
این سر در گمی چند عامل دارد:
یک، عامل اساسی این است که دولت مسوولیت تصمیمگیری را در در کشور ندارد. حضور جامعۀ جهانی ارادۀ دولت افغانستان را سلب کرده است، به ویژه وابستهگیهایی که دولت از جهات مختلف به خارجیها دارد. خصوصاً در عرصۀ اقتصادی، همۀ تصامیم دولت تحت تأثیر کشورها قرار گرفته است. آنها در عرصههای گوناگون کمک میکنند. این خود یک نقطۀ مهم است که دولت افغانستان را دچار سر در گمی کرده است.
دوم، عدم کفایت دولت، موجب این سر درگمی شده؛ اگر در شرایط کنونی یک دولت با کارایی عالی وجود میداشت، در یک دهه در سر درگمی باقی نمیماند. باید دولت در موجودیت نیروهای خارجی یک راهی برای عبور از بحران و رسیدن به یک نقطۀ روشن برای خود بر میگزید.
سوم، عامل دیگر ناهماهنگی و ناهمگونی در داخل دولت است که نظام حاکم، با اندیشهها و افکار متفاوت، دیدگاهای لیبرالیستی، اندیشههای دینی و دیدگاههای بهشدت افراطی در داخل حکومت، مانع بهوجود آمدن یک ساختار مورد پذیرش همهگان شده که در نهایت این سر درگمی را به وجود آورده است.
مردم افغانستان در آستانۀ دو رویداد مهم یعنی خروج نیروهای خارجی و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری قرار دارند، فرداها را چهگونه پیشبینی میکنید؟
تا زمانیکه مسالۀ پیمان امنیتی با امریکا یک طرفه نشود، فکر میکنم که برگزاری انتخابات و سایر حوادث بعد از ۲۰۱۴ یعنی بیرون رفتن نیروهای خارجی از کشور را نمیشود یک تعریف جامع و مردمباور ارایه کرد.
شماری از آگاهان بدین باور هستند که وضعیت امنیتی به گونۀ سازمانیافته در اکثر نقاط کشور به ویژه در شمال ناامن ساخته میشود؛ این آگاهان میگویند ناامنسازی پیش زمینهیی برای اخلال انتخابات است، شما چهنظر دارید؟
من به این نظر موافق نیستم که ناامنیها بهخاطر جلوگیری از انتخابات باشد. بهخاطریکه عاملان ناامنی شمال کسانی هستند که آنها طرفدار برگزاری انتخابات هستند. ناامنسازی در شمال کشور از سه سال پیش آغاز شد. تعداد عناصریکه در ناامنیها دخیل اند، آنها با چرخبالهای مربوط خارجیها در برخی نقاط کشور انتقال داده شدهاند و این وضعیت تا اکنون ادامه پیدا کرده است. از سوی دیگر، ناامنسازی در شمال کشور بیشتر رابطه میگیرد با یک سلسله برنامهریزیها در آنطرف مرزهای کشور.
شما اشاره کردید که در برخی مناطق عناصر اخلالگر توسط چرخبالهای خارجیها انتقال داده شدهاند؛ منظور شما این است که خارجیها برخی نقاط کشور را عمداً ناامن میسازند؟
هنوز به گونۀ دقیق اسناد و مدارک ارایه نشده، ولی وقتی زمین و فضای یک کشور تحت نظارت و کنترل یک قدرت معین است و رادارهای امنیتی که در هر نقطۀ کشور نصب شده است، فضای کشور را کنترل کند، پس چهگونه پرواز این چرخبالها از دید رادارها، مخفی میماند. یعقیناً این میتواند قراینی باشد برای کسانی که فضا و زمین کشور در اختیار آنها است؛ من باور دارم که آنان در پرواز این چرخبالها دخیل بوده اند.
شما گفتید که در ناامن سازیهای شمال کسانی دست دارند که آنها خواهان برگزار انتخابات هستند، اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، پس چهگونه در سایۀ تهدید و توهم انتخابات برگزار خواهد شد؟
ناامنیهاییکه در شمال کشور بهوجود آمده است، پیوند عمیق با پلان آیندۀ نظامیان پاکستان دارد که همۀ این ناامنیها از آنطرف مرز سازماندهی و مدیریت میشود، ولی عناصر داخلی با ایجاد بدامنی و اخلال انتخابات میخواهند از این وضعیت استفاده کنند.
رهبران سیاسی و شخصیتهای ملی کشور در آستانۀ این دو رویداد مهم و سرنوشتساز، چه مسوولیتی دارند؟
مهمترین مسوولیت و رسالت شخصیتهای سیاسی یک کشور این است که منافع ملی را در اولولیت قرار دهند. از منافع حزبی، شخصی، سمتی، زبانی، منطقهیی، مذهبی بگذرند. باید همه دیدگاهها در محور منافع ملی کشور تمرکز یابد و نیز گفتههای رهبران سیاسی در چهار چوب منافع ملی تعریف شود.
با نزدیکشدن زمان خروج نیروهای خارجی از کشور، شهروندان ابراز نگرانی میکنند که افغانستان دو باره به هرج و مرج کشانده خواهد شد، این نگرانیها تا چه حد بهجاست؟
این نگرانیها از یک بُعد میتواند بهجا باشد که وضعیت معاهدۀ امنیتی میان ایالات متحده امریکا و افغانستان در ابهام قرار دارد. قراین و شواهد نشان میدهد که اگر این توافقنامه با امریکا امضا نشود، احتمالاً امریکاییها از افغانستان مثل عراق خارج شوند. در این صورت ممکن بحرانهای جدیتری در افغانستان شکل بگیرد. بیتردید این یک مقدار نگرانی شهروندان را بهجا میسازد. چون همۀ نگرانیها و تحلیلهاییکه صورت میگیرد، مرتبط به خروج و عدم خروج آنهاست.
آگاهان سیاسی، برخی حلقات داخل نظام را متهم میکنند که آنها در فکر ایجاد فضای طالبانی در کشور هستند و عدهیی نیز دولت را در رویدادهای مهم سالهای پسین دخیل میدانند، نظر شما چیست؟
در این شکی نیست که تعدادی در فکر برگشت طالبان هستند. در همۀ زمانها عناصر تأثیرگذار خواستار برگشت طالبان بودند. حتا در دورۀ حکومت مجاهدین به ریاست استاد ربانی که در آن زمان طالبان هنوز وارد کابل نشده بودند، تلاشهای زیادی برای مدغم ساختن آنها در دولت وقت صورت گرفت. حتا قهرمان ملی احمدشاه مسعود با طالبان در میدان وردک ملاقات کرد و جنرال محمد داوود داوود در این سفر آمر صاحب مسعود را همراهی کرده است. آمر صاحب شرایط طالبان را برای خلع سلاحشدن پذیرفته بود و این نشان میدهد که احمدشاه مسعود به شدت علاقهمند آوردن طالبان به داخل نظام یا مدغم کردن آنها در دولت بوده است.
پس از آن در جریان مقاومت وقتی که دولت از کابل بیرون شد، بازهم تلاشها ادامه داشت.
بار بار مذاکره شد و آخرین مذاکرهیی که صورت گرفت، در ترکمنستان بود. در این نشست از طرف دولت وقت، جناب قانونی ریاست این هیأت را برعهده داشت و از طرف طالبان مولوی متوکل وزیر خارجه طالبان بود.
یک مسأله را من بارها گفتم، این بار نیز میگویم که در دورۀ مقاومت در یک جلسه من حضور داشتم، شماری از فرماندهان یک طرح را به آمر صاحب مسعود پیشنهاد کردند و گفتند که باید طالبان را یک ضربۀ محکم بزنیم و این طرح برای ضربه زدن آنها موثر خواهد بود.
اما مسعود شهید گفت: ما در فکر نابودسازی طالبان نیستیم. این اظهارات او برای فرماندهان بسیار جالب بود. آنها به آمر صاحب گفتند: وقتی ما در فکر نابودی طالبان نباشیم پس چهکنیم؟
حرف و تعبیر مسعود شهید این بود که ما مقاومت میکنیم. برای اولینبار عنوان مقاومت از همینجا شکل گرفت.
آمر صاحب گفت: ما و شما در برابر فکر و اندیشۀ طالبان مقاومت میکنیم تا آنها به این نتیجه برسند که ما قابل حذف نیستیم. آنان باید این را بپذیرند که ما اتباع افغانستان هستیم و باید همدیگر را قبول بکنیم و به صورت مسالمتآمیز در کنار هم زندهگی کنیم. هدف اساسی مقاومت این بود، نه نابودی و حذف کامل طالبان.
حال حکومت فعلی هم میخواهد طالبان بر گردند و آنها در کنار دولت و مردم افغانستان زندهگی کنند، ولی این طالبان کسانی نباشند که خواستار حذف دیگران باشند؛ آنها آنانی نباشند که بخواهند یک دیدگاه افراطی را به مردم تحمیل کنند. دولت هم نباید زمینه را به گونهیی فراهم کند که باز هم تروریستان بیایند در این کشور جای بگیرند و مشکل ملی و بینالمللی را به وجود آورند.
طالبان تعدیل شده باشند و قانون اساسی افغانستان را بپذیرند. اما برخیها تلاش میکنند که طالبان را به همان افکار و باورهای پیشین و سختگیرانۀ شان دوباره به قدرت برگردانند که این خیلی خطرناک خواهد بود.
آیا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری میتواند مردم افغانستان را از بحران موجود نجات دهد و به یک وضعیت مطلوب برساند؟
این بستهگی به انتخابات ریاستجمهوری دارد که چهگونه برگزار میشود. اگر یک انتخابات شفاف و عادلانه با حضور مردم برگزار شود و واقعاً رأی شهروندان در آن تعیین کننده باشد، در آن صورت این انتخابات میتواند خیلی از مشکلات افغانستان را حل بکند. اگر انتخابات همراه با تقلب باشد و بازهم نتیجه از قبل در بیرون یا از داخل منهدسی شده باشد، در آن صورت پیامدهای ناگواری را در پیدارد.
متأسفانه در دو انتخابات گذشته تقلب گسترده وجود داشت، اگر چنین انتخاباتی برگزار شود، من فکر میکنم به آینده کشور بسیار مضر خواهد بود.
برخیها معتقد هستند که رییسجمهور میخواهد به عنوان یک رویکرد از طرح مدودف و پوتین در افغانستان استفاده کند و بازهم به نحوی در قدرت باقی بماند، شما چه فکر میکنید؟
این طرح در افغانستان زمینه ندارد، قانون اساسی روسیه با قانون اساسی ما متفاوت است. در قانون اساسی روسیه پیشبینی شده که هیچکس دو دورۀ متوالی نمیتواند رییسجمهور باشد؛ اما در قانون اساسی افغانستان به صورت مطلق دو دوره را به عنوان نهایت درجه مطرح کرده است که یکنفر میتواند در قدرت باقی بماند. اگر این صحت داشته باشد که رییسجمهور برای ماندن در قدرت تلاش کند، بهتر است بگویم که این طرح مشابه جمهوریهایی است که برخی کشورهای عربی با سیستم شاهی اداره میشود.
از چند سال بدینسو آقای احمد ولی مسعود طرح آجندای مطرح را کرده است و این طرح در آستانۀ انتخابات ریاستجمهوری مورد پسند برخیها قرار گرفته است، شما چه فکر میکنید. آیا این طرح، یک طرح عملی است؟
طرح آجندای ملی بهنظر من یک طرح آیدهآل و مطلوب است که این طرح بیشتر تداعی میکند سالهای ۲۰۰۱ را در کشور که آقای کرزی به اساس طرح اجماع ملی آمد در رأس ادارۀ موقت قرار گرفت و بعد در لویه جرگۀ اضطراری بهحیث رییس دولت انتقالی برگزیده شد. این طرح نشان میدهد که بازهم در پایان دورۀ دوم انتخابات ریاستجمهوری احزاب سیاسی و شخصیتهای ملی کشور با هم بنشینند و به سر یک مسالۀ کلان ملی توافق کنند.
در گذشته اجماع ملی وجود داشت، اکنون این طرح به شیوۀ آجندای ملی میتواند موثر باشد.
اگر کسی در رأس نظام آینده به اساس اجماع ملی میآید نباید فرصتها را مثل ده سال گذشته ضایع سازد. طرح آجندای ملی بدیل مناسب است؛ ولی با برخی از واقعیتهای موجود تطابق ندارد. باید یک تعداد از شخصیتهای سیاسی از طرح و برنامههای شخصی و قومی، زبانی و سمتی خودشان بگذرند و رهبران به یک آجندای ملی تن دهند تا در نیتجۀ یک آجندای ملی ما بتواینم یک اجماع ملی را در انتخابات پیشرو به وجود بیاوریم.
به باور شما چهگونه میتوان از بحران موجود در کشور عبور کرد؟
برای عبور از بحران تنها راهی که وجود دارد، تسلیم شدن به ارادۀ مردم است؛ اگر تصمیم گیرندۀ واقعی مردم باشند، ما میتوانیم تصمیمگری را از دست خارجیها بگیریم، اگر ارادۀ مردم حاکم شود، راه حل برای چالشهای موجود در افغانستان پیدا خواهد شد.
بحران موجود در کشور ناشی از چیست؟
یک ضربالمثل معروف است که این قصه سر دراز دارد. بحران از زمان حاکمیتهای استبدادی آغاز میشود، مداخلۀ خارجیها، شکلگیری حوادث گوناگون، رخدادهای ناگوار، حضور نیروهای خارجی در کشور، حساسیتهای قومی، زبانی، منطقهیی، ضعف رهبران سیاسی، بحرانسازی و توطیههای بیرونی، این همه پیشزمینۀ برای بحران کنونی بود.
اما در یک دهۀ پسین بحران ناشی از ناتوانی مسوولانی که زمام امور را در دست داشتند، است. هرکس در محور مسایل منافع شخصیاش فکر کرده که چهگونه منافع فردی، گروهی و قومی خودش را تأمین کند. مسوولان همواره تلاش کردهاند در حریم قدرت سیاسی تنها خودشان باشند، دیگر هرچه که اتفاق میافتاد برای آنها مهم نبوده است.
کوتاه اینکه عدم ثبات در افکار و اندیشۀ رهبران سیاسی ما- آنهایی که داعیهداران قدرت هستند- سبب شده باگذشت هر روز بحران گسترش یابد و وضعیت پیچیدهتر شود در کل عوامل بر شمرده شده، دست به هم داده بحران کنونی را در کشور به وجود آورده است.
Comments are closed.