- ۲۹ ثور ۱۳۹۲
شراره صادقی گرمارودی
نوبل ادبیات سال ۲۰۱۰، بنا بر بیانیه نماینده آکادمی سویدن، بهخاطر «موشکافی در ساختار قدرت و ارایۀ تصویری نافذ از مقاومت، پیروزی و شکست فردی» به ماریو وارگاس یوسا، نویسنده کهنسالِ اهل پیرو اهدا شد. «نویسندهیی با موهبت الهیِ قصهگویی که داستانهایش به قلب خواننده رسوخ میکند.»
در کنفرانس خبرییی که در روز اعلامِ این جایزه برپا شد، یوسا شیک و آراسته و سرحال، با موهای نقرهیی، در جمع رییسجمهورِ سابق پیرو و روزنامهنگارانی که بیشتر هسپانیاییزبان بودند، حاضر شد و گفت: «جایزۀ نوبل منحصر به نویسنده نیست، بلکه عامل شناخت اهمیت ادبیات امریکای لاتین و زبان هسپانیایی است که حاصل آن پیدایش شهروندی جهانی است.»
بنا بر وصیت آلفرد نوبل که این جایزه باید به کسی داده شود که در راه دستیابی به هدف و ایدهیی والا، دستاوردی عظیم و تأثیرگذار در زمینه ادبیات فراهم آورده؛ نباید در اعطای این جایزه به یوسا که پنجاه سال قلم میزند، شک کرد. دنیا از اهدای نوبل به یوسا خوشحال شد. دریافت جایزه نوبل برابر است با نشستن در جایگاه بهترین نویسنده جهان در هر سال، رویدادی که خیلی به افکار عمومی و انتخابهایی که آنها در سر دارند، توجه نمیکند. اما آکادمی با انتخاب این شایستهترین و معقولترین و چه بسا از نظر بسیاری از ما، یکی از محبوبترین نویسندههای فهرست نامزدهای دریافت نوبل، هم این انتقاد را که آکادمی به نویسندهگان اروپایی و چپگرا توجه دارد، رد کرد و هم به جهت همان هدف و ایده والا، روح تازهیی در نوبل دمید.
اقبال ما فارسیزبانها به یوسا، ناشی از مشرب فکری و فرهنگیمان است، از جنس همان سازگاری است که اغلب نسبت به ریالیسم سوسیالیستی گورکی یا ریالیسم انتقادی اورول یا ریالیسم جادویی امریکای لاتین داریم. یوسا بیش از سی اثر در قالب داستان، نمایشنامه، مقاله و رمان و نقد دارد. در آشنایی و گرایش ما به یوسا هم ترجمه حدود نیمی از معتبرترین آثارش به فارسی و هم تأثیر عمیق او به عنوان روشنفکر ضد اقتدارگرایی که آثارش طیفی از تجربه زیستی انسانی را در برمیگیرد، سهم بزرگی دارند. آثاری درهمتنیده از روایتها، شخصیتها، تاریخ، طنز، گفتوگوها و درونمایههایی با عناصر سیاسی و اندیشه اعتراضی. به گفته یوسا دوری از سیاست برای یک نویسنده امریکای لاتین، دشوار است و سیاست نمیتواند بر ادبیات که روایتگر زندهگی است (و یوسا به خوبی از پس این روایتگری برمیآید)، پرتو نیافکند.
شاید از همین رو بود که در مبارزات انتخاباتی سال ۱۹۹۰ ریاستجمهوری پیرو شرکت کرد و البته از رقیب شکست خورد. در پاسخ سوالی که چرا میخواستید رییسجمهور بشوید؟ خود را یک احمق نامید و گفت فکر میکرده میتوانسته کمکی بکند. خیلی سادهلوح بوده، ولی از این تجربه چیزهای زیادی یاد گرفته. این تجربه خیلی به روحیهاش لطمه زده، ولی خوشبختانه تأثیری بر ادامه کار ادبیاش نگذاشته. کار ادبی یعنی انتشار رمانهای «مرگ در آند»، «سور بُز» و«یادداشتهای دون ریگوبرتو» که در صورت پیروزی یا متوقف میشدند یا به تعویق میافتادند. این حرکت سیاسی تمایل یوسا را از چپگرایی (طرفداری از کاسترو) به اندیشه ضد چپی و لیبرالیسم نشان میدهد.
ماریو وارگاس یوسا در ۱۹۳۶ به دنیا آمد، او که اکنون یکی از برجستهترین نویسندهگان هسپانیاییزبان محسوب میشود، نویسندهگی را در اروپا آغاز کرد. اما با این حال، فضای اجتماعی و وقایع تعدادی از آثار اولیۀ او در زادگاهش پیرو، و دیگر کشورهای امریکای لاتین میگذرد. یوسا که در کودکی مجذوب یکی از رمانهای پرماجرای ژول ورن شده و سودای نویسنده شدن در سر میپروراند، بخشی طولانی از ایام کودکیاش را به تلخی در بولیوی سپری کرد. بعد همراه خانوادۀ مادری، به حوالی لیما، پایتخت پیرو، نقل مکان کرد. در اواسط دهه ۵۰ میلادی، زمانی که پیرو و جغرافیای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی امریکای لاتین، سراسر با شورش، کودتا، دیکتاتوری و هرجومرج روبهرو بود، وارد دانشگاه سن مارکو در لیما شد. در سال ۱۹۵۹ پس از نوشتن رسالهیی درباره آثار گابریل گارسیا مارکز، درجه دکترا گرفت و در دهه ۶۰ همراه با نویسندهگانی چون مارکز، کارلوس فوئنتس و خولیو کورتاسار، غریو نهضتی را با هدف احیای رمان و انفجار خلاقیت امریکای لاتین بلند کرد.
یوسا در رمانهایش زندهگی واقعی را به چالش میکشد. از نظر او، «رمانی که تناقضی اساسی با دنیای واقع نداشته باشد، رمان نیست. زیرا تنها در آن صورت است که نویسنده بدیل دنیایی را در رمان میآفریند که دستاورد بزرگی در پیشرفت بشریت دارد. عاملان دستگاه تفتیش عقایدی که رمان را سهصدسال در امریکای لاتین به زیر سلطه خود داشتند، به خوبی از تأثیر چالشبرانگیزی که رمان میتواند در روح بشری ایجاد کند، آگاه بودند.»
یوسا اولین رمانش را در ۲۶ سالهگی (ابتدای دهۀ شصت میلادی) به چاپ رساند؛ «عصر قهرمان» (سالهای سگی) برگرفته از تجربههای او در یک مدرسه نظامی در پیرو بود که مخاطب جهانی یافت. انتشار این کتاب در زادگاهش با جنجال بسیاری همراه بود و هزاران نسخه از آن بهوسیله افسران همان مدرسه و طی مراسمی در معرض دید عموم سوزانده شد.
«زندهگی واقعی آلخاندرو مایتا» روایت شخصیتهایی است که هر کدام خاطراتشان از یک انقلابی گمنام طرفدار تروتسکی را تعریف میکنند. و در انتهای رمان چندین تصویر از آلخاندرو مایتا پیش روی خواننده قرار میگیرد: مایتای عاشقپیشه و شیدای داستان عاشقانه، و در عین حال ستایشگر خدا و مارکس؛ مایتای انقلابی حرفهیی، که همه نوع دخالت در کارهای رفقای جوان میکند؛ و مایتای ایدهآلیست مغلوب که از شدت فرقهگرایی و مبارزات داخلیِ چپها دچار توهم شده است. رویکردی تاریخی و واقعگرا و توجه به مسایل اجتماعی ـ سیاسی، از جمله شاخصههای بارز آثار اولیه یوسا به حساب میآیند. «گفتوگو در کاتدرال» که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، شرایط اجتماعی، لایههای دیکتاتوری حکومت پیرو، تصمیمات و سیاستهای خودکامه، حوادث منجر به انقلاب، کودتا و نابودی روابط و زندهگی آدمهای معمولی را طی میکند. در سال ۱۹۹۵ معتبرترین جایزه دنیای هسپانیاییزبان یعنی سروانتس را نصیب او کرد. جایرهیی که مارکز در ۱۹۸۰ و اوکتاویو پاز در ۱۹۹۰ برده بودند.
یوسا در «گفتوگو در کاتدرال» سعی میکند، طرحی نو در رماننویسی دراندازد. یوسا برای روایت این رمان از درهمبافتن یک گفتوگوی اصلی و چندین گفتوگوی فرعی استفاده میکند. در این گفتوگوها روایت متمایز هر یک از شخصیتها از ماجرا، به شکلی آن اتفاق را برای خواننده بازگو میکنند. در نهایت درک خواننده از تجربهیی که به صورتهای مختلف دیده، شکلی کامل پیدا میکند.
یوسا بعد از اتمام دانشگاه و انتشار «گفتوگو در کاتدرال» پیرو را ترک کرد و به هسپانیا رفت. اما پس از پنج سال به کشورش بازگشت و در سالهای بعد زمانی که به چهرهیی جهانی بدل شده بود، در شهرهای مختلف اروپا همچون بارسلون، لندن، پاریس و مادرید اقامت کرد.
اگرچه وقایع بسیاری از آثار اولیۀ یوسا در کشور پیرو اتفاق میافتد، اما فضا و جغرافیای رمانهای بعدیِ او کشورهای دیگری مانند برازیل و جمهوری دومینیکن بود. رمان «جنگ آخرالزمان» که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، با شخصیتها و صحنهها و حوادث فراوانش موضوع رویارویی سنت و تجدد را در برههیی تاریخی از زمان اوجگیری مذهب (با الهام از واقعهیی که در اواخر قرن نوزده در کشور عقبافتاده برازیل رخ داده)، مطرح میکند. در این رمان افراطیگری و میل به خشونت و نقش مهمی که انسان در ایجاد بحران و فاجعه دارد، به خوبی نمایان است.
یوسا در کسوت نویسندهیی جامعالاطراف از نقد هنری و ادبی گرفته تا طنز، ستون روزنامه (یوسا یکی از ستوننویسان ثابت روزنامۀ معروف ال پاییس هسپانیاست) و نمایشنامه به خوبی و با قدرت مینویسد، اما عمدۀ موفقیتِ او مدیون دو رمان است که در حدود دو دهه قبل انتشار یافته: «خاله جولیا و سناریونویس» (۱۹۸۲) داستانی عاشقانه با رگههایی از طنز و البته نوآوری و «سور بز» (۲۰۰۱) یک تراژدی تاریخی که پهنه عمومی و عظیم سیاست را درمینوردد.
«خاله جولیا» کموبیش زندهگینامه یوسا و بیان روایتی متکی بر تجربه شخصی است. شخصیتی که میخواهد برخلاف میل پدری مستبد، با زنی مسنتر از خود ازدواج کند (خود یوسا نیز در نوزده سالهگی با قوم و خویشی که سیزده سال از او بزرگتر بود، ازدواج کرد و ۹ سال بعد از او جدا شد). از روی این رمان در سال ۱۹۹۰، فیلمی با نام «فردا با ما باش» ساخته شد.
«سور بز» سیاسیترین و در عین حال رعبآورترین اثر یوسا است. این رمان بر اساس حوادثی است که در طول و بلافاصله بعد از سیویک سال حکومت ظالمانه و دهشتبار تروخیلو (که سرانجام با توطیه قتل او پایان یافت) بر جمهوری دومینیکن رفته است. فرقی نمیکند که رمانهای یوسا درباره پیرو یا دیگر کشورهای امریکای لاتین باشد، او در دیکتاتوری سر برآورده، رشد کرده و آن را با پوست و گوشتِ خود تجربه کرده است.
تروخیلو دیکتاتور منحرف و روانی که مردم دومینیکن لقب «بز» به او داده بودند، از زبان یکی از شخصیتهای رمان به عنوان شیطان توصیف میشود. شیطانی که به تنهایی و در دوران حکومتش آسیبهایی به مراتب بیش از همه خسارات طول تاریخ بر این کشور وارد ساخته؛ خسارات و بحرانهایی مانند حملههای کشور هائیتی، اشغال هسپانیاییها و امریکاییها، جنگهای داخلی، مبارزات احزاب و دیکتاتورهای نظامی امریکای لاتین و تمام مصایب و بلایای طبیعی مانند زلزلهها و طوفانها که دومینیکنیها را از زمین و هوا و دریا مورد تهدید قرار میدهد.
«سور بز» نهتنها حد و مرزهای داستانهای سنتی تاریخی را بههم زده، بلکه در فهرست رمانهای شاخص کلاسیک امریکای لاتین که به موشکافی عواقب قدرت مطلق میپردازند، جای گرفته است؛ فهرستی که «پاییز پدرسالار» مارکز هم در آن جای دارد. از نظر یوسا، «رمان چه بر اساس یک واقعیت تاریخی یا تجربیات زندهگینامهیی یا حاصل جرقههای ذهن آفریننده آن باشد، دستاورد حیاتی دارد: از خلال جادوی کلمات یا چیزی به آن اضافه میکند یا چیزی از آن کم میکند، اما واقعیت را از نو میسازد.»
او در مصاحبهیی گفته، از تعداد زیاد دیکتاتورهای امریکای لاتین و سیاستمداران کممایه و بیمایه تعجب میکند و وقتی پای سوال و جواب وسط میآید، بسیاری از شهروندان میل دارند از خواستههایشان صرفنظر کنند و اینجاست که هنرمند باید با قدرت پا به میدان بگذارد. «یکی از دلایلی که من به سیاست کشیده شدم، این بود که فکر میکردم دموکراسی آن اندازه شکننده و ضعیف است که بهراحتی ویران میشود و این یک تراژدی است.»
«سور بز» درباره این تراژدی است. سه روایت همزمان در رمان جریان دارد. روایت اصلی متعلق به فجایع تروخیلوی بر مسند قدرت در سال ۱۹۶۱ و زمان نزدیک شدن توطیۀ قتل اوست. دومی را مردان و تعدادی از دستیاران سابق که بر علیه تروخیلو توطیه و شورش میکنند، روایت کرده و روایت سوم، قصه دختر یکی از مغضوبین تروخیلو است که بعد از یک تبعید طولانیِ خودخواسته در امریکا به دومینیکن برگشته است.
یوسا در جواب این سوال که رمان چه اندازه به واقعیت نزدیک است گفته: «سور بز یک رمان است، نه یک کتاب تاریخ. بنابراین من خیلی آزادی عمل داشتم. تنها محدودیتی که به خودم تحمیل میکردم، این بود که نمیخواستم چیزی را از خودم دربیاورم که در شکل زندهگی در جمهوری دومینیکن اتفاق نمیافتاد. من به حقیقت احترام میگذارم، اما خیلی چیزها را برای اینکه داستان باورپذیر باشد، تغییر دادهام- و البته اغراق هم نکردهام.» به بیان دیگر حقیقت به مراتب قویتر از داستان است.
یوسا مانند بسیاری از نویسندهگان امریکای لاتین، همواره بین دو قطب ادبیات و سیاست در رفتوآمد بوده است. «روبن گالو» استاد ادبیات هسپانیایی ـ امریکایی دانشگاه پرینستون، جایی که یوسا هم تدریس میکند، در روز اعلام خبر جایزه گفت: «یوسا یکی از نویسندهگانی است که در قرن بیستم، با بیشترین فصاحت و بیشترین تند و تیزی، درهمتنیدهگی فرهنگ و سیاست در امریکای لاتین را نوشته است.» اما یوسا آثار غیرداستانی و نقد ادبی هم در کارنامه خود دارد. تحلیل و نقد رمان «مادام بوآری» اثر «گوستاو فلوبر» نوشته شده در سال ۱۹۷۵(عیش مدام) و اثری به نام« جاذبه محال» که درباره «بینوایان»ِ «ویکتور هوگو» است.
آخرین اثر یوسا «دختری از پیرو» که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده، داستانی عشقی و سراسر حادثه است که خیلی از منتقدان شخصیت اصلیِ رمان را شبیه شخصیت مادام بوآری میدانند و این شاید ناشی از علاقه یوسا به این رمان است.
آثار یوسا مجموعهیی فراگیر از موضوعها و شگردها و سبکهاست. بیشتر کارهای اولیه او مانند «گفتوگو در کاتدرال» با بهکارگیری فنون رماننویسی، جدی بودن و عدم لحن طنزآمیز رمانهای مدرن هستند و رمانهایی مبتکرانه و کمدی و شاد مانند: «خاله جولیا» یا «زندهگی واقعی آلخاندرو مایتا» با سبک و لحن طنزآمیزی که دارند، در دسته رمانهای پستمدرن جای میگیرند.
و در انتها باید به دو بنمایه و مضمون مرتبط در تمام رمانهای ماریو وارگاس یوسا که پابهپای هم پیش میروند، اشاره کرد: افسون آزادی سیاسی یا اجتماعی یا فردی برای انسان آرزومند آزادی و آزادییی که بهوسیله هنر و تخیل ارایه و اعطا میشود. در واقع روایتگری، به عنوان حاصل کار نویسنده، هم در روایت پیچیده دلخواه یوسا و هم در به خدمت گرفتن فلسفهیی که به درک ما از دنیا کمک میکند، در جای اصلی خود باقی است.
Comments are closed.