مارسل پروست؛ یک زنده‌گی

- ۳۱ ثور ۱۳۹۲

مرتضی هاشم‌پور

ژان ایوتادیه یکی از سرشناس‎ترین نویسنده‌گان و پژوهش‌گران‎ زنده‌گی و آثار پروست است. وی در سال ۱۹۳۶ به دنیا آمد و در کالج سن لوییز گانزاگ و سوربون تحصیل کرد. او از سال‌های‎ ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۶ رییس بخش فرانسوی دانشگاه قاهره بود. از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۱ مدیر انتسیو فراسوی در لندن و نیز در سال‌های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ استادیار و استاد دانشگاه آکسفورد بود. هم‎اکنون استاد ادبیات فرانسه در دانشگاه سوربون و سردبیر انتشارات گالیمار است. از او تا به حال کتاب‎های متعددی به چاپ رسیده است؛ از جمله، «پروست و رمان» و «قرائت‎ پروست» و چندین جلد کتاب دیگر درباره پروست.
زنده‌گی مارسل پروست یکی از جامع‎ترین و کامل‎ترین‎ تحلیل‎هایی‌ست که درباره زنده‌گی پروست ممکن است‎ نوشته شده باشد؛ چنان‌که تحسین بسیاری از صاحب‌نظران را برانگیخته است.
ژان ایوتادیه در مقدمه مفصل و پرمحتوای خود بر کتاب، از اهمیت‎ بیوگرافی‎نویسی و دشواری‌های آن می‎نویسد. سپس تلاش می‎کند به این پرسش پاسخ دهد که «آیا شرح داستان زنده‌گی پروست ممکن است و اگر پاسخ‎ مثبت است، چرا و چه‌گونه؟» تمام زحمات و جست‌وجوهای او حولِ همین پرسش و پاسخ‎ به آن است. وی معتقد است: «زمان آن رسیده که کارهای انجام شده ارزشمند پیشینیان درباره پروست را باهم تلفیق کرده، اطلاعات نامعتبر عده‎یی را دور بریزیم و با تکیه بر جستارهای تازه، کاری جدید و درخور پدید آوریم.»
اهمیت پروست و آثارش بر کسی پوشیده نیست، چنان‌که پس از مرگ او داستانش به‎ پایان نمی‎رسد و همین امر می‎طلبد یک بیوگرافی تازه درباره او و از میان آثار و حتا‎ ملاقات با کسانی که به نوعی با او ارتباط داشته‎اند، نوشته شود. تادیه می‎گوید: «من‎ تلاش می‎کنم شخصیت پروست را به تصویر بکشم؛ پسربچه‎یی در میان یک خانواده‎ متوسط، شاگرد دبیرستان کندورسه، دانشجوی دانش‌سرای علوم سیاسی، یک مبتلا به‎ آسم، یک شاعر جوان که بیش از آن‌که نامه دریافت کند، نامه می‎نویسد.» این‌ها ویژه‌گی‎هایی است که تادیه برای پروست برمی‎شمارد و ادامه می‎دهد: «دقیقاً به خاطر این‌که تفسیر کردن از ایجاد ارتباط مشکل‌تر است، باید به میزان اعتبار فرضیه‎ها اعتماد کنیم. این کتاب خود نیز یک نظریه است…».
نویسنده با نگاهی منتقدانه به کارهایی که قبل از او در شناساندنِ چهره پروست‎ صورت گرفته است، معتقد است هرچند آثاری که پیش از این درباره پروست نوشته‎ شده به شناخت پروست کمک می‎کند، ولی هیچ کدام به شرح جزییات مربوط به‎ زنده‌گیِ او نپرداخته‎اند. وی مثلاً جرج پینتر (George Painter) را به‌خاطر این‎که درباره پروست بسیار مطالعه کرده، مورد تحسین قرار می‎دهد ولی از سوی دیگر چون به‎ دیدار شاهدانی که در زمان حیات پروست او را دیده‎اند و هنوز زنده هستند نرفته، از او انتقاد می‎کند.
تادیه در این زنده‌گی‌نامه، سیر دنیای پروست و چه‌گونه‌گی شکل‎گیری مسیر کتاب‎ها، نقاشی‎ها و قطعات موسیقی‎یی که پروست را متأثر می‎کرده، به خواننده‌گان نشان می‎دهد.
«حتا اگر تمام حقایق درباره زنده‌گی پروست را می‎دانستیم و به تمام اظهارات گوش‎ داده بودیم، هنوز مجبور بودیم آن‌ها را تفسیر کنیم. این‌جاست که وظیفه زنده‌گی‌نامه‎نویس‎ همانند داستان‎نویس کندوکاو در لایه پنهان ظواهر و رسیدن به تعریفی صحیح و انتخاب آن از بین چندین فرضیه است.»
سرفصل‎ها و عنوان‎های مهم کتاب به قرار زیر است:
۱ـ اصل و نسب: نگاهی به محیط زنده‌گی و خانواده مارسل دارد.
۲ـ دوران کودکی: این فصل به محیط زنده‌گی و نیز کتاب‌هایی که مارسل در کودکی‎ خوانده، می‎پردازد.
۳ـ پسربچه مدرسه‎یی: این فصل، مارسل را به عنوان یک دانش‎آموز بی‎تکلف و متواضع معرفی می‎کند و نگاهی به اشخاص تأثیرگذار این دوره دارد.
۴ـ تعطیلات تابستان: به بررسی سال‌های بین ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۱ و اتفاقات قابل توجه این‎ برهه از زنده‌گی مارسل پروست اختصاص دارد.
۵ـ از بانکت (Le Banquet) به رووی سفید(La Revue blanche): این فصل به دوستی‎ها و آشنایی‎های مارسل پروست با اسکار وایلد، ماتیلد و برگسون و دیگران می‎پردازد.
۶ـ منشای خوشی‎ها و روزها: این فصل به شخصیت‎های تأثیرگذار در زنده‌گی پروست‎ و فعالیت‎های پروست که چه‌گونه سبب نوشتنِ کتاب خوشی‎ها و روزها شد، اختصاص دارد.
۷ـ دل‌خوشی ژان سانتوی: فصل عاشق شدنِ پروست و حوادث پس از آن و نیز فقدان‎ نزدیکان پروست و تأثیر آن در روحیه اوست.
۸ـ از ژان سانتوی به دریفوس‎۱: این فصل یکی از فصول مهم و قابل توجه است، چرا که به شروع نویسنده‌گی پروست و علاقه او به فرانسه و ماجرای دریفوس و تأثیر آن بر کار پروست می‎پردازد و نیز پروست را به عنوان یک منتقد هنری معرفی می‎کند.
۹ـ کتاب مقدس آمین (The Bible of Amiens) جست‌وجو درباره شخصیت راسکین و چه‌گونه‌گی آشنایی پروست با او و نیز مسافرت‌های پروست و چند شخصیت دیگر که در زنده‌گی پروست حضور داشته‎اند، مباحثی است که در این فصل مورد توجه قرار می‎گیرد.
۱۰ـ کنجد و سوسن‎ها: بخش دیگری از زنده‌گی پروست مورد بررسی قرار می‎گیرد، پروست و سن سیمون، مجوز انتشار برای La Bible d?Amiens، موضوعاتی است که در این فصل مطرح می‎شود.
۱۱ـ انقلاب ادبی: این فصل شامل بازگشت به زنده‌گی، روزهایی که صرف مطالعه‎ می‎شد، موسیقی و بازگشت به پاریس است.
۱۲ـ بر ضد سنت بوو: زنده‌گی برای نوشت، مرگ مادام کلاوه، تغییر ماهیت کنت سنت‎ بوو، سلین و نیکلا کوتن، داستان ۱۹۱۱، نکاتی است که در این فصل آمده است.
۱۳ـ زمان از دست رفته: این فصل اختصاص به نگاهی کلی به فرآیند نوشتن، تقسیم‎ موضوع داستان به چندین جلد کتاب و انتخاب عنوان برای آن‎ها و جست‌وجوی ناشر، دارد.
۱۴ـ داستان سال ۱۹۱۴: مروری به چاپ و واکنش‎ها نسبت به جلد اول سوان و مشکل‎ تغییر ناشر و… مباحث این فصل را تشکیل می‎دهد.
۱۵ـ داستان سال ۱۹۱۸: این فصل شامل بررسی از سدوم به گریخته، جنگ در داستان، همکاری پروست و آناتول فرانس است.
۱۶ـ بین زنده‌گی و مرگ: سلامتی، مجلات و خبرنگاران، استقبال از طرف گرمانت ll، جمع‎بندی و پایان زمان بازیافته مباحث این فصل را تشکیل می‎دهند.
از دست نوشته‌های مارسل پروست
این فصول خود نشانگر توجه و دقت و حوصلۀ درخور تحسین تادیه در معرفی و شناساندنِ درست مارسل پروست است.
بی‎مورد نیست که چندین شخصیت سرآمد در دنیای ادبیات لب به تحسین و تمجید این اثر تادیه گشوده‎اند:
ـ بیوگرافی تادیه یک گزارش هوشمندانۀ برجسته، موثق و معقول از یک پدیدۀ پیچیده است. راجر پرسون، نیویورک تایمزبوک ریویو
ـ تادیه برخوردار است از یک شناخت بی‎رقیبانه از نوشتارها و منابع پروستی… یک‎ قطعه یادگاری از دانش‎پژوهی.
مایکل دیردا، واشنگتن پست‎
ـ مهم‎ترین قسمت در زنده‌گی پروست.
گریگوری فیلی، فیلادلفیا اینکوایر
ـ ما نمی‎توانستیم برای یک شرح حال‎نویس(biographer) آرزو کنیم که آگاهی‎اش‎ در مورد درگیری ادبی مربوط به وظایفش بیش از این باشد. ژان ایوتادیه در سوالات‎ مربوط به روابط جنسی و بیماری پروست، عاقل و خویشتن‎دار است و شناخت آن‌چه‎ که در پایان هر صفحۀ دست‎نویس حیات پروست است، به‎طور کامل آگاهی می‎دهد.
گابریل ژوسیپوویچی، تایمز لیترری ساپلیمنت‎
ـ تعریف تادیه تعبیری از هر دو جنبۀ یک انسان و اثرش است که سعی کرده یک اثر کلاسیک باشد.
روی جنکینس، میل آن ساندی‎
ـ تادیه یک تصویر جادویی از پروست به عنوان متفکر ارایه می‎دهد و خالقی است در یک اثر به صورت گسترده، برانگیزاننده و اقناءکننده به طوری که موضوعاتش براساس‎ انسانیت است.
ریچارد کنینگ، ایندیپندنت‎
ـ [کتاب تادیه‎] در حال حاضر کامل‌ترین منبع اطلاعات در خصوص مارسل پروست‎ است که برتر از تمام شرح حال‎های موجود می‎باشد.
آلن دوباتن، ساندی تلگراف‎
ـ مهارت تادیه بی‎همتا است.
رونالد هیمن، لیترری ریویو
ـ تادیه، بهترین نگارنده در مورد پروست. بهتر از هرکس دیگری در جهان دربارۀ موضوع شناخت دارد. و او شناختن را با بصیرت و متانتی مثال زدنی در بیوگرافی‎ ادبی ارایه می‎دهد.
دیوید ساکستون، داونینگ استاندارد
ـ تحقیق بی‎نقص و درخشان انجام شده و همه چیز دربارۀ پروست را شرح می‎دهد.
واین کواستن بام، وگ‎
ـ [تادیه‎] با شجاعت و خلاقیت می‎نویسد.
تونی لوئیس، بوفالونیوز
نگاهی به دوران کودکی‎
بیوگرافی‎نویسان اغلب فراموش می‎کنند که در زنده‌گی نویسنده، کتاب‌هایی که او خوانده، خیلی مهم‌تر از افرادی است که ملاقات کرده است. آن‌ها می‎توانند به ما چیزهایی بگویند دربارۀ اقبال زنده‌گی و حتا دربارۀ راسکین یا بالزاک. این درست است که مراجع زنده‌گی دورۀ کودکی پروست به شدت کمیابند و «تا»کرده‎ درون‌نامه یا صفحات داستان می‎باشند. در سوژۀ زمستان باغ مادام سوان، راوی به یاد می‎آورد کتاب‌های هدیه‎یی پی. جی. استهل (نام مستعار هتزل ناشر) برای سال جدید و میل لی‎لی قهرمان مطلق داستان‌هایش. او یک «مینیاتور گلخانه» را گرفت، دیدن‎ خرسندی‎های خواننده به اندازه‎یی که انگار خود خرسند شده است؛ حالا او پیر شده‎ و از خود می‎پرسد: در آن سال‎های خوشبختی آیا زمستان زیباترین فصل نبود؟ در در خیابان شانزلیزه، میل لی‎لی، همانند ژیلبرت، گرگم به هوا بازی می‎کند و شیرینی‎های‎ خود را با دوستانش تقسیم می‎نماید. هیچ توضیحی کمتس دوسگور را نمی‎شناساند. سدوم و عموره حال‎وهوای شگفت‎زده و مسحورشدۀ مطالعات دوران کودکی، یکی‎ از داستان‌های ژول ورن را فرایاد می‎آورد. مثلاً رامه که منتظر انعام بود. مارسل ممکن‎ است (Voyage extraordinaires) راخوانده باشد. برای او و برادرش که آن را خوانده بود، یک سرمشق برای نامیدن (Les Voyages lmaginaires) و او بزرگ‎ترین خوشی‎های خود را از (Tour du Monde) و (Nouveau journal des Voyage) به دست آورد.
دربارۀ یکی از شخصیت‌های برتر داستان‌های ژول ورن، ادگار آلن‎پو می‎نویسد: «حتا‎ کتاب‌های پرمخاطرۀ صریح او، مانند آرتور گردون پیم، در ویرانی زنده‌گی‎ام، یکی از موهبت‌های حافظۀ من است.» پروست ۸ ساله بود که یکی از کتاب‌هایی را که هیچ‎گاه‎ فراموش نکرد، خواند. از آلفرد دوموسهAlfred de Musset؛ «توکای سفید آلفرد دوموسه کتاب مورد علاقۀ من در سن کودکی بود، و کلمات آن‎ دربارۀ گل رز و سرگین گردان حوادث روزانۀ آن را تشکیل می‎داد.» چه چیز باید قویاً تغییر کند تا اضطراب بی‎پروایی‎های یک بچه در داستان نفوذ کند. سرانجام‎ غیرمعمول سوژۀ ناخوشایند است. توکایی که با پدر و اطرافیانش بدرفتاری می‎کند؛ او خاطراتش را می‎نویسد و به منظور نگه‌داری نوشته‎های متروک به فضای سبز بیرون شهر پناه می‎برد.
در مقالۀ خود «قرائت»(La Renaissance Latine,1905) پروست «کاپیتان فرکاس» ( Le Capitaine Fracasse) تئوفیل گوتیه را به یاد می‎آورد. در رمان منتشر نشده‎اش ژان‎ سانتوی(Jean Santeuil) ده سال پیشتر، او توضیح داده بود که چه مقدار بابت آن‎ بدهکار شده و چرا بعداً از آن منتفر گردید. احساسات ما در خصوص کتاب‌ها از یکی به‎ دیگری سرایت می‎کند. همان‎گونه که در مورد موضوعات مورد علاقۀ‎مان تمایل‎ یکسانی اظهار می‎کنیم. یک نگاه، همراه با کمی شگفتی، چرا پسربچه، گوتیه را دوست‎ داشت درحالی‎که ماجرایی مخاطره‎آمیز در آن نبود. اما جملات او همان‎گونه که درنامۀ آناتول فرانس است، در میان زیبایی‎ها بودند. او می‎دانست: شاید عبارات، اکنون‎ خیلی معمولی در گوشش صدا می‎کنند. اما در آن زمان، پسر نوجوان یک احساس زیبا از آن‌ها به‌دست آورد برای آن‌که آن‌ها را با احساسات قلبی خودش تطبیق دهد. برای‎ قضاوت از انبوه افکاری که او روی آن‌ها تأمل می‎کرد، «آن کتاب هم‌چنین یک‎ پیش‎گویی بود که هرکسی دوست دارد دربارۀ هر چیزی صحبت کند.»
احساساتی که ما در سال‌های ابتدایی زنده‌گی تجربه می‎کنیم، قوی‎تر از آن تجاربی‎ هستند که بعداً به‌دست می‎آوریم و به یک درک عمومی طرح کلی داستان، شخصیت‌ها یا کنش دربارۀ آن‌چه ما می‎توانیم به راحتی به اشتباه افتاده باشیم، بسته‌گی ندارد. به ‎هر حال این‎ها می‎توانند کوتاه یا بلند باشند. این جمله یا عبارت حداقل از لذت زیباشناسی‎ ماست.
مارسل پروست در جوانی
پیرامون این دوره از نوجوانی‎اش، در همان زمانی که او در حال خواندن شعر درولد (Droulede ) بود. پروست از یک رمان که امروز به‎طور کامل فراموش شده است، به نام‎ پیکی‌اولا (Picciola) نوشتۀ زاویۀ سانتین (۱۸۳۶) به همان اندازه که او گیتار، بوته‎های خفچه‎ و اشعار درولد را دوست می‎داشت، لذت می‎برد. او به شعر مبهم و تخیلات در آن، حتا بیشتر از آن در کتاب کلمبا Colomba نوشتۀ مری مه Meime، مدیون است که در آن قضای روزگار افسون نور ماه را برای او ویران کرد. رمان‎ عشق یک زندانی برای یک گل و بعد برای یک دختر، «پیکی اولا به عنوان گیاه، پیکی‎ اولا به عنوان یک دختر» می‎گوید. پروست عاشق کتاب هزار و یک شب در دوران‎ نوجوانی‎اش بود. او این کتاب را به ترجمۀ گالان Galland خواند. و به صحنه‎یی از بشقاب‌های چینی سریلِ آن خیره شد. بعداً او «شخصیتی که در نوجوانی مسحور آن شد و کسی که چراغ‌های قدیمی را به چراغ‎های جدید تغییر داد» نام برد. در رمان در جست‌وجوی… (A?la recherche ) ما می‎توانیم علاءالدین، علی بابا، سند باد، بیدارگر خفته‎ و زبیدۀ زیبا را ببینیم. علاوه ‎بر این در نگاهی به رمان زمان بازیافته (Le Tempsretrouve) آرزو می‎کنیم که هزار و یک شب را در سن دیگری می‎نوشت…
(*) Marcel Proust(A life),Jean-Yves Tadie?,Translated by Euan Cameron,Penguin Books/2000

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.