نتیجۀ وعده‌های‌تان چه شد؟ (نامۀ سرگشادۀ پدر شهید جنرال مولانا شاه‌جهان نوری به رییس‌جمهور)

- ۰۳ جوزا ۱۳۹۲

جناب رییس‌جمهور! در آستانۀ فرا رسیدنِ هفتم جوزا قرار داریم و شِکوۀ من، دربارۀ آن عصرِ خونینِ تالقان و ترور فرزانه‌فرزند و جگرگوشه‌ام شهید مولانا شاه‌جهان نوری و هم‌سنگر عزیزش، شهید جنرال محمد داوود است که به قول جناب شما: «شجاعانه علیه تروریسم جهانی رزمیدند و احساس بلند وطن‌دوستی و خدمت‌گزاری به ملت افغانستان را داشتند».
نمونه‌یی از جان‌باخته‌گانِ کاروانی که در جهاد علیه کمونیسم، مقاومت علیه تروریسم و در دفاع از دولتِ فعلی و مبارزه برای تأمین صلح و ثبات و عدالت، آزادی و توسعه و رفاه و پیشرفت این ملت؛ نقش انسانی، ایمانی و میهنیِ خودشان را فراتر از مرزهای سمت‌وقوم و ولایت، به این کشور ادا کردند و بزرگ‌ترین حق را به گردن مردمِ متعهد و صادق به این کشور دارند.
هرچند در آن روزها واکنشِ مردمِ شهیددوستِ ما به اندازه‌یی زیبا و پُرحرارت بود که گمان نکنم تاریخ بتواند آن را فراموش کند، اما باید پرسید که دولت در پیوند با این قضیه چه کرد؟… بله هیأتی تشکیل داد که به محل وقوعِ حادثه رفت و برگشت اما چیزی از نتیجۀ کارِ خود به مردم نگفت و گمان کرد آن‌ها (مردم) این رویدادِ اندوه‌بار را فراموش خواهند کرد.
این‌جانب به حیث پدر شهید نوری به تأسی از وعدۀ رییس‌جمهور، معاون اول ریاست‌جمهوری، وزیر امور داخله، والی تخار و ریاست عمومی امنیت ملی به‌شمول ریاست امنیت ملی تخار مبنی بر پی‌گیریِ پروندۀ شهدای هفتم جوزا، از همۀ آن‌ها می‌پرسم: نتیجۀ وعده‌های‌تان چه شد؟
این درست است که طالبان، آی.اس.آی یا منابعی دیگر، طراحِ این حادثه بودند، ولی پرسش‌های اساسی این است که:
۱٫ این ماین در کجا ساخته شد؟ ماین‌گذار کی بود، خارجی بود یا داخلی؟ در خانۀ چه کسی نگه‌داری شد؟ و ماین را چه‌گونه و به کمکِ کی وارد ساختمانِ ولایت کرد؟
۲٫ فعالیتِ هیأتِ موظف به تحقیق روی پروندۀ شهدای هفتم جوزا به ریاستِ فتاح‌خان معاون نظامی لوی سارنوالی، چه بوده و چه نتیجه‌یی داده است؟
۳٫ ریاست امنیت ملی تخار و پس از آن، ریاست عمومی امنیت ملی در ماه دلو ۱۳۹۱ ادعا کردند که ما افرادی را نسبت به این قضیه گرفتار کرده‌ایم. آن‌ها کی بودند و فعلاً کجا هستند؟
۴٫ والی تخار بارها ادعا کرده بود که اگر افراد مشخصی گرفته شوند، قضیه روشن می‌‌گردد. آن افراد کی‌ها بودند و چرا گرفتار نشدند؟ در کل چرا مکانِ جلسه از ساختمان پی‌.آر.تی به مقام ولایت تغییر کرد؟ چرا پس از حادثه، هیچ‌کدام از کارمندان ولایت، محافظینِ ساختمان مقامِ ولایت به‌شمول شخص والی و معاون والی، به‌خاطر غفلت‌شان مورد پرسش قرار نگرفتند؟
۵٫ چه‌گونه قطعۀ اردوی ملی که برای جلوگیری از مظاهره و ناامنی در ساختمان ولایت از قبل جابه‌جا شده بود، نسبت به این موضوع بی‌خبر ماند؟ چه‌گونه بعضی مقام‌های دیگرِ دولتی که در این جلسه حاضر بودند، از این حادثه جان سالم به‌در بردند؟
۶٫ در نهایت، چرا از مظاهره‌چیان به‌خاطر خواست‌های شخصی‌شان که دفاتر و وسایط قوماندانی امنیه را سوختاندند، زمینۀ کشته شدنِ ۱۲ نفر آدمِ بی‌گناه را مساعد کردند و با شعار برکناری این مقامات، فضا را متشنج و برای وقوعِ حادثه مساعد کردند، هیچ پرسشی به عمل نیامد؟

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.