گزارشگر:گفتوگوكننده: ناجيه نوري - ۰۶ جوزا ۱۳۹۲
آقای جنرال! تشکر از اینکه حاضر به گفتوگوی ویژه با روزنامه ماندگار شدید، در نخست وضعیت سیاسی کنونی افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت کلی کشور بیشتر در برگیرندۀ انتقال مسوولیتهای امنیتی به افغانها، انتخابات ۲۰۱۴، وضعیت نا بهسامان حاکم در جامعه، جنگ، شورشگری و چگونهگی انتقال سیاسی قدرت است.
مداخلۀ همسایهها و خصوصاً مداخلههای نا مشروع همسایه شرقی در امور کشوری و راکت پراگنیهای این کشور به خاک افغانستان، فقر عمومی و بیکاری از مسایل در برگیرندۀ وضعیت کلی افغانستان است که دست به دست هم داده و بحران عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را به وجود آورده است.
شما افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ را چگونه میبینید؟
چگونهگی به عهده گرفتن مسوولیتهای امنیتی، چگونهگی برگزاری یک انتخابات سراسری و شفاف، چگونهگی انتقال سیاسی از رهبری فعلی به رهبری منتخب، چگونهگی ایجاد روابط با جامعۀ جهانی و بالاخره اینکه چگونهگی ادامۀ همکاریهای جامعه جهانی را توسط حکومتداری خوب میتوانیم تداوم ببخشیم. اگر به اهدافی که بر شمردم برسیم، سال ۲۰۱۴ و پس از آن برای افغانستان پر از موفقیت خواهد بود؛ اما چون تا حالا آمادهگی لازم و کافی از سوی دولت و احزاب و شخصیتهای مطرح کشور دیده نمیشود، بنابراین بد بینی افغانها نسبت به سال ۲۰۱۴ و پس از آن از همین اکنون رو به افزایش است. بنابراین، افغانستان پس از ۲۰۱۴، بستهگی به افغانها دارد که چه نوع راه حلی برای خروج از بحران میسنجند.
شما از نقش خود افغانها در سالهای پس از ۲۰۱۴ سخن گفتید؛ در این میان، نقش نخبهگان سیاسی و احزاب را در تحول افغانستان پس از ۲۰۱۴ برای بهبود وضعیت چگونه میبینید؟
در جوامعی که فردگرایی حاکم است و فرهنگ حزبی در آن نهادینه نشده است، تنها شخصیتها هستند که نقش بازی میکنند و متأسفانه جامعۀ افغانستان از جملۀ چنین جوامعی است و مردم ما بیشتر زیر بار حلقاتی رفتهاند که تفرقه را به نفع خود میبینند؛ ولی با آن هم جامعه هنوز منتظر است که شخصیتهای شان چه راهنمایی میکنند، به این معنا که شخصیتها در افغانستان تعیینکننده هستند.
به باور من شخصیتهاییکه در ناملایمتها در کنار ملت بودند، میتوانند نقش مهم را در حل بحران، بهبود وضعیت و سوق دادن جامعه به سمت ثبات بازی کنند و اگر این شخصیتها با هم متحد شوند و به یک اجماع ملی برسند، میتوانند نقش بسیار خوبی در کند ساختن بحران پس از ۲۰۱۴ بازی کنند.
چرا احزاب و نخبهگان و فعالان سیاسی فاقد یک طرح و برنامه برای بیرون رفت از بحران سال ۲۰۱۴ هستند؟
ما دو نوع شخصیت و احزاب داریم: یکی احزابی که در جنگ سرد شکل گرفته و شخصیت یافتند و دوم شخصیتها و احزابی که در دهۀ دموکراسی به وجود آمدند و البته این احزاب و شخصیتها نیز به دو دسته تقسیم میشوند: یک دستۀ آنان وابسته به بیگانهگان هستند و دسته دوم مردمی هستند.
نمیخواهیم احزاب شخصیتهای شکل گرفته در زمان جنگ سرد را متهم کرده و بگویم که آنها بد هستند، اما شماری از این شخصیتها دچار مشکلاتی هستند و نمیتوانند با شرایط امروزی خود را وفق داده و متحول شوند و تابع یک اجندای ملی شوند، اما باید متحد شوند و یک اجندای ملی را به وجود بیاورند.
از سوی دیگر، دولت نه تنها نمیخواهد احزاب رشد کند، بل به عنوان نیروی بازدارنده مانع گسترش احزاب شده است؛ بنابراین تمام این مسایل دست به دست هم داده تا احزاب و نخبهگان فاقد یک برنامۀ ملی و فراگیر باشند.
در حال حاضر طرح یا اجندایی وجود دارد تا نخبهگان و فعالان سیاسی را گردهم آورده و تا فرا رسیدن سال ۲۰۱۴ به یک توافق ملی برساند؟
اکثریت فعالان و نخبهگان سیاسی در تلاش اند تا طرحی را به وجود بیاورند تا همه به توافق برسند؛ اما به نظر من چنین طرحی به طور کل باید دربر گیرندۀ مسایل کلان ملی باشد، نه جزییات. زیرا اگر به جزییات پرداخته شود سلیقههای سمتی و گروهی بالا خواهد گرفت؛ بنابراین باید در برگیرندۀ مصلحت ملی، دولتداری خوب، امنیت، اقتصاد و ایجاد روابط حسنه با دنیا باشد.
دوستان زیادی برای بیرون رفت از بحران پس از ۲۰۱۴ طرحهایی ارایه کرده اند، اما در این میان طرح اجندای ملی که توسط احمد ولی مسعود ارایه شده و من آن را مطالعه کردم، طرح خوبی است و لازم است که روی آن بحث صورت گیرد و میتواند یک بستر خوبی برای میثاق ملی باشد.
در طرح اجندای ملی چگونهگی اوضاع فعلی به طور عام مشخص شده و پنج مرحله برای تأمین امنیت، ثبات و دموکراسی به کلی مطرح شده است و شاید نویسنده عمداً نخواسته تا وارد جزییات شود؛ جزییات را حق دستاندرکاران سیاست دانسته است. بنابراین میتوان گفت که در این طرح درِ گفتوگو باز گذاشته است.
در این طرح در مورد کنفرانس بن گفته شده که آغاز ایجاد حاکمیت ملی و زمینه برای نیل به آیندۀ خوب بوده است؛ اما به عقیده من، بن از کل افغانستان نمایندهگی نمیکرد و در این کنفرانس، جبهۀ مقاومت ملی افغانستان اکثریت کرسیها را به خود اختصاص داده بود و این خود نا متوازن بودن حاکمیت در آینده را به میان آورد.
طرح اجندای ملی چقدر میتواند برای بیرون رفت از بحران سال ۲۰۱۴ موثر باشد؟
در میان دوستانی که ادعا دارند، طرحی برای نجات افغانستان دارند، طرح اجندای ملی ارایه شده توسط احمد ولی مسعود، جامعترین طرحی است که تا حالا برای دفع بحران در دسترس ما قرار گرفته است؛ اما ما نمیتوانیم در مورد نوشتههایی که تا کنون وجود ندارد، قضاوت و داوری کنیم.
بنابراین در حال حاضر طرح کامل که در آن بیشتر به مسایل ملی پرداخته شده و میتواند آغاز خوب برای گفتمان ملی باشد، طرح اجندای ملی احمد ولی مسعود است.
در پایان اگر حرف خاصی دارید، بفرماید.
به نخبهگان و صاحبان فکر یک پیشنهاد دارم و آن اینکه از محدویتهایی که جنگ سرد و بیگانهگان بر ما وضع کرده اند، بیرون بیایند و با گذشتن از مسایل قومی، زبانی، سمتی و گروهی، برای رسیدن به یک افغانستان با ثبات به منافع ملی بیاندیشند.
Comments are closed.