گزارشگر:غلاممحمد محمدی - ۰۲ سرطان ۱۳۹۲
۴ـ بازهم در سال ۱۹۵۱م سردار محمد نعیم خان سفیر افغانستان در واشنگتن، طی ملاقاتی با جورج مکگی معاون وزارت خارجۀ امریکا در امور شرق، موضوع دریافت اسلحه را در میان گذاشت و با بیصبری اضافه کرد که اگر این تقاضا بهزودی برآورده نشود، تسلیحات مورد ضرورت را از اتحاد شوروی دریافت میکنیم.
جورج مکگی، از سکرتر خود نمبر تلیفونِ سفارت روسیه در واشنگتن را خواست و در کاغذی جلوِ سردار نعیم خان گذاشت تا زودتر تماس بگیرد. این عملِ تمسخرآمیز، بهتر از عکسالعملِ جورج مارشال بود.
هر دو تن بهتلخی به روی یکدیگر خندیدند؛ اما نعیم خان خشمِ خود را بلعیده گفت: «این تسلیحات برای امنیت ملی ما نیاز است.» ۳۳
۵ـ در اواخر همین سال (۱۹۵۱م) حاکمان مطلقالعنان هر یک: شاهمحمود خان (صدر اعظم) داوود خان (وزیر دفاع) نعیمخان (سفیر افغانستان در واشنگتن) و سردارعبدالحسینخان عزیز (نمایندۀ افغانستان در سازمان ملل متحد)، مشترکاً مُصرانه از دولت امریکا تقاضای تسلیحات نظامی نمودند. دولت امریکا مجبور شد برای تأدیۀ تسلیحات نظامی به افغانستان، ۴ شرط غیرممکن را بگذارد [چون میدانستند که از این تسلیحات برضد پاکستان استفاده خواهد شد]. از آنجا که قبول این شرایط ناممکن بود، خواست حکومتِ قبیلهیی افغانستان ملتوی ماند. ۳۴
۶ـ در سال ۱۹۵۳م، وقتی داوود خان (سردمدار داعیهخواهی برای پشتونستان) به مقام صدرات رسید، امریکا کمکهای نظامی و اقتصادیاش را به پاکستان اعلام نمود. فوستردالس وزیر خارجۀ امریکا نیز که بنیانگذار پیمان منطقهیی «سیتو» بود، خلاف اصول دیپلماتیک، لیست ضرورتهای نظامی افغانستان را از وزارت خارجۀ آن کشور به امجدعلی سفیر پاکستان سپرد و سیلی محکمی بر روی روابط دیپلماتیک افغانستان زد.
داوودخان که از فرط قومگرایی در خود میجوشید، از سال ۱۹۴۴م هنگامی که فرمانده عمومی قوای مرکزی بود، برای دریافت تسلیحات نظامی از ایالات متحده برضد پاکستان، با «ارنست فوکس آتشۀ نظامی امریکا، در تماس بود و لابیگری میکرد، اما به نتیجه نرسید. ۳۵
۷ـ بازهم سردار نعیم خان از تلاش برای دریافت تسلیحات از امریکا بازنایستاد و طی نامههای رسمی دیگری، از فوستتر دالس وزیرخارجۀ امریکا تقاضای دریافت تسلیحات کرد. دالس به تاریخ ۲۸ دسمبر ۱۹۵۴م، به پاسخ تقاضای سردارنعیم خان سفیر افغانستان نوشت: «حکومت افغانستان بهجای تقاضای مکرر تسلیحات نظامی، باید معضلۀ دیورند را با پاکستان حل کند.» ۳۶
۸ـ در مارچ ۱۹۵۵م وقتی پاکستان، پشتونستان و بلوچستان را در تشکیلات اداریِ خود حسب ضرورت بهنام «یونت غربی» اعلام کرد، در کابل و ولایات قندهار و جلالآباد، برضد پاکستان تظاهرات دولتی آنهم از نوعِ خشن راهاندازی شد. تظاهرکنندهگان، به سفارت پاکستان حمله کرده، بیرق سفارتِ آن کشور را پایین کشیده، کارمند سفارت آن را لتوکوب و شیشهها را شکستند.
در پیشاور نیز در برابر قونسلگری افغانستان، همین پشتونهای آنطرف دیورند ـ که در کابل برایشان یخن پاره میکردند ـ عمل بالمثل انجام داده، بالای قونسلگری افغانستان حمله کردند. اما ایالات متحده، انگلستان و کشورهای دیگر، عمل تظاهرکنندهگان بالای سفارت پاکستان را شدیداً محکوم کردند. پاکستان خواست بیرق سفارتِ آن کشور را شخص وزیرخارجۀ افغانستان دوباره بر فراز سفارت بلند کند. نعیم خان پس از بلند کردن بیرق پاکستان، به دوستانش گفته بود، این شرمآورترین عمل در زندهگیام بود. ۳۷
اینهمه غوغا در حالی بود که نعیم خان به تاریخ ۱۷ سپتمبر ۱۹۵۳م در کراچی با رهبران پاکستان مذاکره کرد، از الحاق پشتونستان به افغانستان سخنی به میان نیاورد و طبق هدایت داوود خان (صدر اعظم)، برای پشتونهای آنطرف دیورند «حق خودارادیت» تقاضا نمود. ۳۸
جامس سپین محقق و دیپلمات امریکاییِ بعد از به قدرت رسیدنِ داوود خان که در کابل با وی مصاحبهیی انجام داده بود، میگوید: «داوودخان در پاسخ پرسش من، برای مردم آن طرف دیورند، از برگزاری یک رفراندمِ دیگر سخن میگفت، نه الحاق به افغانستان یا استقلال کامل.» ۳۹
۹ـ وقتی مناسبات دو کشور (افغانستان و پاکستان) به وسیلۀ داوود خان در حالت بسیار بحرانی قرار گرفت، دولت پاکستان در اول می ۱۹۵۵م از افغانستان خواست که تمام قونسلگریهایش را در پاکستان مسدود کند. همان بود که در ۴ می ۱۹۵۵م داوود خان به قوای نظامیاش، امر سفر برای جنگ علیه پاکستان را صادر کرد. ۴۰
اما با وساطتِ تعدادی کشورها، حالت جنگی فروکش نمود و در ۲۸ جولای ۱۹۵۵، حالت فوقالعاده و نظامی در افغانستان و پاکستان پایان یافت.
ولی مردم افغانستان در این موسمِ کشت و زراعت (از ماه ثور تا سرطان)، خسارات سنگین مالی را متحمل شدند. به دلیلِ سوق دادن نیروی کاری (از ۲۲ تا ۴۰ ساله) به جنگ، حاصلات زراعتی و باغها خشک شده از بین رفتند.
ناسیونالیستهای بیمار!
در این سال اعلام جنگ، پاکستان مانند طفلی ۸ساله و دولت افغانستان ۲۶ساله بود، ولی پاکستان تجزیه نشد و پشتونستان بهدست نیامد. حالا چهگونه میتوان این خلای قدرت و عدمِ تعادل نظامی را جبران کرد. در این کشمکشها ایالات متحده، همواره پاکستان را حق به جانب میدانست و از آن کشور حمایت میکرد و از این به بعد نیز حمایت خواهد کرد.
Comments are closed.