گزارشگر:غلاممحمد محمدی - ۰۹ سرطان ۱۳۹۲
بارنت روبین افغانستانشناس امریکایی میگوید: «مبارزۀ گروههای اسلامی و کشورهای منطقه و کشورهای غربی علیه داوود خان، بخشی از مبارزۀ جهانی بود که از طریق دولت شاهیِ ایران و علی بوتو رهبر پاکستان، پشتیبانی و از سوی دولت امریکا سازماندهی میشد. هدفِ این مبارزه، راندن کمونیستها از دولت و نشاندنِ داوود خان بر سرِ جایش بود.»
داوود خان به مشورۀ کشورهای غربی، در دو حوزه باید به اصلاحات دست میزد: یکی، اصلاحات خارجی؛ و دیگری اصلاحات داخلی. اما داوود خان کارش را از ترمیمِ روابط خارجی در سال ۱۹۷۶م آغاز کرد و به تشویق دولت ایران و ترکیه، از علی بوتو تقاضا کرد که به کابل سفر کند. بوتو در ۷ جون ۱۹۷۶م به کابل آمد و داوود خان از ۲۰ تا ۲۴ اگست ۱۹۷۶م به پاکستان سفر کرد و تنش میان دو کشور از همین سال فروکش نمود. ۶۵
در این سفر که داوود خان مورد استقبالِ گرمِ پاکستان قرار گرفت، علی بوتو به او گفت: «من تو را پدر میخوانم و قضیۀ پشتونستان را به هر ترتیبی که تو بخواهی، منهم میخواهم که همانطور باشد؛ لیکن یک فرزند را نزد ملتش خجالت ندهید.» این سیاست مورد قبول رهبران پشتونِ آن طرف دیورند نیز قرار داشت. ۶۶
داوود در این سفر طی خطابهیی به مردم پاکستان گفت: «من به شما اطمینان میدهم که امروز با کمال حسنِ نیت به وطنتان آمدهام و حتیالمقدور میکوشم مشکل خود را با پاکستان حل کنم.»
این گرمی روابط، نشانۀ انصراف از قضیۀ ساختهگیِ پشتونستان بود. اما دشمنییی را که او پایهگذاری نمود، تا امروز جاهلانه دنبال میشود.
هر دو رهبر در این ملاقات دوستانه، به منظور حل اختلاف سیاسی، بر اصول پنجگانۀ اصل همزیستیِ مسالمتآمیز در کنفرانسِ بادونگ تأکید کردند و در صدور اعلامیۀ مشترک خویش نیز از پشتونستان بهطور صریح تذکر به عمل نیاوردند. در واقع قبول پنج اصل مسالمتآمیزِ کنفرانس بادونگ، قبول مرز دیورند به حیثِ مرز بینالمللی و انصراف از ادعای ارضی بود؛ زیرا دو اصل از اصول پنجگانۀ آن عبارت بودند از:
۱ـ اصل احترام به مرزهای همسایه
۲ـ اصل عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر. ۶۷
داوود خان خود به وحید عبدالله معین وزارت خارجه دستور داد تا پنج اصل مسالمتآمیزِ کنفرانس باندونگ را در مسدودۀ اعلامیه بگنجاند.
وحید عبدالله مینویسد: «داوود خان به من گفت: ضرورت است که از فکر خویش دربارۀ حقایق کار بگیریم؛ زیرا ما با پاکستان در حل صلحآمیزِ مسایل سرحدیِ خویش مجبور هستیم و مردم پاکستان، پشتونستان را جزوِ خاکِ خود حساب میکنند و فعالیتهای ما را مداخله در امور داخلیِ خود میشمارند. لازم نیست از یاد ببریم که خان عبدالولی خان گفته بود، او یک پاکستانی است و پدرش نیز خود را باشندۀ پاکستان میدانست. قبول پنج اصل کنفرانس بادونگ، به ما ضرر نمیرساند؛ بلکه حُسن نیت ما را به پاکستان ثابت میسازد.» ۶۸
به همین سبب داوود در اگست ۱۹۶۷م در جریان کنفرانسِ غیر متعهدها در کولمبو، از پشتونستان اسمی نبرد و از کولمبو مستقیم به پاکستان سفر کرد.
در ۵ جولای ۱۹۷۷م با کودتای نظامی جنرال ضیاءالحق، حکومت علی بوتو سرنگون و خودش بعدها اعدام شد و برنامۀ داوود خان و بوتو در مورد حل اختلاف سیاسی دیورند نیز ناتمام ماند.
خان عبدالولی خان میگوید: «جنرال ضیاءالحق پس از رسیدن به قدرت، مرا از زندان به شفاخانۀ راولپندی (دور از انظار مردم) انتقال داد. مفصل صحبت کردیم. من برایش مشورت دادم که در حال حاضر داوود خان هیچگونه ادعایی بر خاک پاکستان (پشتونستان) ندارد، وقتِ آن است که با داوود مذاکره کنید. من دوباره به زندان رفتم.
جنرال ضیا به تاریخ ۱۰ اکتوبر ۱۹۷۷ م وقتی از سفر کابل برگشت، به من گفت: سردار داوود در ضیافت رسمی در کابل اعلام کرد که بر خاک پاکستان (پشتونستان) هیچگونه ادعایی بعد از این ندارد.» ۶۹
داوود خان در مذاکراتِ اخیرش با علی بوتو و جنرال ضیاء نشان داد که حاضر به پذیرشِ مرز دیورند به حیث مرز بینالمللی است. یعنی همۀ ادعاهای وی در گذشته، سیاسی بودهاند. اما اینکه در این دشمنی، افغانستان به تباهی رفت، برای فاشیستها فرقی نمیکند.
دیه گوکوردویز مینویسد: «داوود خان در یک ملاقات با سران پشتون و بلوچِ ناراضی در کابل اظهار داشت، تمام هشتهزار چریکها و ناراضیانِ آنها که در افغانستان پناهگزیناند، باید تا ۳۰ اپریل ۱۹۷۸م به وطنشان مراجعت کنند.»
دیه گوکوردویز اضافه میکند: «اجمل ختک به من گفت، داوود خان تأکید کرد که جنرال ضیا زندانیان پشتون و بلوچ را آزاد میسازد. همچنان ختک افزود: داوود خان به ما گفت نباید تشویش داشته باشید، زیرا ما حقوقِ خویش را در حکومتِ ضیاءالحق بهدست خواهیم آورد. ما اظهار داشتیم که جنرال ضیا، مردی دغلباز است، ما برنمیگردیم. ختک اضافه کرد که وقتی افسران پشتون از این خیانتِ داوود آگاه شدند، با حفیظالله امین [رهبر دیگر فاشیستها] در شبکۀ زیرزمینی وی کمک کردند تا داوود سرنگون شود.» ۷۰
Comments are closed.