- ۱۱ سرطان ۱۳۹۲
۳ـ وقتی کوچکشی دارید
کوچکشی کردن، یکی از پُراسترسترین موقعیتهای زندهگی است. این استرس میتواند مثبت باشد، بهخاطر خانۀ جدیدی که میخواهید به آن نقلِ مکان کنید. یا منفی باشد، بهخاطر همۀ چیزهایی که به آنها عادت کردهاید، یا همۀ دوستانی که در محل قبلی داشتهاید؛ اما مجبورید با همۀشان خداحافظی کنید. در هر حال، اوقات پُراسترس اوقاتی است که بیشتر از همیشه نیاز دارید مورد توجه و محبت قرار بگیرید؛ پس بیکار ننشینید و فرصتطلب باشید!
ـ هر کدام از کارتها و بستههایی که پُر می کنید و سرش را میبندید، یک فرصت طلایی است برای اینکه رویش بنویسید «دوستت دارم»! البته اول باید مطمین باشید که این جعبه را خودِ او باز میکند، نه دیگران!
ـ قبل از اینکه او وارد خانۀ جدید شود، خودتان را برسانید و یک یادداشت روی دروازه بچسپانید: «آشیانۀ جدیدِ دو پرندۀ عاشق»! اگر خیلی آدمِ باحوصله و البته کمی هم دست به جیب هستید، ایدۀ نصب بنرِ خوشآمدگویی برای خودتان هم میتواند فکر خوبی باشد!
ـ خیلی سادهتر از همۀ اینها، بگذارید وسایل و دکوریشن را آنطوری که دلش میخواهد بچیند ـ البته شما هم باید راضی باشید، ولی زیاد سخت نگیرید. اگر اتاقِ کار دارد، اول آنجا را بچینید و مرتب کنید تا به او بفهمانید که به فکرش هستید.
ـ اگر تازه ازدواج کردهاید، یک یادداشت داخل بیکش بگذارید: «به خانۀ جدیدمان خوش آمدی!»
۴ـ وقتی تولدش است
روز تولدِ او یعنی روزی که نیمۀ گمشدۀ شما پا به این دنیا گذاشت. چون تولد هر سال تکرار می شود و ما سالها در کنار هم زندهگی میکنیم، یکی از سختترین کارها این است که تصمیم بگیریم برای روز تولدش چه کار کنیم. چند راه پیش پایتان میگذاریم تا برای دو سه سال آینده خیالتان راحت باشد!
ـ به ایمیلش کارت تبریک بفرستید. این کار حس خوبی در او ایجاد میکند. حواستان باشد که این کار جای هدیه دادن را نمیگیرد، پس در کنارش تحفۀ تولد یادتان نرود!
۲ـ اگر از انترنت سر در نمیآورید، یک مقوای خوشرنگ و چند تا مارکر و چسپ و قیچی و… تهیه کنید و با ابتکار خودتان یک کارت قشنگ درست کنید و با خطِ خودتان برایش یک تبریکِ جانانه بنویسید: «بزرگترین شانس زندهگی من، قدم گذاشتنِ تو به سرنوشتم بود، فرشتۀ زندهگی من!». البته اینهم نمیتواند جای هدیۀ روز تولد را بگیرد.
۳ـ یک آلبوم دیجیتال یا کاغذی از عکسهایش درست کنید و به شکلی خاص، آن را طراحی کرده و تقدیمش کنید. این آلبوم نباید یک آلبومی معمولی باشد. شاید لازم باشد از مدتی قبل از تولدش شروع کنید از او عکسهای پنهانی تهیه کنید تا با دیدنشان غافلگیر شود.
۴ـ یک دفترچۀ زیبا بردارید و از همۀ عزیزانش بخواهید دلنوشتهایشان را برای او در این دفتر بنویسند. آشناهای دور و نزدیک، دوستان قدیمی که کمتر آنها را میبینید، فامیل و آشنا و هر کسی که برایش عزیز است، میتواند جزو فهرستتان باشد.
۵- وقتی عزیزی را از دست داده است
ای کاش زندهگی سراسر جشن و شادی و خوشی و تولد و… بود، اما این یک آرزوی محال است. بالاخره اتفاقات بد هم برای همۀ ما پیش میآید و باید بدانید که درست در همین لحظاتِ ناگوار است که او بیشترین نیاز را به شما و عشق و توجهتان پیدا میکند. این وظیفۀ همۀ اطرافیان داغدیده است که او را به آرامش برگردانند؛ اما در این میان مسوولیتِ شما به عنوان شریک عاطفیاش صدبرابر بیشتر از بقیه است.
ـ سنگ صبورش باشید. بگذارید هرقدر که میخواهد؛ برایتان درد دل کند، گریه کند و خاطرات عزیز از دست رفتهاش را تعریف کند. او نیاز شدیدی به بیرون ریختنِ احساساتش دارد و شما باید بهترین همدل و همدمش باشید.
ـ کارهایش را تا جایی که میتوانید، انجام دهید. نگذارید سختی و زحمت دیگری بهجز این غم داشته باشد.
ـ به او بگویید که برای کم کردن غصهاش، چه کاری از دستتان برمیآید. اگرچه شاید هیچ کاری نتوانید بکنید، اما به او بگویید که ای کاش میتوانستید کاری کنید تا حداقل کمی از غصههایش کم شود.
منبع: مجلۀ موفقیت
Comments are closed.