- ۱۵ سرطان ۱۳۹۲
یادداشت: متن سخنرانی سخنرانان نخستین نشست مشورتی طرحِ اجندای ملی پس از این به ترتیب از روزنامۀ ماندگار به نشر میرسد.
نشست مشورتی اجندای ملی روز دوشنبه ۱۰ سرطان با حضور بیش از ۲۰۰ تن از نخبهگان، آگاهان سیاسی، استادان دانشگاهها و دانشجویان در کابل برگزار شد.
با سپاس فراوان از همۀ شما بزرگوارانی که به نخستین نشست مشورتی طرح اجندای ملی تشریف آوردهاید.
مطمین استم که تشریفآوری شما در این نشست مشورتی، حاکی از آن است که هر یک شما دغدغه و نگرانی افغانستان را با خود دارید و این نگرانیها سبب شده تا ما دورهم جمع شویم و باهم به یک دیالوگ و گفتمان بپردازیم، تا این که اگر خواست خدا باشد، یک راه حل مطلوب را برای افغانستان پیدا کنیم.
دوستان گرامی! از مدتی بدینسو طرحی را زیر عنوان اجندای ملی برای بیرونرفت از بحران افغانستان ارایه دادهایم که خوشبختانه تعداد زیادی از نخبهگان افغانستان، جمعی از نهادهای مدنی، شخصیتهای سیاسی و جوانان عزیز کشور از این طرح استقبال کردهاند.
در ابتدا میخواهم عرض کنم که طرح ارایهشده نهایی نه، بل مسودۀ یک طرح است. بنابراین، خواستیم این طرح را طی گفتمانها، نشستها، دیالوگها و بالاخره از طریق یک کنفرانس مورد نقد و بررسی قرار دهیم و اگر خواست خدا باشد یکجا باهم به یک راه حل مناسب به خاطر حل بحران افغانستان دست پیدا کنیم.
مطمیناً سایر نهادها، پارلمان، دولت، سنای افغانستان، نهادهای مختلف و احزاب سیاسی نیز طرحهایی دارند و شکی نیست که تمامی این طرحها در جای خود قابل ستایش اند و مطمیناً که این طرحها در راه بهبود وضعیت افغانستان و به خاطر آوردن صلح و ثبات مواد مفیدی دارند؛ بنابراین میتوانیم با جمع کردن این طرحها، یک طرحِ ملی را ارایه کنیم تا بالاخره افغانها قادر شوند و بتوانند برای مردم افغانستان یک سند ملی را ارایه کنند و با چنین سند ملی راهگشای مشکلات افغانستان بوده و بتوانیم کشور خود را از بحران نجات دهیم.
دوستان گرامی! اهداف اجندای ملی مشخص و روشن است.
اهداف اجندای ملی را با یک تعریف مختصر به شما عرض میکنم و آن این که: مهار بحران موجود، دستیابی به صلح پایدار و ایجاد یک پروسۀ گفتمان ملی مدنی که اگر خواست خدا باشد طی یک پروسه بتوانیم فضای اعتمادسازی را ایجاد کنیم تا از این طریق افغانها به تفاهم برسند و همچنان مؤلفههای ملی را شناسایی کرده و بتوانند حلال مسایل ملی افغانستان شوند.
به صورت مختصر خدمت شما عرض کنم که طرح اجندای ملی در سال ۲۰۰۱ یعنی قبل از ایجاد دولت افغانستان، ابتدا از جانب برادر بزرگوارم شهید احمد شاه مسعود ارایه شده بود.
در سال ۲۰۰۱ مطابق هدایت شهید مسعود که گفته بود افغانستان نیاز دارد تا نخبهگان، روشنفکران، بزرگان، مدیران اجتماعی و سیاسی، علمای دینی و زنان و جوانان گردهم جمع شده و یک تصویر روشن از آینده افغانستان ارایه کنند؛ ما یک مجلس بزرگ را در لندن برگزار کردیم و در آن حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ شخصیت برجستۀ افغانستان را طی یک سیمینار سه روزه گردهم جمع کردیم و آنان هم واقعاً طرحهای معقولی را ارایه کردند.
شهید احمدشاه مسعود به این عقیده بود که ما بدون همکاری نخبهگانِ افغانستان و دریافت راهکار نمیتوانیم به آیندههای افغانستان امیدوار باشیم؛ روی این علت اولین نشست لندن که به نام نشست لندن معروف هم شد، برگزار گردید که در آن نشست شماری از دوستان و شخصیتهای مستقل توانستند یک طرح معقولی را ارایه کنند؛ اما متاسفانه شهید مسعود فرصت این را پیدا نکرد تا این طرح را در افغانستان عملی سازد.
نظر شهید مسعود این بود تا زمانی که افغانها به یک تفاهم نرسند و تا زمانی که یک گفتمان را ایجاد نکنند، هیچ خارجی نمیتواند برای حل مشکلات افغانستان نسخهیی را ارایه کند.
شهید مسعود به این باور بود که حتا اگر خارجیها در این خصوص نسخهیی را ارایه هم کنند، با تغییر در پالیسی و سیاست آنان مطمیناً این روند تغییر خواهد خورد؛ بنابراین بهترین راه حل این است که افغانها خود با حضور در یک دیالوگ، مشکلاتشان را حل کنند و دوستان خارجی تنها میتوانند ما را حمایت کنند و میتوانیم با ایجاد رابطۀ نزدیک با آنان موفق شویم.
در نشست امروزی ما، نخبهگان از گروهها، احزب، اقوام، ایدهها و افکارِ مختلف حضور دارند؛ بنابراین من میخواهم بگویم که بیاید طرحها را از چهار چوب قومی بیرون بیاوریم و با راهاندازی یک دیالوگ در سطح ملی راههای (خروج از بن بست کنونی) را جستوجو کنیم و همه متقاعد شویم که راه حل ارایه شده یک راه کار ملی است و میتواند برای افغانستان مفید و مؤثر باشد.
در این شکی نیست که مواد ارایه شده در اجندای ملی فراتر از هویتهای سیاسی است؛ اما این مساله به این معنا نیست که ایتلافها و احزاب سیاسی کار نکنند، بل چیزی را که ما به عنوان تهداب نیاز داریم این است که چطور میتوانیم فضای ملی را در کشور ایجاد کنیم تا بتوانیم در چهار چوب این فضای ملی فعالیت سیاسی داشته باشیم.
پس تمرکز اجندای ملی روی این مساله است که با همگرایی، همبستهگیِ ملی، وحدت، هم نظری و بالاخره با پر کردن خلای درونی افغانستان، کشور خود را به آیندهها رهنمون شویم.
در رابطه به اجندای ملی کتابی چاپ شده و امیدوار استیم که طرح اجندای ملی و طرحهای دیگر، مورد گفتمان، نقد و بررسی قرار گیرد.
نشست امروزی اولین نشست ما بود و امیدوار استیم که نشستهایی پیهم در مرکز و ولایات نیز داشته باشیم و امیدوار استیم که نخبهگان افغانستان را تشخیص دهیم، کسانی را که هم جنگ را به بار آورده میتوانند و هم صلح را؛ زیرا مردم افغانستان مشکل ندارند و مشکل اصلی نخبهگان و رهبران سیاسی هستند و اگر این شخصیتها میتوانند جنگ را به وجود بیاورند، پس مطمیناً صلح را نیز به وجود آورده میتوانند؛ بنابراین چگونه میتوانیم دیدگاههای خود را مشترک سازیم و پروسۀ اعتماد سازی را ایجاد کرده و روی پایههای دولت در افغانستان به توافق برسیم و چطور میتوانیم از طریق یک گفتمان بینالافغانی به صلح پایدار دست پیدا کنیم.
سالها است که در موردِ صلح صحبت میشود؛ اما چرا صدای صلح در افغانستان رسا و محکم نیست، علت معلوم است؛ چون علل اصلی جنگ از بین برده نشده است.
در حالی که همه ادعا داریم که خواهان صلح با طرف مقابل استیم؛ اما حتا نخبهگان و شخصیتهایی که ارزشهای همسو دارند و به یک افغانستان واحد اعتقاد دارند، نتوانسته اند مشکلاتی را که بین خود دارند حل کنند؛ بنابراین چطور ممکن است تا یک پروسۀ صلح ملی را ایجاد کنند.
من امیدوار استم که اگر خواست خدا بود در آخر این نشست یک آدرس ملی را از این جمع ایجاد کنیم و روی یک محوریت ملی به توافق برسیم و بتوانیم میان هم اعتماد را به وجود بیاوریم و بتوانیم این پروسه و دیالوگ را به صورت مستمر ادامه بدهیم.
کلید صلح افغانستان نزدِ پاکستان، امریکا و یا کشور دیگری نیست؛ بل کلیدِ صلح افغانستان، کلید گم شدهیی نزد خود افغانها است و اگر توانستیم آن را پیدا کنیم، به صلح دست خواهیم یافت و کشور خود را آباد خواهیم کرد؛ اما اگر این آغاز ما یک آغاز نیک نباشد، مطیمناً دیگر امیدواری وجود ندارد.
مردم افغانستان طی سی سال جنگ با دادن قربانی به خاطر آزادی و وطن مسوولیت خود را ادا کردند؛ اما دولت افغانستان در حالتی قرار ندارد که افغانستان را از مشکلات عبور دهد و احزاب سیاسی هم به پختهگی نرسیده تا کشور را نجات دهند.
با آن که ایجاد ایتلافها امیدواریها را زیاد کرده است؛ اما تنها راهکار باقی مانده، راهیابیِ نخبه محور است که نخبهگان کشور که شامل احزاب، نهادهای مدنی، پارلمان، دولت و سایر ارگانها هستند، چطور میتوانند برای نجات افغانستان یک راه حل جستوجو کنند.
با سپاس از همۀ شما دوستان
Comments are closed.