مردم افغانستان؛ گروگان‌های دیورند!

گزارشگر:غلام‌محمد محمدی - ۲۲ سرطان ۱۳۹۲

بخش بیسـت‌وپنجـم

هریسن می‌گوید: «جنرال ضیا از سرنگونی حکومت نجیب‌الله چنین سخن گفت: ما باید نجیب‌الله را از کابل بیرون بیاندازیم و یک حکومتِ موقت به‌وجود بیاوریم. وی هم‌چنین از کنفدریشن میان افغانستان و پاکستان سخن گفت و شکل‌گیریِ یک پان اسلامیسم را به تصویر کشید …» ۱۰۴ همان چیزی که دو ماه قبل از امضای معاهدات ژنیو، آقای گلبدین حکمتیار رهبر افراطی حزب اسلامی، ترسیم کرده بود که مرزی میان افغانستان و پاکستان موجود نباشد و هر دو یک کشور واحد شوند. ۱۰۵
یگانه شخصی که همواره برنامه‌های پاکستان را نقش بر آب می‌ساخت، مرحوم احمدشاه مسعود بود. وگرنه طی بیش از ۲۰ سال اخیر، افغانستان در معدۀ پاکستان هضم شده بود.
بنده (نویسندۀ این سطور) در دوران جهاد تا سال ۱۳۷۲ بیش از ده بار با مرحوم احمدشاه مسعود ملاقات داشته‌ام. یکی از این ملاقات‌ها، یک ماه قبل از جنگ خونین جلال‌آباد (۷ مارچ ۱۹۸۹م) بود. ‌موصوف از من پرسید: “مردم کابل در مورد من و جنگ آینده در جلال‌آباد چه می‌گویند؟” به او گفتم: “مردم کابل می‌گویند جنگ جلال‌آباد، جنگ پاکستان است، در آن اشتراک نکنید و هم این‌که هنگام جنگ، راه سالنگ‌ها را مسدود نکنید.” موصوف با صراحت گفت: “من در جنگ جلال‌آباد اشتراکِ فعال نمی‌کنم و هنگام جنگ نیز راه سالنگ‌ها را مسدود نمی‌سازم. من دولت دکتور نجیب‌الهح را نسبت به دولتی که به وسیلۀ جنرال‌های پاکستان در کابل تشکیل شود،‌ ترجیح می‌دهم.” ۱۰۶
هم‌چنان دو هفته قبل از سقوط کابل (حمل ۱۳۷۱) در درۀ پنجشیر، شادروان دکتور عبدالرحمن را ملاقات کردم که سخت در تلاش سازمان‌دهی برای سقوط کابل بود. من با کنجکاوی پرسیدم،‌ دولت کابل بدون تردید به‌دست تنظیم‌های جهادی سقوط می‌کند، نگرانی زیاد شما از چیست. موصوف صادقانه پاسخ داد: «اگر کابل به‌دست نیروهای ما سقوط نکند،‌ یک ماه بعد جیت‌های جنگی پاکستان به همراهیِ نیروهای حکمتیار، ما را در همین درۀ پنجشیر بمباردمان خواهند کرد؛ چون پاکستان به چیزی کمتر از به قدرت رساندنِ حکمتیار راضی نیست. شورای نظار یگانه نیروی مستقل در افغانستان است که خودش تصمیم می‌گیرد، ما مشکلات خاصی داریم.»۱۰۷
اشتباه رهبران پاکستان همین جاست؛ با آن‌هایی که از یک‌سو پای‌شان زیر لحافِ استخبارات پاکستان است و از سوی دیگر بالای خاک پاکستان ادعای ارضی دارند، علی‌ظاهر دوستی دارد و با آن‌هایی که علیه پاکستان سر جنگ و دشمنی ندارند، بنای دشمنی را گذاشته است. تا وقتی رهبران پاکستان به این سیاست‌های دوگانه و چندگانه ادامه دهند، هرگز به بازارهای آسیای مرکزی راه نخواهند یافت؛‌ چون این جنگ را زمام‌داران پاکستان آغاز کرده‌اند، عکس‌العمل آن، ایجاد یک اندیشۀ ضد پاکستانی در افغانستان بوده و در حال اوج‌گیری است.
هرچند رهبران پاکستان پس از بارها شکست در استراتژی‌های سیاسی‌شان، هنوز هم به دنبال یک دولتِ دست‌نشانده یا حداقل همسو در افغانستان هستند؛ اما یکی از اهداف اصلی‌شان بستن مرز دیورند است که به ادامۀ تلاش‌های‌شان هنگام حضور ارتش سرخ از جمله در مذاکرات ژنیو و طی ۱۲ سال حضور جامعۀ جهانی به‌ویژه حضور قدرت‌مند امریکا، بر این هدفِ خود تأکید داشته‌اند. در سال ۲۰۰۶م هنگامی که تنش میان دولت آقای کرزی و پرویز مشرف در حال اوج‌گیری بود، جنرال پرویز مشرف به وساطت امریکا به کابل آمد و طی سخنرانی‌اش گفت: «مردم افغانستان می‌گویند پاکستان در امور داخلی‌شان مداخله می‌کند؛ ولی مردم پاکستان می‌گویند دولت‌های افغانستان در امور داخلی‌شان مداخله می‌کند.»
جنرال مشرف پیشنهاد کرد که پاکستان حاضر است ۹۰۰ کیلومتر مرز دیورند را از استقامت قندهار و هلمند با دیوار و سیم خاردار ببندد و از عبور و مرورِ تروریست‌ها و خرابکاران به داخل خاک افغانستان جلوگیری کند. اما بازهم بر اساس همان اندیشه‌های قبیله‌یی و جهالت نهادینه شده در دستگاه حاکمۀ افغانستان، طرح پاکستان را رد کرده استدلال نمودند که دیوار و سیم خاردار مانع عبور تروریست‌ها شده نمی‌تواند. سربازان افغانستان به دستور حاکمان کابل، سیم خاردار نقاط مرزی را از بین بردند و تعدادی از سربازان در اجرای این کار، کشته و قربانیِ این دهلیز مرگ شدند. اما کسی از آن سربازان یاد نکرد، ولی از حادثۀ گوشته در ماه ثور ۱۳۹۲ که یک سناریوی سیاسی بود، قهرمان‌سازی نمودند.
آقای یوسف‌رضا گیلانی نخست‌وزیر پاکستان طی مصاحبه‌یی گفت: «هیچ صلحی بدون همکاری پاکستان، در افغانستان تأمین شده نمی‌تواند. پاکستان مشکلی در راه صلح و امنیت نیست.»
به نظر وی، دولت‌های قبیله‌یی حاکم بر افغانستان، خود مانع راه صلح و تأمین امنیت در کشورشان هستند.
نظامیان و سیاست‌مداران انگلیسی و امریکایی بارها تأکید کرده‌اند که مرز دیورند، یک مرز بین‌المللی است. از جمله سفیر انگلستان در سال ۱۹۴۷م در کابل به شاه‌محمود خان صدر اعظم نوشت: «موضوع مردمان آن طرف دیورند قبلاً حل‌وفصل شده، سرحد دیورند به حیث سرحد بین‌المللی شناخته شده و پیمان ۱۹۲۱م [پیمانی که محمود طرزی در زمان حکومت امان‌الله خان با هنری دابس امضا کرده بود و سرحد دیورند را به حیث پادشاه مستقل به رسمیت شناخته بود] مورد تطبیق بوده، به قوت خود باقی‌ست.» ۱۰۸
دینس ککش سفیر بازنشسته و دانشمند علوم سیاسی در مرکز مطالعات بین‌المللی و کارل ایف ریندر فورت مشاور وزارت امور داخلۀ امریکا و استاد روابط بین‌المللی در دانشگاه جورج تاون، در مقاله‌یی زیر عنوان «پایان دادن به معضلۀ دیورند به معنای کوتاه کردنِ عمر شورشیان طالب است» می‌نویسند: «امریکا و کشورهای دارای نقش کلیدی، باید از زمام‌دار کابل بخواهند خط دیورند را که در سال ۱۸۹۳م به میان آمده بپذیرد و تصمیم جرگۀ قبیله‌یی ۱۹۴۹م را کنار بگذارد. چون پس از تشکیل پاکستان به‌حیث جانشین دولت انگلستان در منطقه،‌ ادعای افغانستان خلاف قانون بین‌الدول است که عدم پای‌بندی دولت افغانستان را نسبت به توافقات امضاشده میان افغانستان و انگلستان نشان می‌دهد. در این صورت پاکستان می‌تواند از تمرکز طالبان در خاکِ خود جلوگیری کند. یگانه راه جلوگیری از تردد تروریست‌ها در مرز ۱۶۰۰ مایلی و پرمنفذ، بستن آن [از لحاظ سیاسی و فیزیکی] است …» ۱۰۹

 

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.