در مسیر پیروزی

- ۰۷ سنبله ۱۳۹۱

بخش پنجم

حامد علمی
حملات و زد و خوردهای بعدی

اگرچه حمله اول بر جلال‌آباد یا جنگ اصلی که بعد از سقوط ثمرخیل بر مواضع حکومتی در اطراف آن‌شهر در اوایل ماه مارچ آغاز شد، در اواسط ماه اپریل ظاهراً به پایان رسید؛ اما زدوخوردهای پراکنده در اطراف شهر دیده می‌شد و توپخانه مجاهدین منظماً شهر و پوسته‌های امنیتی آن را زیر ضربات آتش قرار می‌دادند و نیروهای حکومتی نیز از توپخانه و بمباران استفاده اعظمی می‌نمودند.
مجاهدین و رهبران نظامی به زودی دریافتند که تاکتیک‌های جنگ چریکی‌شان که در آن تجربه و مهارت کامل داشتند، دیگر کهنه شده و باید برنامه‌های‌شان را با تاکتیک‌های جدید طرح‌ریزی نمایند. برای طرح و تطبیق برنامه‌ها، ضرورت به یک بازنگری کلی در تشکیل جبهات، مهارت جنگی و اسلحه بود که برنامه‌ها باید بر اساس آن و با در نظرداشت امکانات نظامی و تعداد نفرات طرح‌ریزی می‌شد؛ اما تاثیرات حمله اول و تعداد تلفات، ضربه سخت روانی به مجاهدین وارد کرده بود.
مجاهدین بار دیگر در اوایل ماه جون، حملاتی وسیع را سازمان دادند و توانستند عده‌یی از پایگاه‌های حکومتی را تصرف کنند؛ اما این حمله با ضدحمله نیروهای کابل مواجه گردید و بن‌بست دیگری را بر بن‌بست اولی افزود.
حمله دوم با هماهنگیِ نسبتاً بهتری آغاز گردید. «قبل از حمله جلال‌آباد، مجاهدین جبهات اطراف را بین خود تقسیم کردند. طوری که محاذ ملی اسلامی: جبهات خوش‌گنبد؛ حزب اسلامی و اتحاد اسلامی: جبهات کاریز کبیر؛ و حزب اسلامی خالص: جبهات چپرهار و هده را عهده‌دار شدند.» (۸)
یکی دیگر از فرماندهان اطراف شهر جلال‌آباد، احصاییه دیگری از نیروهای‌شان دارد و می‌گوید که حدود چهارهزار مجاهد در غرب شهر جلال‌آباد جابه‌جا شده‌اند. مجاهدین از چهار طرف به شهر یورش برده‌اند، اما مجاهدین جبهات شرقی موفقیت بیش‌تر به‌دست آوردند. ما نیز توانستیم تا حال ۳۰ پوسته کمربند امنیتی را تصرف کنیم و اضافه از چهارصد سرباز حکومتی در جبهات مقابل ما کشته شده‌اند. ۸ تانک را به غنیمت گرفته‌ایم و اضافه از ۶۰ تانک و وسایل نقلیه دشمن منهدم شده است. تا امروز یعنی ۱۴ جون، هشتاد مجاهد کشته و دوصدوپنجاه تن دیگر زخمی شده‌اند.» (۹)
جنگ دوم جلال‌آباد، تقریباً یک‌ماه به طول انجامید و در حالی که نیروهای مجاهدین به تحلیل می‌رفت، حکومت کابل ضد حمله وسیعی را آغاز کرد.
محمود قارییف یکی از بلندپایه‌گان نظامی شوروی در افغانستان، در کتابش جزییات بیشتر را در مورد آغاز جنگ جلال‌آباد نوشته و تاریخ آغاز عملیات دوم را ۵ جولای قلمداد نموده است؛ در حالی که مجاهدین یک هفته بعد را آغاز عملیات حکومت می‌پندارند. محمود قارییف می‌نویسد: “ضد حمله نیروهای دولتی به تاریخ ۵ جولای ۱۹۸۹، سپیده‌دم پس از شلیک ۷ فروند اسکاد و بمباران سنگین و آتش گسترده توپخانه آغاز گردید. ضربه اصلی تیپ ۱۵ زرهی و یگان‌های لشکر ۱۱ پیاده و گارد از محور جنوب منطقه سرسبز جنوب جلال‌آباد به سوی ثمرخیل انجام یافت. در روند روز، خط دفاعیِ حریف ازهم گسیخته و مقاومتِ آن درهم شکست. مقارن ۶ جولای ۱۹۸۹، سپاهیان دولتی ۱۰ الی ۱۵ کیلومتر پیشروی کرده و ارتفاعات حاکم شمال منطقه دولت‌زی، شمال شاهی کوت و ثمرخیل را گرفتند.” (۱۰)
پیشروی نیروهای حکومتی ادامه یافت و هنوز یک هفته نگذشته بود که آن‌ها پایگاه از دست رفته ثمرخیل را در حالی که به مخروبه تبدیل شده بود، تصرف کرده و مجاهدین را در موقف تدافعی قرار دادند.
قوماندان یکی از جبهات به این باور است که حکومت آن‌ها را غافلگیر نمود. «زمانی که حکومت کابل در ۱۲ جولای حملات خویش را بر مواضع مجاهدین در جنوب و غرب شهر آغاز کرد، ما آماده‌گی کامل برای دفاع نداشتیم و به این ترتیب، آن‌ها بعضی پوسته‌ها در نواحی کان و کترغی را تصرف کردند. ما مواضع خویش را که در مسیر سرخ‌دیوار و خوش‌گنبد بود ترک داده، از کنار دریا به نزدیکی‌های گردی کس رسیدیم و از آن‌جا به فارم‌ها داخل شده، اسلحه ثقیل خویش را در آن‌جا جابه‌جا ساختیم و منتظر شدیم که اگر قوا به طرف تورخم پیشروی کند، با آن‌ها مقابله کنیم. ما از برنامه حکومت خبر شدیم که آن‌ها قصد پیشروی را ندارند، بلکه می‌خواهند تا مواضع‌شان را در اطراف سرخ‌دیوار مستحکم سازند. زمانی که از برنامه رژیم اطلاع یافتیم، ما حملات را بر مواضع آن‌ها آغاز کردیم و بر نواحی ثمرخیل، سرخ‌دیوار، کان و کترغی حمله کردیم. به تاریخ ۱۳ جولای ما توانستیم عده‌یی از پوسته‌ها را تصرف کنیم.» (۱۱)
تصویر روشنی از اوضاع و ساحات متصرفه را در گزارشی از خبرنگار ماهنامه مرکز اطلاعاتی افغان می‌خوانیم.
«حکومت کابل در ۱۲ جولای حملات وسیعی را به‌خاطر تصرف پایگاه‌های از دست رفتهشان در شرق جلال‌آباد آغاز کردند. رژیم کابل موفق گردید تا عده‌یی از پایگاه‌هایی را بدست بیاورد و مجاهدین را ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر عقب بزند و ثمرخیل را دوباره اشغال کند. اوضاع هنوز مغشوش است. مجاهدین ادعا می‌کنند که حکومت کنترول کامل ندارد. اما حقیقت این است که رژیم ثمرخیل را گرفته است و حالا کوشش دارد کوه‌ها و بلندی‌های اطراف آن را تصرف کند، اما کوه‌ها و نقاط مرتفع هنوز در دست مجاهدین می‌باشد. پوسته‌های کان و کترغی دست به دست می‌گردد و در حال حاضر، مجاهدین آن را در اختیار دارند. این پوسته‌ها از اهمیت استراتژیک خوبی برخوردار اند. مجاهدین بر سرخ‌دیوار در ۳ کیلومتری شرق ثمرخیل، باریک‌آب، غازی‌آباد و تورخم کنترول دارند. دو تانک به تاریخ ۳۱ جولای به‌دست مجاهدین افتاد که در حال حاضر در مراکز آن‌ها دیده می‌شود. رژیم چند بار کوشید تا نقاط استراتژیک را تصرف کند، اما ناکام شد. اگر حکومت بتواند کوه‌های اطراف ثمرخیل را تصرف کند، مجاهدین با مشکلات فراوانی مواجه می‌شوند و بسیار مشکل خواهد بود تا آن‌ها در فارم‌های غازی‌آباد اقامت کنند. مورال مجاهدین قوی است و چنان می‌نماید که آن‌ها چیزی را از دست نداده‌اند. خانه‌های ویران و مزارع سوخته، نشان‌دهنده جنگ تباه‌کن است، اما وسایل نقلیه سوخته دیده نمی‌شود. زیرا همه آن‌ها را فروخته‌اند. جریان آب به فارم‌ها قطع گردیده است. اگر این حالت ادامه یابد، فارم‌ها در آینده نزدیک به دشتی سوزان تبدیل می‌شوند.» (۱۲)
نیروهای حکومت کابل از پیروزی‌های اخیرشان سخت شادمان بوده و دستگاه‌های تبلیغاتیِ حکومت کابل و اقمار شوروی، آن را پیروزیِ نهایی و سرکوب آخرین لانه‌های عناصر ضدانقلاب ‌خواندند. ماشین تبلیغاتی آن‌ها حتا پا را فراتر گذاشته، اخبار جعلی را به نشر ‌رسانید. رادیو کابل در ۱۵ جولای، خبری را مبنی بر تصرف تورخم به نشر رساند و اعلان نمود که نیروهای آن‌ها قادر به تسخیر تورخم نیز شده‌اند.
در بخش بعدی، در این رابطه می‌خواهم داستان رفتنِ نگارنده به تورخم و ماجرای بعدیِ آن را بیان کنم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.