- ۰۵ اسد ۱۳۹۲
یک جنرال ارشد امریکایی بهتازهگی گفته است که در جنگ افغانستان، تمیز القاعده از طالبان و حزب اسلامی ناممکن شده است. این گروهها در ولایاتی که عملیات میکنند، مشترکاً اهدافشان را به پیش میبرند.
اما این نخستین اعتراف مقامات ایالات متحده نیست که پیرامون اشتراک و نزدیکیِ اهداف گروههای القاعده و حزب اسلامی و طالبان به این صراحت حرف میزنند. سالهای قبل، هنگامیکه پای لشکریان نظامی ایالات متحده برای نخستین بار به افغانستان کشیده شد، از این سخن ها می گفتند؛اما کم کم این ادبیات به یک ادبیاتِ متواضع و دوستانه مبدل شد که همهاش نتیجۀ تغییر سیاستهای ایالات متحده در قبال مبارزه با تروریسم بود.
با آنکه در این اواخر بارها منتقدان و گروههای مستقل سیاسی، از اتحاد این سه گروه صحبت کردهاند؛ اما حتا یک بار، نه مقامات دولت افغانستان و نه هم اراکین ایالات متحده، به این امر معترف شدهاند؛ بلکه چنین ابراز نظری را مخالف روند گفتوگوهای صلح میدانستند.
اما واضح است که که پاکستانیها طی چند سال گذشته سعی کرده اند تا این سه گروه را از هم جدا نشان بدهند؛ زیرا با توجه به گذشته و رابطۀ این کشور با حزب اسلامی، طالبان و القاعده میتوان فهمید که هر سه گروه در برآوردهساختن اهداف پاکستان در افغانستان تلاش میورزند. هر چند هر کدام به شیوۀ خودش، اما اهداف و عملیاتهای مشترک و همسویی این گروهها با پاکستان نشان میدهد که در ماهیت، هر سه گروه یکی اند. پاکستان نیز به دلیل اینکه هر یک از این گروه را در موقع لازمش به کار برده بتواند، همواره آنان را مجزا از هم معرفی میکند.
اما دولت افغانستان از این جداسازی هدف دیگری دارد. آقای کرزی و همراهانش بنا بر این تیوری که طالبان و حزب اسلامی گروههای عمدتاً پشتون هستند و مبارزۀ نظامی علیه آنان، مبارزه علیه پشتونهاست؛ هر دو گروه را از القاعده جدا میدانند.
چنانکه گزارشهایی میرسانند که شورای عالی صلح طی دو سال گذشته بیش از پنجصد تروریست را به کمک آقای کرزی از زندانها رها کرده است. این تروریستان که همه از افراد طالبان و حزب اسلامیاند و در قضایایی چون عملیات انتحاری، کشتن افراد پولیس، ماینگذاری کنار جادهیی و… گرفتار شده بودند، تحت نام جلب حمایتِ گروههای طالبان و حزب اسلامی برای مذاکرات صلح از زندانها رها شده اند. البته چند ماه پیش از این امریکا هم حساب طالبان را از القاعده جدا کرد و قصر سفید گفت که امریکا هیچ دشمنی با طالبان ندارد.
سرانجام این جداسازی ها طالبان را به عنوان یک گروه سیاسی در سطح جهان مطرح کرد و حتا این گروه را صاحب یک دفتر سیاسی در قطر ساخت.
افزون بر آن، این روند باعث شد که حزب اسلامی نه به عنوان یک گروه مخالف نظام، بل به عنوان یکی از سهامداران حکومت کنونی بروز کند.
در این میانه، تنها القاعده به عنوان یک گروه تروریستی شناخته شد، طالبان و افراد اقای حکمتیار برادران آقای کرزی خوانده شدهاند.
نقش ایالات متحده هم دنبالهروی و تبعیت از سیاستهای پاکستان و نیز خواستههای تیم آقای کرزی بود که هرگز نپرسید چرا باید این دو گروه از القاعده جدا دانسته شوند؟
اکنون که یکی از جنرالان ارشد ایالات متحده به حقیقت اعتراف کرده است، این سخن مطرح است که آیا یکی دانستنِ این سه گروه، نیروی مبارزه را علیه هر سه گروه بسیج خواهد کرد؟
اما چالش در برابر این سوال ای است که تیم حاکم هرگز دست از برادری با طالبان و حزب اسلامی برنخواهد داشت. هنوز این پرسش مطرح است که آیا ایالات متحده معتقد به یکی بودن گروههای طالبان، القاعده و حزب اسلامی است یا نه؟ چنانی که ایالات متحده قبلاً هم به این امر معتقد بود، اما بازیهای سیاسیاش در افغانستان برعکس آن عملی شد،
بنابراین، اعتراف به چنین حقایقی در موقعی که دیگر نه فرصتی باقی است و نه نیرویی؛ کارساز نیست. برعکس، مأیوسکننده هم است و بیانگر اینکه در یازده سال گذشته، جنگ علیه تروریسم در افغانستان بیشتر یک برنامۀ نمایشی بوده و برای رسیدن به این برنامه، واقعیتها و حقایق تحریف شدهاند؛ چنانکه دولت افغانستان به نوبۀ خود این کار را انجام داده، پاکستان و ایالات متحده نیز به نوبۀ خودشان. حالا باید این سخن جنرال امریکایی را کشف جدید بنمامیم یا اعتراف صادقانه اما بی وقت.
Comments are closed.