احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:لیدا فخری - ۰۷ اسد ۱۳۹۲
در اوایل قرن بیستم، گروهی از شاعران انگلیسی و امریکایی تحت تأثیر مکتب سمبولیسم فرانسه، مکتبی را در لندن بنا نهادند که در سال ۱۹۱۲ «ازرا پاوند» (۱۹۷۲ ـ ۱۸۸۵ Ezra Pound) آن را ایماژیسم نامید. او که شاعری امریکایی ساکن لندن بود به همراه تی.اس.الیوت از پیشگامان و بنیانگذاران اندیشۀ ایماژیسم محسوب می شوند. و تامس ارنست هیوم (T.E.Hulme) به عنوان تیوریسین و نظریهپرداز این مکتب بر افکار و عقاید تی.اس.الیوت و دیگر ایماژیستها بسیار تأثیر گذاشت.
از دیگر شخصیتهایی که به این جریان ادبی پیوستند، میتوان ریچارد آلدینگتن (R.Aldington) و همسرش هیلدا دولیتل (H.Doolittle)، اف.اس. فلینت (F.S.Flint)، اسکیپویت کانل (S.Cannel)، امی لوئل (A.Lowell) و جان کورنوس (J.Cournos) را نام برد.
ایماژیستها (تصویرگرایان) که بیزار از قالبها و سبکهای شعری قدیم بودند و با ادبیات و شعر رمانتیک، اشعار ویکتوریایی و شاعران «جورجین» بهشدت مخالفت میکردند، به دنبال شیوه و سبکی جدید در شعر میگشتند تا خود را از قیدوبندها، عادات و کلیشههای ادبیات و بهویژه شعر گذشته، آزاد کنند تا با زبانی نو، افکار و احساسات شاعرانۀ خود را در ارتباط با این جهان ناپایدار و غیر قابل اطمینان بیان کنند.
آنان نگاهی نو به شعر داشتند و میخواستند با نوجویی و نوگرایی تحولی در شعر ایجاد کنند و تعریفی جدید برای آن ارایه دهند. به عنوان مثال، هیوم با افکاری کلاسیک، شعر را به هنر «مجسمهسازی» تشبیه میکند. و الیوت با الهام گرفتن از تئوفیل گوتیه میگوید: «شاعر باید با خلق تصاویر و تشبیههای نو و بدیع، از ویژهگی خلاقۀ زبان استفاده کند و زبان و در پی آن ادبیات را به جلو ببرد».
همچنین اف.ام.فورد مانند الیوت اعتقاد داشت که باید به زبان گفتاری و روز مردمِ جامعه شعر سرود و کلیشهها و اصول زبان نوشتاری را کنار گذاشت. اما امی لوئل در وهلۀ اول، به وزن و ریتم شعر اهمیت میداد و معتقد بود که شعر باید همانند موسیقی، موزون و ریتمیک و در عین حال دلنشین و لطیف باشد.
در واقع ایماژیسم (تصویرگرایی) بیش از آنکه یک مکتب ادبی باشد، مرحلهیی گذرا در شعر بود که توانست زمینه را برای تحول شعر بعد از خود فراهم کند. پیروان این جریان ادبی تا حد زیادی پایههای اولیۀ «شعر آزاد» را بنا نهادند.
عقاید ایماژیستها:
۱) شعر آزاد:
تصویرگرایان، طرفدار و مدافع «شعر آزاد» بودند. چون به اعتقاد آنان در این نوع شعر، دست شاعر برای ابتکار عمل و خلاقیت باز است و شاعر راحتتر میتواند احساسات درونیِ خود را بیان کند.
۲) تصویرسازی:
پیروان این جریان ادبی، مضامین ساده را با تصویرسازی به نظم درمیآوردند. آنان به وسیلۀ ایماژ یا تصویر به هر چیز مبهم حسی یا ذهنی، واقعیت خارجی میدادند.
۳) بیانی صریح و روشن:
ایماژیستها معتقد به مختصر و مفیدگویی بودند. از نظر شاعران این مکتب، باید در به کار بردن کلمات خسیس و صرفهجو بود. آنان میگفتند که باید همانطور که بدون استفاده از کلمات حاشیهیی و اضافی فکر میکنیم، حرف بزنیم و بنویسیم تا با بیانی صریح و روشن به اندیشۀ ناب دست پیدا کنیم.
۴) سمبول:
از نظر تصویرگرایان از آنجایی که هر شیء بهطور طبیعی سمبول و نماد است، بنابراین برای اشاره به آن باید بهطور مستقیم خود آن شیء را بیان کرد. و تشبیه، کنایه و استعاره را به کار برد.
۵) اهمیت دادن به وزن و آهنگ شعر:
ایماژیستها در وهلۀ اول به ریتم و وزن شعر تأکید میکردند. آنان سعی داشتند تا حد امکان شعر را به موسیقی نزدیک کنند و سپس به موضوع شعر میپرداختند. که این عقیدۀ آنان متأثر از عقاید مکتب سمبولیسمِ فرانسه بود.
مجموعه شعر «آیینههای وهم» (Mirrors of illusion) اثر ادوارد استورر (E.storer) از جمله آثاری است که با اندیشۀ ایماژیستی سروده شده است.
اثر دیگر ایماژیستها با نام «چند شاعر ایماژیست» (Some imagist poets) اثر آلدینگتن و امی لوئل در سه جلد در سالهای ۱۹۱۵، ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ منتشر شد که در واقع مقدمهیی را که آلدینگتن بر جلد اول این کتاب در سال ۱۹۱۵ نوشته بود، مرامنامه و بیانیۀ ایماژیستها محسوب میشود.
و همچنین مجموعۀ «چند نفی» (A few Don,ts) و مقالات ادبی «از را پاوند» با نام «بازنگری» (A Retrospect) از جمله آثاری است که بیانگر نظریات، عقاید و سبک نگارشِ ایماژیستها است.
Comments are closed.