احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محسن حافظیان - ۱۲ اسد ۱۳۹۲
ب. نویسههای برونخطی
نویسههای برونخطی را به دو دسته بخش کردهایم:
ـ نویسههای آوایی. این نویسهها مستقیماً صورت نوشتاری واکههای کوتاه زبان شغنی را تشکیل میدهند و به قرار زیر میباشند:
َ [a] (زبر)
ِ [e]، (زیر)
ُ [o]، (پیش)
ـ نشانههای کمکی: این نشانهها چهگونهگی تغییرات آوایی یک آوای موجود را نشان میدهند:
~ (مد) که در زبان شغنی با نویسههای واکهیی (چه کوتاه و چه بلند) کشدار میآید؛ مانند ڎِٓد (جنگ) و سوٓگ (افسانه)
ّ (تشدید) که دوبارهگویی آوایی را نشان میدهد؛ مانند شرّۋدّاج (دریاچه) و سِتّاو (رفتن).
در مورد نشان ~ (مد) در نویسههای پیشنهادی ما نیاز به توضیح است. در زبان شغنی، واکههای برخی از واژهها بهطور کشیده ادا میشوند که با مکثی در انتهای واکه همراه است. برای درج این واکههای کشالهدار میتوانستیم به همراه واکۀ کوتاه یا بلند از نویسۀ ه صامت در میان یا در پایان واژه بهره بگیریم، مانند کهند (بخش یا پاره) و یا خط تیرهیی میان نویسهها بگذاریم، مانند بَ-ت (حلوا) بنویسیم. در مورد اول امکان اختلاط واژگان وجود داشت و در مورد دوم به زیبانویسی خط آسیب میرساند. چنین بود که نشان ~ (مد) را برای کشالهدار بودن واکهها برگزیدهایم که در دیگر زبانهای استفادهکنندۀ این نشان همین نقش را دارد.
٢.٣. نویسههای ساده / نویسههای ترکیبی
نویسههای زبان شغنی از نظر ترکیب به دو دسته بخش میشوند: نویسههای ساده / نویسههای ترکیبی.
ـ نویسۀ ساده به نویسهیی میگوییم که دارای صورت نوشتاری یک آوای زبانی باشد و یا از یک جزء ساخته شده باشد (نمونه، ی و ح)، یا به عبارت دیگر، یکی از اجزای آن را به گونۀ مستقل نتوان در نوشته به کار برد. برای نمونه، در نویسههای سادۀ آ و غ جزء ~ (مد) از نویسۀ آ و همچنین نقطۀ نویسۀ غ هیچکدام جداگانه به کار نمیروند و آوایی را هم بالطبع ثبت کرده نمیتوانند.
ـ نویسۀ ترکیبی به نویسهیی گفته میشود که صورت نوشتاری آن، یک آوای زبانی باشد و اجزای آن را هم بتوان جدا جدا در نوشتار به عنوان آواـنویسه به کار برد. میبینیم که از ٧ نویسۀ ترکیبی زبان شغنی تنها یک نویسۀ همخوان [x] وجود دارد و دیگر نویسهها، واکههای (مصوتهای) این زبان را تشکیل میدهند:٢
– اَ و هَ [a]، در واژههای اَنبان و تاقه (تنها)
– اِ [e]، در واژۀ اِنجُوم (اسباب و لوازم)[۲]
– اُ [o]، در واژههای اُښه (آه) و اُخمٓند (آموخته)[۳]
– ای [i]، در واژۀ ایچه (آشیانه)
– او [u]، در واژههای اون (بلی) و اوف (عفو)
– خو [x] ، در واژههای خواگینه [xâgine] (تخم مرغ بریان شده) و خوېښxiG] [ (از خود یا قوم).
توجه کنیم که در سه نویسۀ ترکیبی بالا، نویسۀ ا (الف) به عنوان کرسی واکههای کوتاه [a]، [e] و [o] به کار رفته است. این در حقیقت همان نقشی است که نویسۀ ه در نویسۀ ترکیبی هَ (بازماندۀ اَگ فارسی میانه) دارد. در نویسۀ مرکب خو نیز بازماندۀ نوشتاری نیمههمخوان [xw] در زبان فارسی میانه و [xv] در اوستایی است. و در آخر، همچنین قابل ذکر است که در نویسههای ترکیبی ای و او، ا (الف) نشانگر آغاز واژه و حافظ تلفظ واکههای نویسههای ی و و است.
٢.۴. واکه ـ نویسهها / همخوان ـ نویسهها
سامانۀ آوایی زبان شغنی دارای ۶ واکه، ۲۷همخوان و ۲ نیمهـهمخوان است. همچنان که میبینیم شمار نویسههای معرفیشدۀ شغنی، بیشتر از شمار آواهای این زبان است. دلیل آنهم وجود نویسههایی است که از زبانهای دیگر وارد زبان شغنی شدهاند، ولی تلفظ اصلی آنها حفظ نشده است.
٢.۴.١. واکهها
شش واکۀ زبان شغنی به شرح زیر اند:
– [a]، در واژههای اَبین (زن دومی) و اَنبون (مقیاس وزن)
– [e]، در واژههای اِکداند (همینقدر) و پِداو (پوسیدن).
– [o]، در واژههای لُق (لباس)، بُق (برآمدهگی)
– [i]، در واژههای ایچه (آشیانه) وسیچه (برف یخ شده)
– [u]، در واژههای توڎ (توت) و شوڎ (خار)
– [â]، در واژههای آش و ناش (زردآلو)
واکهنویسههای کوتاه معمولاً نوشته نمیشوند، چرا که اهل سواد بدون آنها هم خوانده میتوانند. با این حال، این نویسهها بخشی از نظام نوشتاریاند همچنان که نویسندهگان کتابهای درسی، گذاشتن این نویسهها را برای دانشآموزان و زبانآموزان ضروری میدانند.
۲-۴-۲ . همخوانها
٢٧ آوای همخوان موجود در زبان شغنی به شرح زیر اند:
– [b]، ب در واژۀ بشٓ~ند (خوب)
– [p]، پ در واژۀ پوند (راه)
– [t]، ت و ط در واژههای توغم (تخم بذری)، طوطِه (طوطی)
– [s]، ث س ص در واژههای ثواب، سِت (خاک) و صبر
– [th]، ݑ در واژۀ ݑِـداو (سوختن)
– [z]، ز ذ ض ظ در واژههای زنگان (زنخ)، ذات، ضرور و ظالم
– [۷]، ج در واژۀ جُکتاو (کوبیدن)
– [۵]، چ در واژۀ چید (خانه)
– [tch]، څ در واژۀ څیم (چشم)
– [ ۷ ]، ځ در واژۀ زریځ (کبک)
– [ x ]، خ در واژۀ خیان (خانم برادر)
– [ d ]، د در واژۀ دِۋوسک (مار)
– [ r ]، ر در واژۀ روشت (سرخ)
– [ F ]، ژ در واژۀ ژیر (سنگ)
– [ th [، ڎ در واژه ڎِٓد (جنگ)
– [ F ]، ږ در واژۀ ږیو (شکار)
– [ G ]، ش در واژۀ شوڎ (خار)
– [ G ]، ښ در واژۀ ښڅ (آب)
– [ gh ]، غ در واژۀ غوږ (گوش)
– [ q ]، ق در واژۀ قین (غمگین)
– [ k ]، ک در واژۀ کُت (کوتاه)
– [ g ]، گ در واژۀ گُج (بزغاله)
– [ f ]، ف در واژۀ فـٓند (فریب)
– [ v ]، ۋ و و در واژۀ ۋِراد (برادر) و واښ (علف)
– ] l [، ل در واژۀ لَپ (بسیار)
– ] m [، م در واژۀ مون (سیب)
– ] n [، ن در واژۀ نُر (امروز)
توضیح نکاتی چند دربارۀ برخی همخوانها، از جمله نویسههای ݑ، ڎ و ۋ را که ویژۀ زبان شغنیاند، ضروری میدانم:
ـ نویسۀ ݑ که در واژههای زبان شغنی چون ݑاو (داغ طبی)، میـݑ (روز) و ماݑ (عصا) شنیده میشود، تلفظ دیگری به جز ث در زبان عربی دارد.[۴] در زبان عربی این آوا، آوایی سایشی و میاندندانی است در حالی که نویسۀ ݑ در زبان شغنی برای درج آوایی سایشی و سختکامی[۵] به کار میرود.
ـ نویسۀ ڎ که در واژههای شغنی چون توڎ (توت) و ڎٓد (جنگ) شنیده میشود، گویۀ دیگری به جز ذ در زبان عربی و یا تلفظ آن در زبان فارسی دارد. در زبان عربی نویسۀ ذ برای درج آوایی واکدار و سایشی است، در حالی که ڎ در زبان شغنی آوایی بیواک دندانی و سایشی است. برای نمونه، دو واژۀ ڎَر (دور) و ذَر (غبار پراگنده در هوا) با همین جفت آوایی از یکدیگر متمایز میشوند.
ـ ۋ سومین نویسۀ ویژۀ زبانهای شغنی است و در واژههایی چون ۋراد (برادر)، ۋداج (آبیاری) و ۋَ~ښ (ریسمان) وجود دارد. ۋ در زبان شغنی، به مانند نویسۀ و که اگر قبل از واکهیی بیاید، آوای لب و دندانی و واکدار] v [ را درج میکند. برای نمونه، دو واژۀ وِداو (قصد داشتن) و ۋِداو (بودن) با همین جفت نویسهیی از یکدیگر متمایز میشوند. قابل توضیح است که کاربرد نویسه ۋ که همشکل نویسۀ و است و به جای نویسۀ ڤ در این متون آورده شده، بدین دلیل است که این نویسه در زبان فارسی هرگاه پیش از واکۀ دراز بیاید، آوای] v [ را میرساند و برای آموزندهگان آشنا به این نویسهها قابل فهم است.
ـ ] h [، نویسههای ح و ه در زبان شغنی تلفظ نمیشوند و واکهیی که پیش و یا بعد از آنها میآید، خوانده میشود. همچنانکه پیشتر دیدیم (نک. بخش ۲٫۳)، نویسۀ ه با واکهیی که با آن میآید، ترکیب میشود و نویسهیی ترکیبی میسازد. نمونۀ آن واژۀ هَفته است که [afta [ خوانده میشود. همچنان نویسۀ ح هم تنها در وام واژههای زبان عربی میآید.
ـ دو نویسۀ ع – ء که آوای همخوان چاکنای انسدادی (چاک صوت یا فم حنجره) را درج میکنند، در واژههای عربی چون عار، عذر، و مأیوس میآیند، ولی در خوانش زبان شغنی خوانده نمیشوند.
٢-۴-٣. نیمههمخوانها
در زبان شغنی دو آوای نیمههمخوان وجود دارد؛ ] j [ و ] w [ که با نویسههای [ی] و [و] در متون واژگانی معینی نوشته میشوند:
– [j] این آوا در نوشتار با نویسۀ ی، در جایی که بعد از یک واکه (برای نمونه، وایمه ] vajma [ و یِیلگه [ jejlga] (ییلاق)) و یا پیش از آن بیاید (نمونه، یاږج ] jâF7 [ (آرد) و یورښ ] jurG [ (خرس))، درج میگردد.
– ] w [، این آوا را نویسۀ و، در جایی که واکههای ] a [، ] e [ و ] o [ پیش از آن بیایند (نمونه، اَویځون zun] awi [ (آویزان)، اُوف ] owf [ (بخشش) و ښِٓوداو weshawdaw]] (شوریدن) درج میکند.
سخن پایانی
همان گونه که در آغاز گفته شد، هدف از تنظیم و ترتیبِ این الفبا بر پایۀ الفبای زبان فارسی، نزدیکی و همخانوادهگی زبان شغنی با زبان فارسی است و این واقعیت که در کشور ما افغانستان سوادآموزان و باسوادان چه در زبان فارسی دری و چه در زبان پشتو، با الفبای مزبور آشنایند. از اینرو آموزش الفبای موجود زبان شغنی بسیار آسانتر خواهد بود تا از الفبای لاتین یا سریلیک برای این زبان استفاده شود. همچنین در تنظیم و برگزیدن نویسههای این الفبا به اصول زبانشناسی توجه لازمی صورت پذیرفته و کوشیدیم تا شمار نویسهها را به کمترین میزان ممکن برسانیم و در عین حال لازم دانستیم که وامواژههای زبانهای دیگر (بهویژه زبانهای عربی و پشتو) به شکل خودشان نوشته شوند تا در درک و ریشهشناسی آنها برای زبانآموزان مشکلی پیش نیاید.
آرزومندیم با پیشکش نمودن این طرح، ذرهیی از وجایب فرهنگی را در برابر زبانهای کهن آریایی این گنجینههای ارزشمند فرهنگ نیاکان و مردمان آزادۀ آن سرزمین و زبان مادری ادا نموده باشیم.
۱ـ قابل یادآوری است که نویسههای مشترک پشتو و شغنی در هر دو زبان یکسان تلفظ میشوند.
۲ـ در کتاب «الفبای زبان شغنی»، آکادمی علوم افغانستان (منتشر شدۀ ١٣٨٣ ش)، در بخش سوم (واول کوتاه (ی=i)، ص ١٠ و در جدول ص٢٩ «یای مجهول»)، این نویسۀ مرکب را صورت نوشتاری واکهیی که تلفظ کوتاه شدۀ واکۀ ] i [ است، قلمداد کرده است. تا آنجایی که میدانیم، در واژههای شغنانی هیچ جفت واژگانی نداریم که با تقابل «یای مجهول» با واکۀ ] e [ از هم متفاوت و به اساس آن ما بتوانیم اینها را دو جفت آوایی جداکننده و در نتیجه، دو واکۀ مستقل به حساب آوریم. به نظر ما آنچه در این کتاب «یای مجهول» دانسته شده است، تلفظی کشالهدار از واکۀ کوتاه ] e [ است و نه واکهیی مستقل.
٣ـ در برخی ضمایر چون مو (مرا)، تو (تو)، خو (خودش)، نویسۀ و نیز واکۀ o] [ را درج میکند.
۴ـ میدانیم که ث عربی در زبانهای فارسی و پشتو و شغنی به مانند نویسۀ س تلفظ میشود.
[۵] Post-alveolar
Comments are closed.