- ۰۴ سنبله ۱۳۹۲
پس از روی کار آمدن نوازشریف در پاکستان، توقع میرفت که مشکلات بازرگانان افغانستانی در آن کشور حل شود و یک بهبودیِ نسبی در رابطۀ اقتصادیِ دو کشور بهوجود بیاید که متأسفانه چنین نشد و مسایل در این زمینه همچنان پابرجاست.
اکنون هم امیـدی وجود نداد که سفر رییسجمهور کرزی منجر به حل مشکلاتِ تجاری بین دو کشور شود؛ اما در کنار این ناامیدی، این انتظار وجود دارد که آقای کرزی دستکم از نوازشریف بخواهد در این زمینه اقدامی بکند.
در حال حاضر رابطۀ اقتصادی پاکستان و افغانستان، یک رابطۀ بسیار پیچیده و مغلق است که همواره تنشهای سیاسی میانِ دو کشور بر آن سایه میاندازد و پیامدهای آن را مردم افغانستان با خالی شدنِ دسترخوانهایشان تحمل میکنند.
در سیاستهای اقتصادی پاکستان، افغانستان عمدهترین مقصد صدور کالا میباشد و بر بنیاد گزارش منابع رسمی، ارزش تجاری افغانستان برای پاکستان سالانه به ۲٫۵ بیلیون دالر میرسد که این رقم جدا از تجارتهای قاچاقی و غیرقانونی آن کشور با افغانستان است.
در کنار این، به نظر میرسد که برنامۀ اقتصادی پاکستان در افغانستان، توسعۀ این رابطه نیست؛ بلکه وضع محدودیت بر تجارت جزوِ اصلی برنامۀ اقتصادی آن کشور در قبال افغانستان است که با ریسمان رابطۀ سیاسی نظامی پاکستان با افغانستان، گره خورده است.
چنان پیداست که آی.اس.آی در مدیریت تجارت پاکستان با افغانستان نیز دست دارد و رابطۀ تجاری بهخاطر اهمیت سیاسی افغانستان، به گروگان گرفته شده است.
شاید این نوع سیاستگذاریِ پاکستان بر روند رابطۀ اقتصادی میان دو کشور که وضعیت زندهگی در افغانستان را متأثر میسازد، ریشه در سیاستها و برنامههای حکومت افغانستان داشته باشد؛ زیرا هماکنون افغانستان کشوری وابسته به پاکستان است و بیشتر مایحتاجش را از آن کشور وارد میکند. بدون شک وابستهگی به پاکستان و بسنده شمردنِ آن به عنوان شریک تجاری افغانستان، یک امر خودخواسته و سیاسی بوده که تا امروزه از تبعاتِ آن رنج میکشیم.
البته محاط به خشکه بودنِ افغانستان هم دلیل طبیعیِ دیگری بر وابستهگی اقتصادی به پاکستان شده است؛ اما این به معنای آن نمیتواند باشد که مرگ و زندهگیِ افغانها در گروِ خواستن یا نخواستنِ پاکستانیهاست. از طرف دیگر، دولت افغانستان تاهنوز نتوانسته دکترین اقتصادی خود را تدوین کند و رابطههای اقتصادیاش با پاکستان را از مجرای یک دیپلماسی کارامد برقرار سازد تا از آسیبهای سیاسی احتمالی مصون بماند. حالا همه چشمانتظار ایناند که آیا با چنین وضعی آقای کرزی میتواند با جانب پاکستان چانه بزند که باید وضعیت روابط تجاریمان بهبود یابد، یا اینکه پس از آمدن آقای کرزی به کابل، بازهم میبینیم که تاجران ما با مشکلات شدید در آن کشور دستوپنجه نرم میکنند؟
بیتردید اگر آقای کرزی نصف تلاشی را که در جهت رها کردن طالبان از زندانهای پاکستان به خرچ میدهد، در بهبود وضع اقتصادی کشور به کار اندازد، میتوان بهزودی شاهد روزی بود که این مشکلات بهکلی از میان رفتهاند.
شاید آقای کرزی در بازگشت خاطرنشان کند که با جانب پاکستانی روی مسایل مهمی از جمله مشکلات بازرگانی، به نتایج ملموسی دست یافته است؛ اما انتظار این است که آقای کرزی عملاً در این عرصه کاری انجام دهد. از طرف دیگر، نبود یک دکترین اقتصادی، جرم دیگریست که بر شانههای حکومتِ موجود سنگینی میکند و این سبب شده که افغانستان نتواند به رشد پویای اقتصادی و یا نسبی دست یابد.
Comments are closed.