داشتن برنامه‌یی عملی و ملی؛ لازمۀ ورود به میـدان مبارزات انتخاباتی

گزارشگر:حلیمه حسینی - ۰۵ سنبله ۱۳۹۲

کم‌کم به روزهایی نزدیک می‌شویم که جهت‌بندی‌ها و صف‌بندی‌های انتخاباتی، مشخص‌تر از همیشه رخ خواهد نمود. چه کسانی نامزد ریاست‌جمهوری خواهند بود؟ چه ایتلاف‌ها و چه زدوبندهایی در راه است تا یک بار دیگر انتخابات، تمثیل‌کنندۀ خواست و ارادۀ صاحبان زر و زور و تزویر باشد؟ و اما کسانی که با دست خالی از این سه عنصر اساسی که به گفتۀ دکتر شریعتی سه ابزار مهم و محوریِ قدرت به حساب می‌آیند، می‌خواهند وارد کارزار انتخاباتی شوند، چه‌گونه خواهند توانست از پسِ بازی‌های پشت پرده و آشکاری برآیند که با قدرت زیاد میدان را در انحصار صاحبانِ این ابزار قرار خواهد داد؟ 

با همۀ این مشکلات و همۀ این نگرانی‌ها اما مهم‌تر از همه این است که مردم محوری‌ترین عنصر انتخابات هستند و آن‌هایند که با هوشیارانه یا سهل‌انگارانه بازی کردن خود، ورق را به نفعِ این یک و یا آن دیگری برخواهند گرداند. اما قدر مسلم این است که این بار نامزدان ریاست‌جمهوری کارزاری بس دشوارتر و خطیرتر را روبه‌روی خود خواهند یافت؛ چرا که این بار مردمی قرار است به پای صندوق‌های رأی بروند که تجربه‌یی بیشتر و مهارتی عمیق‌تر برای درکِ سره از ناسره یافته‌اند. از این‌رو کسانی بُردی بیشتر را با خود خواهند داشت که در طول چهار سال گذشته اگر انتقادی از دولت داشته‌اند، برای حلِ آن راهکاری نیز طراحی کرده اند، و اگر از جامعۀ جهانی، حکومت افغانستان، مردم، جامعۀ مدنی و رسانه‌ها مشکل و خطایی را شاهد بوده‌اند، برای رفعِ آن‌ها چاره‌یی نیز اندیشیده اند. به عبارت دیگر، پیروزی از آنِ کسانی است که برنامه و طرحی کامل و فراگیر را روی دست داشته باشند و در میدان مبارزه‌یی که سخت و نفس‌گیر خواهد بود، با زبان منطق و ابزار علمی و مفاهمه سخن بگویند و یک دستورالعمل جامع و فراگیر را به تصویر بکشند که چه‌گونه باید قدرتی را که به فساد آلوده شده و بدنۀ نظامی که با رشد روزافزون معامله‌گری‌ها و قانون‌گریزی‌ها بیمار گشته، درمان کرد و به سامان رساند.
داشتن یک اجندای ملی که همۀ اقوام و همۀ گروه‌ها و در کل ملت افغانستان را زیر یک چتر جمع کند و برای هر کس نه با تقسیم‌بندی سرنوشت مردم جاذبه بیافریند، که با اختصاص دادنِ سهمی صادقانه از خدمت به ملت، محور مشارکت‌طلبی‌ها و همگرایی‌ها گردد، درست همان چیزی‌ست که برندۀ انتخابات پیش رو را تعیین می‌کند. این بار فقط شعارهای درون‌تهی بدون هیچ دورنمای کاریِ مشخص و داشتن برنامه‌یی برای عمل، کارساز نخواهد بود؛ چرا که این بار مردم می‌خواهند تغییر در سرنوشت‌شان و بهبود در وضعیت زنده‌گی‌شان را در عمل ببینند. پس نیاز است تا نامزدان ریاست‌جمهوری، قوی و با برنامه وارد عمل شوند؛ زیرا بخشی از امید به موفقیت انتخابات آتی را می‌توان از نحوۀ چینش مهره‌ها در جریان اعلام نامزدان ریاست‌جمهوری و معاونین آن‌ها و هم‌چنین کم‌وکیف کامپاین‌ها و برنامه‌های‌شان، در مردم پروراند و یا از میان برد. مردم ما دیگر خسته‌اند از شعار شنیدن و عکس‌های با ژست و ادا دیدن و از عمل خبری ندیدن و نشنیدن! این بار شهروندان ما و به‌خصوص رسانه‌های ما در هر حیطه و ساحه که کار می‌کنند، نباید بگذارند که یک بار دیگر صحنۀ انتخابات مبدل به زورآزمایی کسانی شود که پولی برای خریدنِ آرای مردم و یا صندوق‌های رأی دارند. بلکه این بار نوبت برنده شدنِ کسانی است که دغدغۀ رسیدن به همگرایی و جمع شدنِ حول محور منافع ملی را دارند و برنامۀ ملی‌یی را ترتیب داده‌اند که با اجرای آن می‌توانند افغانستانِ بحران‌زده را به سمت ثبات و امنیتِ پایدار ببرند.
یکی از حساس‌ترین مسایلی که نامزدان ریاست‌جمهوری آینده باید با زبانی صریح و طرحی روشن روی آن صحبت کنند، برنامه‌های آتی‌شان در زمینۀ دولت ـ ملت‌سازی به معنای واقعِ آن است. چه‌گونه می‌توان پراکنده‌گی‌های موجود را به وحدتی مطلوب پیوند زد و در راه گذار از دهه‌های نابه‌سامانی و بی‌ثباتی، فردایی سرشار از ثبات و امنیت را پیش روی مردم قرار داد؟
طرحِ یک اجندا و رهنمون ملی می‌تواند در میانِ این‌همه سرگردانی‌ و آشفته‌گی‌، غنیمتی باشد که همۀ افغانستانی‌ها را زیر یک چتر گرد هم آورده و مبنای گفت‌وگو و مشارکتی را باز کند که در آن محور همۀ تفاهم‌ها بر این نکته استوار است که اضافه کردن سوراخی به بدنۀ کشتی‌یی به نام افغانستان، به نفع هیچ‌کس نیست و فقط می‌تواند به غرق شدن همه در فرصتی کوتاه‌ بیانجامد و تنها راه باقی‌مانده فرا روی ما این است که حداقل‌هایی را شناسایی کرد که می‌توان بر سرِ آن در کنار همۀ اختلاف‌سلیقه‌ها و واگرایی‌ها، توافقی ملی هر چند نسبی به‌وجود آورد و شاید حداقل‌ترین اصل مورد پذیرشِ همه این باشد که باید این کشتی را سالم به ساحل نجات رساند و برای این نجات و این گذر از حجم وسیعی از بحران‌ها، چاره‌یی جز وحدت، هم‌اندیشی و همدیگرپذیری وجود ندارد. و طرح و تطبیقِ یک‌چنین استراتژی آن‌هم در جامعۀ افغانستان بدون شک کار آسانی نخواهد بود و هر کس که بتواند به بهترین شکل آن را طراحی، معرفی و تیوریزه کند، شایستۀ رهبری این کشور شناخته خواهد شد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.