- ۱۹ سنبله ۱۳۹۲
در حالی که پنج روز به آغاز روند ثبت نامِ نامزدان انتخابات ریاستجمهوری مانده است، گزارشها حاکی از آن است که همانند سالهای گذشته، شمار زیادی از افراد و نمایندهگانِ گروهها، برای ثبت نام آمادهگی گرفتهاند.
طبق روال گذشته، گروهها و افراد گوناگونی، بنا بر مقاصد متفاوتی برای ثبت نام مراجعه میکنند. این مقاصد جدای از مسایل سیاسی، منفعتهای شخصی نیز است که برخی از افراد آن را مطمح نظر دارند. به گونهیی که شمار زیادی از این اشخاص، فقط برای رسیدن به شهرت و یا پول، خود را به انتخابات نامزد میکنند. بسیاری از هموطنان ما شاهد اند که در انتخاباتهای قبلی، افرادی خود را نامزد کرده بودند که شهرتشان از محل زیستشان فراتر نمیرفت اما به دلیل اینکه بتوانند صاحب اعتباری کلان گردند، وارد کارزار انتخاباتی شده بودند. در کنار این گونه افراد، اشخاصی نیز بودند که برای رسیدن به پول خود را نامزد انتخابات کردند. این گونه افراد تا زمانی که رقابت نامزدها تنگاتنگ میشود، صبر میکنند و بعد در بدل دریافت مقداری پول از یکی از نامزدان مطرح، از ادامۀ کارزار انصراف میدهند.
این طرز برخورد با یک پروسۀ ملی به معنای آن است که از انتخابات در افغانستان، یک دستگاه تولید پول و شهرت درست شده، آنهم به این دلیل که شرایط ثبت نام بسیار سهل و ساده است. اگر بر فرض، شرایط نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری کمی دشوار بود و بنا بر معاییرِ سختگیرانهتری یک فرد میتوانست نامزد انتخابات گردد، بیتردید که چنین مشکلاتی به بار نمینشست. در حال حاضر جدای از اینکه تعدد نامزدان و به ویژه تراکم نامزدانِ ابنالوقت باعث حیفومیل بودجه انتخابات میشود، امکان تشخیص دقیق افراد مورد نظر را نیز از مردم میگیرد؛ به گونهیی که مردم در انتخاب یک نامزد از میانِ دهها نامزد ناشناس و سرشناس و بادرایت و بیکفایت درمیمانند.
نکتۀ دیگری که در این مسأله بسیار قابل توجه است، موضوع برنامهریزی نامزدان مطرح و سرشناس است. به این معنا که مردم از نامزدان مطرح توقع دارند که با یک برنامۀ دقیق و جامع وارد عمل شوند و طوری برنامههای خود را شرح دهند تا همه مردم در روشنایی آن قرار گیرند. اکثراً دیده شده که نامزدان مطرحِ انتخابات با آنکه پایگاه عمیق مردمی دارند و مورد اعتماد مردم اند، اما صاحب برنامههای دقیق و افغانستانشمول نیستند. نه به این معنا که آنان صاحب برنامه نیستند و یا برنامههایشان مشمول همه مردم کشور نیست، بل به این معنا که برنامههای انتخاباتیشان بسیار کلی و مبهم است. برنامهریزان این نامزدان، اکثراً از طرز کارزار انتخاباتی و قانع کردنِ مردم بیخبر اند و نمیتوانند اهداف و برنامههای نامزدان را درست و موشگافانه در دیدرسِ مردم قرار دهند. به همین دلیل، حکومت و گروههایی که یک گام بیشتر به قدرت نزدیک استند، بهسادهگی میتوانند آنان را سبوتاژ کرده و به بیبرنامهگی متهم سازند.
این نکته به اثبات رسیده که عدم برنامهریزی دقیق در کارزارهای انتخاباتی، بزرگترین و محبوبترین رهبران را به زمین زده است و این نکته تنها در مورد افغانستان صادق نیست، بل در تمام کشورهای جهان این قاعده صدق میکند.
بنابراین، بسیار لازمی به نظر میرسد که رهبران و شخصیتهای مهمِ سیاسییی که در این دور نیت نامزدی به انتخابات را دارند، این موضوع را مد نظر داشته باشند.
در هر صورت، چالشهای زیادی فرا راهِ این انتخابات وجود دارد تا گزینشِ یک فرد صادق و دلسوز به حالِ مردم افغانستان را دشوار سازد. این وضع، بیداری و درایت مردم افغانستان را میطلبد که با وجود تمام چالشها، رهبر واقعیِ خود را از میانِ اینهمه انتخاب کنند.
Comments are closed.