استاد ربانی فقید؛ سیاست‌مدار، صداقت‌مدار و اندیشه‌ورز اسلامی

گزارشگر:احمد عمران - ۲۹ سنبله ۱۳۹۲

دو سال از شهادت یکی از بزرگانِ این سرزمین می‌گذرد؛ یکی از آن چهره‌هایی که در تاریخ معاصر کشور، جایگاه و نقشِ او انکارناپذیر است.
پروفیسور استاد ربانی دو سال پیش در بحبوحه تلاش‌های خسته‌گی‌ناپذیرش برای تأمین صلح و امنیت در افغانستان، شکار کوراندیشان و تروریست‌های بی‌خبر از خدا شد و به رفیق اعلی پیوست و به این‌گونه، افغانستان یکی از سیاست‌مدارانِ اندیشه‌ورزِ خود را از دست داد و جایش برای همیشه در میانِ ما خالی باقی ماند.
استاد ربانی، شخصیتی چندبُعدی داشت. در جهان معاصر در میان شخصیت‌های اسلامی، کمتر کسی را می‌توان یافت که با شخصیت استاد ربانیِ فقید قابل مقایسه باشد. او فقیهی عالم و اندیشمندی بزرگ در جهان اسلام بود. سیاست‌مداری توام با صداقت بود و در عین حال، یک فرهنگی‌ِ والامقام به شمار می‌رفت.
استاد ربانی به عنوان اندیشه‌ورز اسلامی
استاد ربانی از نخستین سال‌های آغاز به آموزش، راه آینده‌اش را برگزیده بود. اسلام به عنوان آخرین دینِ برحق که آموزه‌های آن وعده رهایی و آزادی انسان را از اسارت‌های فرعونیِ زور و زر و تزویر را می‌داد، انگیزه‌یی شد تا استاد ربانی تمام زنده‌گی پربار خود را در راه خدمت به اسلام و اندیشه‌ورزی در این عرصه وقف کند. بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام باور دارند که دین از قرایتِ آن متفاوت است. به باور این اندیشمندان، قرایت دینی مساله انسانی و غیرقدسی است، در حالی که دین امری آسمانی و قدسی است. برای این‌که دین وارد فهم انسان‌ها شود، نیاز به تعریف و یا همان قرایت دارد. به همین دلیل است که می‌بینیم قرایت‌های متفاوتی از آموزه‌های اسلامی به وجود آمده است. این ویژه‌گی، بر پویایی و نامتناهی بودنِ آموزه‌های دینی تأکید دارد که برای هر عصر و زمانی می‌تواند کارساز و چاره‌اندیش باشد. حداقل در قرن بیستم، ما با افزایش و تحرک جریان‌های اسلامی، شاهد ظهور قرایت‌های مختلفی از اسلام بودیم که مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان در سه دسته بخش‌بندی کرد. نخست بنیادگرایان؛ دوم سنت‌گرایان؛ و سوم عقل‌گرایان. با توجه به آثار، سخنرانی‌ها و نوشته‌های استاد ربانی فقید، می‌توان گفت که ایشان قرایتی عقلانی از دین را وجه همتِ خود ساخته بود و تلاش‌های اندیشه‌ورزانه ایشان هم در این حوزه متمرکز بود. استاد ربانی فقید باور داشت که هرگونه قرایتی از آموزه‌های اسلام که سبب بیرون راندن عقل از عرصه دینداری شود، نمی‌تواند قابل دفاع و به صلاح امت اسلامی باشد. به همین دلیل، ما همواره شاهد بودیم که استاد ربانی فقید، دفاع از عقلانیت دینی را به رهروان خود توصیه می‌کرد و در سخنرانی‌ها و نوشته‌های خود، از این نوع قرایت دفاع می‌ورزید. استاد ربانی فقید باور داشت که قرایت عقلانی از دین، روشی است که کمک می‌کند انسان‌ها با ابزار عقل مدرن، به سراغ آموزه‌های دینی بروند و از آن به سود زیستمان سیاسی و فرهنگی خود استفاده کنند؛ خلاف قرایت‌های بینادگرایانه و سنتی از دین که نمی‌تواند با جهان معاصر سرسازگاری داشته باشد و لاجرم به خشونت و دشمنی با پدیده‌های متحدثه منجر می‌شود. در همین حال، استاد ربانی فقید باور داشت که قرایت عقلانی از اسلام به صلاح مسلمانان نیز هست. چون در چنین قرایتی، بر گفت‌وگو تأکید می‌شود و نوع برخورد آن با دیگران از سر دشمنی نه، بل از سرِ مهرورزی است. تاریخ سی ساله کشور نشان داد که نوع اندیشه‌ورزی استاد فقید، راه‌گشای مشکلات امروز و فردای جهان اسلام و افغانستان می‌تواند باشد.

استاد ربانی به عنوان سیاست‌مدار
هرچند بسیاری از اندیشمندان مسلمان باور دارند که اسلام خلاف برخی از ادیان دیگر که خود را وارد حوزه سیاست نمی‌کنند، دینی یک‌سر سیاسی است؛ ولی باورهای استاد ربانی با توجه به تجربه و تحقیقات متنوع ایشان از قرآن و سیره نبوی، نشان می‌دهد که او روشی میانه‌روانه را در این خصوص توصیه می‌کند. با توجه به این نوع برداشت از سیاست است که می‌بینیم استاد ربانی برای ایجاد حاکمیت سیاسی، دستاوردهای بشری را به رسمیت می‌شناسد و باور دارد که نظام سیاسی باید، نظامی مبتنی بر تفکیک قوا و ارزش‌های مردم‌سالارانه باشد. اما از بعدی دیگر که عمدتاً سیاست‌مداران را به نوعی انحراف از هنجارهای اخلاقی برای رسیدن به اهداف‌شان وا می‌دارد، استاد ربانی اخلاق را در حوزه سیاست که ریشه در دین‌داری دارد، رها نمی‌کند و به این نظر نیست که «هدف وسیله را توجیه می‌کند». استاد ربانی به همین دلیل سیاست‌مداری صادق است. به معنای دیگر، می‌بینیم که استاد ربانی فقید بیشتر از این‌که سیاست‌مدار باشد، صداقت‌مدار است. تلاش‌های پی‌گیرانه استاد ربانی در سال‌های پایانی عمر پر بارش در راه تأمین صلح و ثبات در افغانستان، می‌تواند به‌روشنی این نوع رویکرد به سیاست را نشان دهد.

درس‌هایی که از استاد ربانی باید آموخت
استاد ربانی فقید به دلیل همان شخصیت چندبُعدی و پرمایه، همواره به عنوان آموزگار عرصه اندیشه‌ورزیِ دینی و سیاسی باقی می‌ماند. هرچند ایشان امروز در میان ما نیستند، ولی میراث پُربارِ اندیشه و فعالیت‌های سیاسیِ ایشان در نزد ما موجود است. از این میراث بزرگ معنوی، باید آموخت و راه نجات کشور را شناسایی کرد. از استاد ربانی باید درس بردباری، شکیبایی، استقامت، گذشت و تقوا را آموخت. از او باید آموخت که در جهان معاصر همان‌گونه که می‌توان مسلمان بود، می‌توان معاصر و امروزی نیز بود. از استاد ربانی باید آموخت که جهاد تنها برداشتن تفنگ نیست، بل با زبان و نوشتار نیز می‌توان جهاد کرد. از استاد ربانی باید آموخت که «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا.
یادش گرامی و راهش پُر رهرو باد!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.