احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حلیمه حسینی - ۰۲ میزان ۱۳۹۲
سرانجام سکوت شکست و کسی عملاً قدم به میدان گذاشت؛ تاجری که هوای سیاست به سر دارد، توانست تکلیف را زودتر از دیگران با خود یکسره کند و نخستین کسی شود که رسماً اعلام نامزدی میکند آنهم درست در فضایی که بحث و جدل بر روی اینکه چه کسی وارد میدان مبارزه انتخاباتی خواهد شد، بهشدت جریان داشته است.
از بیش از ۵۰ نفری که بستههای معلوماتی را گرفتهاند، هنوز فقط یک نفر عملاً برای ثبت نام آمده است. پرسش این است که پنجاه و چند نفر دیگر چه میکنند؟ پرسش این است که گرفتن بستههای معلوماتی که مقدمهیی برای ثبت نام در مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری است، آیا تعداد نامزدان را هم مشخص خواهد کرد؟
بدون شک هستند کسانی که نتوانند از عهده شرایط نسبتاً سنگینی که برای ثبت نام گذاشته شده است، برآیند؛ اما نکته اینجاست چرا کسانی که برای آنها تهیه یک میلیون افغانی یا صدهزار کارت رأیدهی کار سادهیی است، مردد اند و نمیخواهند نامزدی خود را علنی کنند؟ دو خانمی که بستههای معلوماتی را گرفتهاند و نامشان هنوز فاش نشده، با چه برنامهیی و با چه پشتوانههایی وارد میدان مبارزه خواهند شد؟
تردید در ثبت نام و علنی شدنِ نامزدیها در این دوره اگر با دید مثبت نگریسته شود، میتواند نشان از نوعی پختهتر شدنِ سیاستمداران ما باشد. هرچند کم نیستند کسانی که بخواهند بختِ خود را برای تصاحب چوکی ریاستجمهوری بیازماینــد، اما همه پختهتر از آن شدهاند که این بار بدون حساب و کتاب و برآوردِ سود و هزینه وارد میدان شوند. همه منتظر نشستهاند و جهتگیریِ حریفانِ احتمالی را رصد میکنند و میخواهند ببینند که باد به کدام سو وزیدن میگیرد.
به نظر میرسد این گروهِ احتمالاً پنجاهوچند نفری، با ترکیب و هیأتی متفاوت رخ خواهند نمود. گروهی هنوز وارد میدان نشده، از پسِ شرایط برنخواهند آمد و عطای این منصب را به لقایش خواهند بخشید و بستهها را پس خواهند فرستاد. گروه دیگری هم هستند که نیازمند فرصت بیشتری هستند تا پایگاه مردمیِ خود را یک بار دیگر محک بزنند و بدانند که تا چه حد در فضای سیاسی امروز، وزن و رنگ دارند. کار این گروه دشوار است، اما تجربه ثابت کرده که دیگر بیحساب و کتاب وارد میدان شدن، جز ضرر حاصلی نخواهد داد. گروهی هم در این میان، کاسبکار و بازاری اند، بدین معنا که سیاست برای آنها چیزی جز راهی برای کسب سود بیشتر نیست. پس بهراحتی با پیشنهادهای دندانگیری که بتواند برای آنها سود چشمگیری را به دنبال داشته باشد، حاضرند با کمال میل بستهها را پس بفرستند و یا حتا بعد از آن نیز به نفع کسی که میخواهد پای میز معامله بنشیند، از این رقابت کنار بروند. تکلیف با این گروه روشن است؛ معامله کردن با آنها حساب و کتابِ خاصِ خودش را دارد. اما گیجکنندهترین گروه آنهایی هستند که ائتلاف کردهاند و پیش از گرفتن بستههای معلوماتی، تعهد نمودهاند که با تشکیل یک گروه کلانتر سیاسی و حمایت از یک نامزد مشترک، احتمال بُرد را برای همه گروه بیشتر سازند. ولی تعجبآور اینکه: اگر قرار است ائتلافی باشد و نامزدی مشترک از درونِ این تیم بیرون بیاید، چرا هنوز هر کدام به دنبال این هستند که از کسب منافع بازار انتخابات، عقب نمانده و به نسبتِ تقاضای بازار گرماگرم انتخاباتی، طرحی و اندیشهیی هرچند غافلگیرکننده را به میان آورند؛ یکی وفای به ائتلاف را به تست شانسش مستقیماً برای تصاحب این منصب، و دیگری ممکن است به رضایت دادن به نامزد شدن به معاون اولی و یا معاونت دومیِ یکی از قویترین نامزدانِ جناح حریف و یا حتا دریافت بکسی پُر از اسکناسهای سبز و یا هر احتمال وسوسهانگیز دیگری که منفعتی کلان را به تصویر بکشد.
همه اینها احتمالاتیاند که در افکار عمومی تبارز یافته و قابل ارزیابی میباشند، و اما وقتی جالب توجه میشوند که از سوی کسانی این حرکتها را شاهد باشیم که ائتلاف و توافق کردهاند که با هم به یک نقطهنظرِ مشترک برسند. حال باید دید که در این اتحادها و ائتلافها، چه کسانی به ریاست و چه کسانی به معاونت دل خوش خواهند کرد.
جناب آقای رییسجمهور هم که نشست سالانه سازمان ملل را به حالِ خود واگذاشت تا نشان دهد که تا چه حد مسایل داخلی برایش مهمتر است از آنچه در این نشست خواهد گذشت. اما صد البته باید این پرسش مطرح شود که اگر جناب آقای کرزی میتوانست برای دورهیی دیگر وارد میدان رقابت برای حفظ قدرت شود، بازهم به این سفر تا این حد بیتوجه باقی میماند؟
به هر حال آنچه مسلم است این است که این شب و روزها کسانی که به اصطلاح وزنی دارند و دستکم برای جمع کردن چندین هزار کارت رأیدهی مشکلی ندارند و با محبوبیت یا با خرید کارتها قادر به تأمین آن میباشند، بسیار محتاطانه وارد بازی شدهاند و سرگرم چانهزنی بر روی قیمتها و دستاوردهای آیندهاند. در روزهای باقی مانده، تکلیف ائتلافها و اتحادها نیز اجباراً با اعلام رسمی موضع و نامزدشان، مشخص خواهد شد و بدون شک این بار اگر شکاف و گسلهایی میان اتحادها و همگراییهایی که به نام انتخابات و برای بهتر مدیریت شدنِ آن به وجود آمده، ایجاد شود، تنها و تنها برنده این میدان، تیم جناب آقای کرزی خواهد بود که بدون شک این روزها تنها نگرانیاش، شکل گرفتن همگراییها و اتحادهای واقعی و قدرتمندیست که میتواند سرنوشت انتخابات را رقم بزند. تیم حاکم میخواهد به هر بهانه و ترفند و دستاویزی همگراییها و اتحادها را بشکاند تا ماهها و سالهای خوشِ دیگری را پیش روی خود قرار دهــد.
Comments are closed.