- ۲۸ میزان ۱۳۹۲
کاپی به روزنامه ماندگار!
هفته پیش، روزنامه شما و چند نشریه دیگر، ادعاهای آقای دشتی و دیگران را به چاپ رساندند. در رابطه به تمام اتهامات، وزیر اطلاعاتوفرهنگ در کنفرانسهای مطبوعاتی با اسناد این اتهامات را رد کرد.
جلال نورانی که در تمام این کنفرانسها حضور داشت، در تردید اتهامات متذکره مقالهیی را که ضمیمه این نامه میباشد، نگاشته و خواهان چاپ آن میباشد.
امید است طبق مواد صریح قانون رسانهها، این جوابیه را در صفحه مناسب به چاپ برسانید.
با احترام
دین محمد مبارز راشدی
معین نشراتی وزارت اطلاعاتوفرهنگ
صاحبغرضان سروصدایی بلند کردند که گویا دهسال پیش، به تعداد پنجاهوچند قلم آثار تاریخی ضبط شده از سوی پولیس لندن را داکتر رهین مال افغانستان ندانسته و حتا به پولیس لندن دستور داده که قاچاقبر را رها کند.
داکتر رهین ماهها قبل از امروز، این اتهام مضحک را در جمع اصحاب رسانهها پاسخ گفت. رییس موزیم ملی نیز توضیح مفصلی در باره اقدامات وزیر فرهنگ در این راستا داد و از همگان دعوت کرد که به دیدن آن پارچهها به موزیم ملی تشریف بیارند.
واقعیت این است که بعد از اطلاعدهی پولیس لندن، داکتر رهین فوتوهای آثار بهدست آمده را مطالعه کرد و با وصف اینکه از روی فوتوها بسیار به روشنی نمیشد قضاوت کرد که آیا آثار متعلق به افغانستان است یا نه، بازهم او تلاش کرد تا آثار مذکور را به افغانستان باز گرداند. آثار مذکور سرانجام به افغانستان رسید و بعد از ثبت و سجل، تحویل موزیم ملی شد و بحمد الله محفوظ است.
بازگشت نه تنها آثار ضبط شده در لندن؛ بل سایر آثاری که از کشورهای دیگر به اثر تلاش وزارت اطلاعات و فرهنگ به وطن آورده شده اند، سبب آن شد که موزیم ویران و به تاراج رفته وطن ما بار دیگر رونق بگیرد و هماکنون هزاران پارچه از آثار تاریخی در موزیم ملی افغانستان محفوظ است.
گردش آوردن آثار تاریخی وطن ما زیر نام “گنجینه باختر” در قاره امریکا، اروپا و استرالیا و به نمایش گذاشتن آن برای جهانیان تاکنون میلیونها دالر را به خزانه افغانستان ریخته است. رهبری با کفایت وزارت اطلاعات و فرهنک افغانستان گنجینه باختر را با شرایطی به کشورهای جهان گسیل داشته است که ابتدا بیمه قانونی و کافی از کشورها مطالبه میشود و قیمت به نمایشگذاری آن را نیز ما تعیین میکنیم.
فعلا این گنجینه در قاره استرالیا در گردش است و میلیونها نفر از آن دیدن میکنند. و یقین مییابند که برعکس آنچه در غرب شایع شده، افغانستان سرزمین کشتار و توحش نیست و این ملت کهنسال آفریننده چنین شاهکارهای هنری در دو هزار سال پیش است.
بعد از جنگهای داخلی، تا سقوط طالبان حتا عمارت موزیم ملی چنان وضعیت و حشتناک داشت که کس جرات نمیکرد، در روز روشن داخل آن شود. آن موزیم سوخته و ویران و غارت شده که پارچههای صدها مجسمه و سایر آثار شکسته در دهلیزهای آن انباشته شده بود، به وجه شایسته ترمیم شد.
آثار قابل ترمیم، مرمت شدند و آثاری هم از چنگ غارتگران نجات داده شده به موزیم برگردانده شد. در حال حاضر وزارت اطلاعات و فرهنگ کار اعمار عمارت جدید موزیم را در کنار تعمیر سابقه روی دست دارد که با معیارهای دقیق موزیمداری اعمار خواهد شد تا آثار در درجه مطلوب هوا، رطوبت و جلوگیری از صدمات در مقابل حوادث طبیعی چون زلزله و در کمال امنیت محفوظ بمانند. این همه تلاشها برای حفظ آثار تاریخی شاید یکی از شاهکارهای بزرگ داکتر رهین بهحساب آید. پس به کسانیکه ادعاهای پوچ و بیمعنی را علیه داکتر رهین به راه میاندازند باید گفت که غیر از پنجاهونه قلم اثر تاریخی فوقالذکر بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ جمعا قریب سه هزار اثر تاریخی غارتشده افغانستان که بیشترشان ثبت و راجستر موزیم ملی هم نبوده و به اثر کاوشهای خودسرانه قاچاقبران بهدست آمده و به خارج قاچاق شده بود با تلاشهای وزارت اطلاعات و فرهنگ و همکاری موزیم برتانیا و سایر کشورها به کشور برگردانده شد.
همین اکنون وزارت اطلاعات و فرهنگ زمینه برگرداندن تعدادی از آثار بسیار زیبا و گرانبهای تاریخی را که قاچاقبران به نیویارک برده بودند، فراهم کرده است. عقل سلیم حکم میکند که صرف در رابطه به همین بازگرداندن آثار غارت شده، داکتر رهین مستحق هزارها تحسین باشد. پس به تهمت گران باید گفت که: خانهخرابها اگر انصاف ندارید، حداقل بگویید عقلتان در کجاست که در موردی تهمت میزنید که عقدهمندیتان از دور آشکار است و کسی را محکوم میکنید که شایسته قدردانی و دستبوسی است. چون گل خشک تهمت بیاعتنا بودن به آثار تاریخی به دیوار نه چسپید، یک تعداد عقدهمندان دیگر مساله اختلاس یک میلیون دالر اهدایی مدنجیت سنگ را علم کردند. یک میلیون دالری که تا هماکنون نیز به افغانستان نرسیده و آن مبلغ دوصدوچندهزار دالر را که در زمان ریاست داکتر رهین به افغانستان فرستاده شده هم وزیر اطلاعات و فرهنگ طی یک کنفرانس مطبوعاتی براساس مکاتیب و اسناد موثق حساب داد. اهل رسانهها اسناد را دیدند و کمیسیون شکایات سنای کشور حتا اخطار داد که هر گاه بار دیگر کسانی بخواهند با دادن چنین اطلاعات دروغین و مضحک به رسانههای خارجی کسی را بدنام سازند، عاملان چنین دروغپراگنیها را افشا خواهد کرد.
البته قضاوت شخصیت بزرگ و محترمی چون حضرت صبغتالله مجددی نخستین رییسجمهور دولت اسلامی افغانستان و جناب داکتر لودین رییس اداره مستقل مبارزه علیه فساد اداری که حتا گفت اگر کسی به قرآن هم سوگند بخورد من در پاکی داکتر رهین شک نخواهم کرد و گواهی همه کسانیکه وزیر را میشناسند، نشان داد که تهمت اختلاس یا حیفومیل پول از سوی داکتر رهین تا چه حد بیپایه و مضحک است. جالب این است که مدتها قبل فهیم دشتی ادعا کرده بود که اسناد به اصطلاح اختلاس پول را به امنیت ملی و سارنوالی سپرده است.
اما معلوم نیست که چرا دشتی عوض اینکه برود و از مراجعی که باید اسناد او را بررسی کنند، بپرسد در رسانهها ظاهر میشود و همان ادعاها و اتهامات را به تکرار به گوش مردم میرساند. چرا انتظار نمیکشد تا مراجع قانونی پس از بررسی نتیجه را اعلام کنند مگر نه این است که او میخواهد فقط هیاهو ایجاد کند و ذهن مردم را علیه داکتر رهین آشفته سازد. همانگونه که ذهن خودش، به اعتراف خودش علیه داکتر رهین نهایت آشفته و بیمار است.
همه میدانند که در آشفته بازار تعدد رسانهها، پنجاه تلویزیون، صدوپنجاه رادیو و هزاروچند صد نشریه چاپی، دهها تخطی رسانهای صورت میگیرد و ضرورت آن بود تا کمیسیونی مثل گذشته ایجاد شود که به شکایات و تخطیهای رسانهای و حتا اختلاف میان خود رسانهها رسیدگی کند. کمیسیون به حکم رییسجمهور بهوجود آمد، قوه قضایه آن را تایید کرد و زمانیکه هیاهوی فهیم دشتی و شرکایش مبنی بر غیرقانونی بودن کمیسیون گوشها را کر کرد، قوه مقننه یعنی پارلمان هم ضرورت آن کمیسیون را تایید کرد که با تایید سه قوه دهن دشتی و اعوان و انصارش باید یخ میکرد. اما برعکس سمفونی تکراری غیرقانونی خواندن کمیسیون خاموش نشد. حیرتآور است.
نمایندگان مردم افغانستان با تایید تعدیل مادههای مورد پیشنهاد وزارت اطلاعات و فرهنگ و گماشتن داکتر رهین در راس کمیسیون بررسی از شکایات و تخطیهای رسانهای دیگر حرفی را برای دشتی و شرکایش باقی نگذاشتند و چند نفر وکیل محترم پارلمان در تلویزیونهای مختلف دلایل این گمارش را که بسیار قانع کنند هم است، بیان داشتند. اما بازهم تعدادی از این مدافعان!! سرسخت آزادی بیان از گلو پاره کردن برای آزادی بیان نایستادند.
حیرتآور است که این دو سه نفر عقل کل که خود را متخصص شناخت آزادی بیان و دموکراسی میدانند، تظاهر میکنند که بیشتر از صدوچند وکیل پارلمان به آزادی بیان دلسوزی ندارند و با وجود تایید قوای سهگانه دولت، هنوز هم وزیر اطلاعات و فرهنگ را قانونشکن میدانند، آخر گستاخی هم اندازه دارد. ایستادن در برابر حکم رییسجمهور، در برابر قضا و بعد هم در برابر پارلمان کشور و بهصراحت اظهار تمرد کردن! چه خوردهای که هضم کرده نمیتوانی؟ با این همه تمرد و سرکشی حتا در برابر قانونگذاران کشور، قانونشکن تویی یا وزیر اطلاعات و فرهنگ که نه تنها مو به مو همه قوانین را رعایت میکند، بلکه هیچ ذرهای از مراتب تهذیب و آداب را فروگذاشت نکرده است.
پس این توهستی که سزاوار پشت میلههای زندان هستی، فکر نمیکنی که بهتر باشد که افراد گستاخ، دسیسهساز، عقدهمند و مفتری به دار آویخته شوند تا جامعه از لوث و جودشان پاک گردد.
Comments are closed.