احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۰ عقرب ۱۳۹۲
مجیبالرحمن الرحیمی / ۱۱-عقرب/۱۳۹۲
در ادامه تحریکات قومی و علمستیزیهای حلقات راسیست و تمامیتخواه در آکادمی علوم افغانستان، و پس از رسوایی نشر کتاب اتنوگرافی افغانستان، و توهین به قوم شریف هزاره، مجازات خبرنگار تلویزیون ملی بلخ بهخاطر کاربرد اصطلاح دانشگاه از سوی کریم خرم وزیر اطلاعات و فرهنگِ آنزمان، و اِعمال سیاست کتابسوزی؛ این بار رییس جدید اکادمی علوم خانم ثریا پیکان تصمیم گرفته است یکی از رتبههای علمیِ یکی از پژوهشگران، نویسندهگان و فرهنگیان فرهیخته کشور آقای میرزامحمد روستایی را به جرم اینکه در کتاب اخیرش زیر عنوان «عارف چاهآبی و ویژهگیهای اشعارش»، برای اشخاصی همچون عبدالرحمان خان، حبیبالله خان و نادرخان کلمات ظالم و ستمگر را به کار برده است، پایین آورد و یا حتا توبیخاً او را سلب رتبه نماید.
معلوم نیست این اکادمی علوم است که در آن دانشمندان با فراغ بال بتوانند آثار علمی خود را منتشر کنند یا اداره تفتیش عقاید! چه نسبتی بین توهین به یک قوم و انتقاد از یک زمامدار ستمگر وجود دارد که آن را بهانهیی برای اِعمال چنین سلیقههای استبدادی ساختهاند؟ در ثانی این عمل رییس اکادمی علوم چهقدر با قوانین کشور و ضوابط اکادمی علوم همخوانی دارد؟ با وجود آنکه در ماده ۳۴ قانون اساسی بهروشنی تصریح شده است که:
۱ـ «آزادی بیــان از تعـرض مصون است»
۲ـ «هر افغان حق دارد فکر خود را به وسیله گفتار، نوشته، تصویر و یا وسایل دیگر، با رعایت احکام مندرج این قانون اساسی اظهار نماید.»
۳ـ «هر افغان حق دارد مطابق به احکام قانون، به طبع و نشر مطالب، بدون ارایه قبلی آن به مقامات دولتی، بپردازد.»
اما بازهم اینها بدون در نظر گرفتن قانون، به شکل خودسرانه حکومتکها و سیستمهای استبدادی خود را در اداراتی که مسوول آن تعیین میشوند، اعمال میکنند. ما قطعاً این اقدام غیرعلمی و دانشستیزانه ثریا پوپل رییس اکادمی علوم را محکوم و نکوهش میکنیم و از همه هموطنان آزاده و دانشمندان و نویسندهگان کشور میخواهیم که این گونه اقدامات خودسرانه و علمستیزانه را محکوم کنند وبرای اعاده حیثیت آقای روستایی از وی حمایت همهجانبه کنند.
*** ادامه صفحه ۷
از شهکارهای تازه…
اینهم یادداشت آقای روستایی:
دست ظلم و بیعدالتی شکسته باد!
ثریا پوپل رییس اکادمی علوم در سلسلۀ نخستین اقدامات علمستیزانه و تبارگرایانهاش، دست به اجرای تصمیم شرمآوری زد که به موجب آن، بایست یک رتبۀ علمی از من گرفته شود.
ثریا پوپل که میان موجی از تعصبات کور، خودکامهگی، بداندیشی و بیدیانتی سرگردان است، به دستور دوستان و مشاوران کینهتوز هممسلکش، به این بهانه که در فصل دوم کتاب «عارف چاهآبی و ویژهگیهای اشعارش» (نوشتۀ اینجانب) نسبت به بعضی از شخصیتهای ملی کلمات نامناسب و اهانتآمیز بهکار رفته، این دسیسه را علیه من بهراه انداخته است. حال آنکه این پروژه یک پروژه شخصی نه، بلکه یک موضوع تعیینشدۀ رسمی در اکادمی علوم بوده و در تدوین و تکمیل آن افراد، کمیتهها و کمیسیونهای متعدد تا سطح شورای علمی، نقش و مسوولیت داشته و دارند.
استفاده از چند کلمه مثل خیرهسر، ظالم و ستمگر و… در شأن اشخاصی چون امیرحبیبالله خان، امیر عبدالرحمن خان، محمدنادرخان و غیره که به گونۀ عادی در اکثر تحقیقات و حتا در محافل و گفتوگوهای امروزی به وفرت مطرح میشود، مسألهیی نیست که از روی عناد و دشمنی در شأن ایشان گفته شده باشد؛ بلکه این واژهها و عبارات رابطۀ مستقیم با مآخذ و منابع معتبر علمی و تاریخییی دارند که در صورت ضرورت و نیاز، به توضیح آن پرداخته خواهد شد.
ثریا پوپل با ناآگاهی و شماتت تمام میگوید: «اکادمی هر که را رتبۀ علمی بدهد، آن را پس نیز میتواند بگیرد.» امّا غافل از آنکه درجۀ تحصیل و رتبۀ علمی را نمیتوان اهدا کرد تا آن را واپس گرفت، و اگر چنین اهداهایی ممکن باشد، چرا او نمیتواند دوستان و مباشرانش را با اعطای چند رتبه از رُتب علمی، اعزاز و اکرام نماید؟
پس کسب درجۀ تحصیل و رتبۀ علمی، رابطۀ مستقیم با سعی و تلاش و مجاهدتِ شخص داشته و آن یک حقِ اکتسابی و یک امتیاز معنوی به شمار میرود که هیچ شخص، هیچ شورا، هیچ ارگان و هیچ مقامی آن را سلب کرده نمیتواند.
اما دوشیزه پوپل، این حرکت ناسزا و این عمل ناروا را با وقاحت و دیدهدرایی عجیبی علیه من اِعمال نمود و با وصف صبر و تحمل و این امید که شاید از اثر مشورتهای استادان این نهاد، نسبت به تصمیمش تجدید نظر نماید، اما سرانجام دیده شد که مرغ او یک لنگ دارد!
ثریا پوپل در این مدت کوتاه از ریاستش در اکادمی علوم، بهروشنی ثابت ساخت که مصاب به یک بیماری لاعلاج است؛ بیماری ناشی از خشونت و تعصب؛ بیماری ناشی از حس خطرناکِ عُجب و خودبزرگبینی و…، و راستش قلباً نمیخواستم با چنان موجود عجیبالخلقهیی دربیفتم، اما چه کنم؛ چون به من آشکارا ظلم روا داشته شده و من باید از حق معین و ثابت خود دفاع نمایم. امیدواریم خدای حق و عدالت، و دوستان و عزیزان پاکطینت و استبدادستیز، در این مسیر یاریام فرمایند. انشاءالله تعالی!
Comments are closed.