گزارشگر:15 عقرب 1392 - ۱۴ عقرب ۱۳۹۲
اعلام نارضایتیِ دولت افغانستان نسبت به کشته شدن حکیمالله محسود، سنگ نهاییِ طالبپروریِ دولت آقای کرزی را گذاشت. پیشتر از این، سخنگویان او گفته بودند که در این زمینه نظری نخواهند داشت، زیرا موضع ایالات متحده تاهنوز مشخص نیست. اما اینک نامۀ خبری ریاستجمهوری افغانستان مینمایاند که رییسجمهور کرزی، کشته شدن آقای محسود را ضربهیی بر پروسۀ صلح میداند و همانند پاکستان از این مسأله شدیداً ناراحت است.
البته این نخستین واکنشِ غیرمنطقیِ آقای کرزی نسبت به یک عملیاتِ ضد تروریسـتی نیست. چندی قبل نیز که نیروهای امریکایی لطیفالله محسود (پسرکاکای حکیمالله) را در ولایت لوگر دستگیر کردند، آقای کرزی برافروخته و خشمگین شـد. گویا لطیفالله محسود برای وساطت به کابل آمده بود.
یافتهها بر آناند که حکیمالله محسود فرمانده طالبان پاکستانی، با همکاری دولت پاکستان کشته شده است. زیرا گفته میشود که در این اواخر، این فرمانده طالب تمایل پیدا کرده بود که با ایالات متحده از طریق دولت افغانستان گفتوگو کند و اینگونه پاکستان را نگران ساخته بود. با آنکه دولت پاکستان نشان میدهد که از کشته شدن محسود ناراحت است، اما این واکنش چیزی جز فریب اذهان عامه نیست. زیرا در پاکستان احساسات ضد امریکایی بهدلیل فعالیت هواپیماهای بدون سرنشین، بهشدت در غلیان است و نیز دولت پاکستان از عملکرد انتقامجویانۀ طالبان در هراس است؛ بنابرین بهناچار خود را مخالف کشته شدن محسود نشان میدهد. اما پرسش این است که چرا آقای کرزی از مرگ یک تروریست، چنین اظهار نارضایتی میکند؟
همسویی آقای کرزی با پاکستان در این قضیه دو جنبه دارد. یکی اینکه دولت افغانستان بنا بر همان سیاست طالبگرایانهاش موضعگیری کرده است. هرچند رییسجمهور برهم خوردن مذاکرات صلح را بهانه میکند، اما واضح است که اگر تمایل محسود به گفتوگو وجود میداشت، باید ماهها پیش این مذاکره صورت میگرفت و اینگونه سناریوی مذاکره چندین سال به درازا نمیکشید. از سوی دیگر، این تمایل هرگز به معنای پایان خشونتها نبوده و نمیباشد. همین اکنون روشن است که میان طالبان پاکستانی دو دستهگی وجود دارد. این نکته از عملکرد آنها بر سرجانشینی فرمانده جدید روشن است که اکنون سعی بر آن است که رادیکالترین چهره را جایگزین آقای محسود سازند و این خود مینمایاند که هیچ میلی به گفتوگو وجود نداشته و نخواهد داشت. بنابرین، هنوز هم بحث گفتوگو با طالبان، یک امر منتفی و بیفایده است؛ اما دولت افغانستان نمیتواند از آن دل بکند.
جنبه دیگر این همسویی را میتوان در ناآگاهی حکومت افغانستان جستوجو کرد؛ اینکه آقای کرزی هنوز نمیداند پاکستان چرا همکاری کرد تا امریکاییها به مخفیگاه محسود دست یابند. به این معنا که دولت کرزی از بازی دوسرۀ پاکستان هیچ چیز نمیداند و تنها فریب موضعگیری ظاهریِ پاکستان را خورده است.
در هر صورت، مسأله این است که آقای کرزی یک بار دیگر در کنار طالبان ایستاده و سخنگوی طالبان افغانستانی و پاکستانی شده است. طالبان همواره در جریان گفتوگوهای صلح، دست به خشونتبارترین حملات زدهاند. آنها هرچند شاید تمایل به گفتوگو داشتهاند، اما از سوی دیگر حملاتشان را علیه مردم بیگناه افغانستان توقف ندادهاند. حتا در مواردی قاصدان صلح را کشتهاند. پس اکنون چه جای تأسف است که یک بار هم جبهۀ مبارزه علیه تروریسم، یکی از آنها را در جریان گفتوگوها کشته باشد. اگر طالبان به صلح علاقه واقعی دارند، نباید با یک عمل بالمثلِ جبهۀ مبارزه علیه تروریسم، از موضع خود عقب بنشینند. این منطقِ کاملاً آشکارِ قضیه است، ولی متأسفانه دیده میشود که اینبار آقای کرزی مدافع و سخنگوی طالبانِ هر دو سوی مرز یا به عبارتی لر و بر شده است.
Comments are closed.