گزارشگر:27 عقرب 1392 - ۲۶ عقرب ۱۳۹۲
این جهان بیثبات است و استندردی که ما بر اساسِ آن به قضاوت دیگران میپردازیم، غالبِ اوقات افراطی و خشن میباشد. بیشتر ما در طول زندهگی خود، افراد با استعداد و باهوشی را میبینیم که نادیده انگاشته شده و مورد بیمهری قرار میگیرند. اما هنگامی که از این جهان فانی رخ برمیبندند، ناگهان به چشم آمده و دیده میشوند. شما آنها را درک نکرده و نمیشناسید تا زمانی که آنها چشم از جهان فرو میبندند.
در این نوشته، به نام افرادی اشاره خواهد شـد که در طول زندهگی، آنچنان که شایستهاش بودند، مورد قدردانی قرار نگرفتند.
نیک دریک
نیک دریک، ترانهسرای انگلیسی و بزرگی بود که در طول زندهگیاش، توجهات زیادی را به سوی خود جلب نکرد. اما پس از مرگ در همهجای جهان شناخته شد. هرچند او مبتلا به اضطراب اجتماعی بود و نمیتوانست در جمع به اجرا بپردازد، او تا پیش از مرگش در سال ۱۹۷۴، فرقهیی را برای خود ساخت. بلافاصله پس از مرگش، ترانههای نیک سر و صدای زیادی برپا کرد (بهخصوص در میان بسیاری از طرفداران شرقی). دربارۀ او مستندهای زیادی ساخته شده و در تبلیغات فولکسواگن نیز از ترانههای او استفاده شده است؛ حتا یک آهنگ نیز دربارۀ او نوشته شده است ـ زندهگی در شهر شمالی، توسط آکادمی دیریم.
سقراط
سقراط، به عنوان یک فیلسوف روشنفکر یونانی، در دورانی زندهگی میکرد که تفکر مترقی بسیار چالشبرانگیز تلقی میشد. هرچند او بعدها به عنوان پیشگامی در فلسفۀ غرب مورد احترام قرار گرفت، اما هوش و تفکرِ او که در آن زمان مخالف با عقیدۀ رایج بود و جلوتر از زمانِ خود حرکت میکرد، سبب شد تا مقامات عالی نسبت به او خشمگین شوند. آنها از او خواستند تا تفکرات و عقایدش را برای همیشه خاموش کنـد. سرانجام، او محکوم به فاسد کردنِ تفکر یونانیان شد. او را به مرگ محکوم کردند، اما تفکر او بعدها سراسر جهان را در نوردید.
امیلی دیکنسون
امروز، از دیکنسون به عنوان یکی از بزرگترین شاعران امریکا یاد میشود. اما این شاعر در دوران زندهگیاش مورد توجه قرار نگرفت. در حالی که بسیار افسرده و شدیداً و به طرزی غریب منزوی بود، از جهان فاصله گرفت و در دنیای تاریکِ خود با موضوعاتی غریب سر و کله میزد ـ مرگ و جاودانهگی. هرچند در طول زندهگیاش، چندین مجموعه شعر چاپ نمود، اما او در سکوتی خاموش فعالانه کار میکرد. پس از مرگ او در سال ۱۸۸۶، خواهرش ۱۸۰۰ اثر ناشناخته از او را پیدا کرد و نبوغ شاعریِ این زن را به جهان معرفی نموده و شناساند.
ادگار آلن پو
ادگار آلن پو در دوران زندهگیاش، فقط به عنوان یک ویراستار و منتقد ادبی شناخته شده بود. در طول زندهگیاش تنها یک اثر شاخص از خود به چاپ رساند (کلاغ سیاه). کتابخانۀ شخصی او که از شعرهای حماسی و داستانهای کوتاه پُر بود، تا زمان مرگش در سال ۱۸۴۹ ناشناخته باقی ماند. حال، او را یکی از بزرگترین شاعران تمام دوران امریکا میدانند. او سرانجام، به خاطر نبوغش، به عنوان پیشگام داستانهای کوتاه در سراسر جهان شناخته شد. او همچنین به عنوان خالق ژانر داستان پولیسی معروف است.
یوهان سباستین باخ
باخ که اُرگنواز کلیسا بود، تا اواخر دوران زندهگی خود به عنوان یک موسیقیدان، برجسته نشده و دیده نشد. هرچند او به عنوان یک پیانیست و ارگنواز برجسته در سراسر اروپا شناخته شده بود، اما تا قرن نوزدهم به عنوان یک موسیقیدان معروف نشد. باخ مخترع دوبارۀ چرخۀ موسیقی به شمار نمیآید، بلکه به عنوان فردی شناخته میشود که سبک ترکیبی درخشانی را خلق کرده است. از او به عنوان بزرگترین موسیقیدان دوران باروک و پس از آن یاد میکنند.
لینی بروس
لینی بروس، که در زمان خود از شهرت خاصی برخوردار نبود، کمدینی بود که به خاطر کارهای وقیح و شرمآورش شهرت داشت. او هرچند فقط چندبار در تلویزیون مشاهده شد، اما بهخاطر اظهارات صریح و روشنش در سراسر کشور مشهور بود و به همین دلیل چند بار نیز بازداشت شد و در فهرست سیاه تمام کلوبهای کشور امریکا و سپس آسترالیا قرار گرفت. بروس در سال ۱۹۶۶ از دنیا رفت، اما روح کارهای او در بسیاری از کمدیها باقی ماند. و در سال ۲۰۰۴، مرکز کمدی، او را در میان صد چهرۀ برجستۀ این ژانر قرار دادـ تنها دو نفر از این کمدینها بروس را چهرهیی خلاق و برجسته میدانسـتند.
جان کیتس
جان کینس شاعر انگلیسی بود که بهخاطر سهم و تأثیری که بر جنبش رومانتیک گذاشته است، معروف میباشد. با وجود استعداد اولیۀ او در انتخاب کلمات و تصور و خیال بسیار پُر شور، منتقدان و افراد معاصر با او، کارهای ادبی او را در زمان حیاتش نادیده میانگاشتند. او در سنین جوانی در سال ۱۸۲۱ از دنیا رفت. حال کارهای او در میان استادان و شاعران مدرن، به عنوان یک جواهر پنهان دیده میشود.
جف باکلی
جف باکلی، پس از آنکه یک دهه را به عنوان یکی از اعضای گروهی در لاس آنجلس، سپری کرد، خود گروهی را درست نموده و آلبومی با عنوان گریس را ضبط و برای حدود یک سال تور مختصری را برگزار نمود. در دوران زندهگی خود، هرگز بهخاطر کارهایش مورد تشویق قرار نگرفت. هنگامی که باکلی در سال ۱۹۹۷ در رودخانه غرق شد، چهار سری آهنگ نمونه از خود بر جای گذاشت که در نهایت، شهرتِ او را رقم زد. کارهای فوقالعادۀ او سبب شد تا جف به صدر لیست بهترین آهنگها بیاید؛ از جمله بهخاطر آهنگ هالیلویای لئونارد کوهن.
وینسنت ونگوگ
وینسنت ونگوگ مانند اکثر هنرمندان آرام و فکور، زندهگی را با افسردهگی و اضطراب طی کرد؛ به همین خاطر به عنوان یک آدمِ فرومایه شناخته میشد. او به طور مداوم با بیماری روانی در مبارزه بود و تا اواخر بیست سالهگی، نقاشی کردن را آغاز نکرد، اما پیش از آنکه یک دهه بعد و در سال ۱۸۹۰ خودکشی نماید، ۲۰۰۰ اثر هنری از خود بر جای گذاشت. هرچند در دوران زندهگیاش بسیار مورد قدردانی قرار میگرفت، اما او صاحب آثار ارزشمندی در دنیای هنر است و تأثیری مثال زدنی را بر هنر قرن بیستم و استفاده از رنگ، بر جای گذاشت.
بیلی مییز
بیشتر بهخاطر میزبانی برنامۀ پیتچ من، و فروشندۀ انحصاری، شناخته شده و معروف است. اما او را پیشگام برنامههای سرگرمکننده میدانند. او صفحۀ نمایش تلویزیونِ شما را چنان منفجر میکند که نامش را در کنار چنین برنامههایی به خاطر بسپارید. تا زمان مرگ او در جون سال ۲۰۰۹، جهان به تنفر از مییز علاقه داشت؛ در این زمان بود که او را بهخاطر کارهایش شناختند.
تهیه و ترجمه: www.seemorgh.com/culture
Comments are closed.