- ۱۴ سنبله ۱۳۹۱
امریکا در حالی از اتاقهای تجارت و صنایع کشور، خواهان قطع روابط تجاری با ۲۴ شرکت و بانک ایرانی شده، که میزان صادرات و واردات میان دو کشور از دو میلیارد دالر در سال تجاوز نمیکند. این رقم با توجه به امکانات و نیازهای ایران، رقم بالایی نیست و نمیتواند اثر چشمگیری در اقتصاد این کشور داشته باشد.
امریکا در نامه رسمییی که به اتاقهای تجارت و صنایع افغانستان فرستاده، به برنامه هستهیی ایران اشاره کرده و آن را برنامهیی نظامی خوانده که منافع امریکا و متحدانِ آن را تهدید میکند. امریکا دلیل قطع روابط تجاری میان افغانستان و ایران را هم به این مساله ربط داده است.
اما این نامه از منظری دیگر، قابل توجه و غور بیشتر است. چرا امریکا میخواهد پای افغانستان را وارد مشکلِ خود با ایران کند؟ موضوعی که به کرات از سوی مقامهای کشور رد شده و با وجود امضای توافقنامه راهبردی با امریکا، مقامهای کشور تاکید کردهاند که امضای این توافقنامه، تهدیدی برای امنیت کشورهای همسایه افغانستان نباید پنداشته شود.
همین چند روز پیش نیز، رییسجمهور کرزی در سخنرانیِ خود در شانزدهمین نشست اعضای جنبش غیرمتعهدها، به امضای توافقات میان غرب و افغانستان اشاره کرد و گفت که این توافقنامهها به هیچ صورت خطری برای کشورهای همسایه نیست.
اما دو روز پس از اجلاس جنبش غیرمتعهدها، اتاق تجارت و صنایع کشور، نامهیی از سوی امریکا دریافت میکند که در آن از بازرگانان کشور خواسته میشود که پس از این از راه بندرعباس ایران، معاملات تجارتیِ خود را انجام ندهند. این درخواست زمانی صورت میگیرد که به تازهگی کشورهای هندوستان، افغانستان و ایران، تعهدات جدیدی را مبنی بر گسترش روابط بازرگانی میان خود امضا کردهاند.
از سوی دیگر، افغانستان با امضای توافقنامه راهبردی با ایالات متحده امریکا، این فرصت را برای این کشور آماده کرده که در صورت ارایه چنین خواستهایی، از سوی افغانستان پذیرفته شود. توافقنامه راهبردی، به امریکا این امکان را میدهد در صورتی که از سوی کشوری احساس خطر کند، متحدان راهبردیِ خود را در آن شرکت دهد. حالا هم امریکا به دلیل امضای همین توافقنامه راهبردی، چنین درخواستی را مطرح کرده که از نظر حقوقی نمیتواند مغایر روابط دوجانبه میان دو کشور باشد.
ولی از جانب دیگر، افغانستان موقعیت شکننده و خطرناکی در منطقه دارد. هر اقدام و حرکتی که از سوی افغانستان در منافات با منافع کشورهای همسایه صورت گیرد، احتمال افزایش بحران در کشور را بیشتر میکند. افغانستان کشوری محاط به خشکه است و این پاشنۀ آشیل کشورِ ما در مناسبات منطقهیی و جهانی میتواند به شمار رود. آنچه که امروز افغانستان شاهد آن است، از ناامنی تا بیثباتیهای اقتصادی، ناشی از همین مساله است. کشورهای همسایه افغانستان که به آبهای آزاد دسترسی دارند، آسانترین امکان وصل شدنِ کشورشان را به جهان خارج، از این طریق فراهم میکنند. فراموش نکنیم که کشورهای قدرتمندی نظیر امریکا نیز برای تامین احتیاجات تسلیحاتی و تدارکاتی خود، از همین راهها استفاده میکنند. امریکا همین حالا با پاکستان وارد یک رشته روابط سری شده تا مرزهای این کشور به روی کاروانهای تدارکاتیِ ناتو باز باشد.
پاکستان چندی پیش بهدلیل اختلافهایی که با مقامهای امریکایی پیدا کرد، میسر تدارکاتیِ ناتو را به روی کاروانهای آن بست و این مساله سبب سروصداها و تنشهای زیادی میان دو کشور شد.
از جانب دیگر، پاکستان در حال امتیازگیری از ناتو و امریکاست و در عین حال، افغانستان را هم میخواهد زیر فشار اقتصادی و نظامیِ خود داشته باشد. پاکستان از یکسو جنگجویان را به افغانستان میفرستد و از جانب دیگر، فشارهای اقتصادی خود را بر کشورِ ما افزایش میبخشد. این مسایل میتوانند وضعیت فعلی را از اینهم پیچیدهتر کنند. اگر تجار کشور مجبور شوند به خواستهای امریکا مبنی بر قطعِ روابط بازرگانی با ایران تن در دهند، بدون شک این مساله اثرات بسیار بدی را بر وضعیت امنیتی و اقتصادیِ کشور بهجا میگذارد. از سوی دیگر، وقتی امریکا با توجه به قراردادها و توافقاتی که با افغانستان امضا کرده، خواهان همگرایی با این کشور در مناسبات بینالمللی و منطقهییاش است، چرا چنین خواستی را به جانب افغانستان ارایه میدارد؟
میدانیم که از چندماه به این طرف، مناطق جنوبی و شرقیِ افغانستان مورد حملات توپخانهیی و راکتیِ پاکستان قرار دارد. این موضوع تا به حال از مجاریِ مختلف دنبال شده، ولی متحدان غربیِ کشور نسبت به این مشکلات بیتفاوت بودهاند. آیا غیرمعقول است که بر اساس توافقاتی که میان افغانستان و کشورهای غربی امضا شده، انتظار حمایتهای بیشتری در برابر تهدیدهای خارجی از این کشورها داشته باشیم؟! چرا امریکا میخواهد روابط افغانستان با ایران را تیره کند، ولی خود در برابر تجاوز آشکار نظامی پاکستان به خاک افغانستان، هیچ واکنشی نشان ندهد؟! آیا جای گلایه از این کشور نیست که میخواهد افغانستان را رو در روی یک همسایهاش قرار دهد، ولی خودش در برابر سرنوشت تلخ کشورِ همپیمانش آرام دست روی دست بگذارد؟!
مساله دیگر این است که همواره از سوی مقامهای کشور و حتا مقامهای جامعه جهانی، به کشورهای همسایه افغانستان اطمینان داده شده که امضای توافقنامههای راهبردی، منافع هیچیک از آنها را تهدید نمیکند. آیا درخواست قطع روابط تجارتی و بارزگانی با ۲۴ شرکت و بانک ایرانی، به معنای تهدید منافع یک کشور همسایه نیست؟
البته اشتباه نشود، این مقاله در پی حمایت از منافع کشورخاصی نیست، ولی بدون شک تلاش میکند که از منافع ملیِ افغانستان در برابر هرگونه تهدید دفاع کند. اینجا بحث ایران به عنوان یک دوست و یا دشمن، محلی از اعراب ندارد، ولی منافع کشورِ ما یقیناً بااهمیت میباشد. شاید گاهی فکر شود که درخواست وضع تحریم از افغانستان علیه برخی شرکتهای ایرانی توسط امریکا، اقدامی نظامی تلقی شود. بلی، این تحریم میتواند تعبیر نرمافزارانۀ نظامی داشته باشد و کشور ایران آن را یک اقدام نظامی علیه منافعِ خود تلقی کند که از خاک افغانستان متوجه آن است. امروز اگر امریکا خواهان لغو همکاریهای اقتصادی با یکی از کشورهای همسایه شده، بعید نیست که فردا خواهان اقدامهایی شدیدتر و حتا نظامی نیز شود.
Comments are closed.