گزارشگر:منوچهر/ 9 قوس 1392 - ۰۸ قوس ۱۳۹۲
رییسجمهور کرزی در تازهترین سخنرانی رادیوییاش، شروطش را بر سر امضای پیمان امنیتی آشکارتر ساخته و گفته است که ایالات متحده باید شرایط افغانستان را بپذیرد. در متن این سخنرانی آمده است که خانههای باشندهگان افغانستان باید از تعرض و تلاشیِ امریکاییها در امان باشند. ایالات متحده باید در تأمین صلح و به نتیجه رسیدن گفتوگوها با طالبان، همکاری کند و نیز در انتخابات افغانستان مداخله نکند، بلکه برعکس یاری کند تا یک انتخابات شفاف و سالم برگزار گردد.
آقای کرزی با اشاره به برگزاری لویه جرگۀ مشورتی، یادآوری کرده که این شرایط در کمیسیونهای لویه جرگه مورد بحث قرار گرفته و اکنون ایالات متحده باید در برآورده شدن آن تعهداتی بسپارد.
با آنکه لحن آقای کرزی در این سخنرانی نرم بود و از سختگیریهای قبلیِ او در این زمینه چیزی دیده نشد، اما با اینهمه این سخنرانی نشان میدهد که آقای کرزی هنوز در پی چانهزنیهایش مبنی بر حمایت ایالات متحده از نامزد مورد نظرش در انتخابات پیش رو میباشد.
به نظر میرسد که آقای کرزی عدم تندی لازم در این سخنرانی را در مورد دیگری جبران کرده است. چنانکه او در پی کشته شدن یک کودک و زخمی شدن دو زن در یک حملۀ نیروهای هوایی ناتو در هلمند گفته است که: «از سالها بدینسو مردم بیگناه ما تحت نام جنگ علیه تروریسم قربانی میشوند و خانههای شان مصونیت ندارد. تا زمانی که اینچنین خودسریها و ظلم نیروهای خارجی بر مردم ما ادامه یابد، موافقتنامۀ امنیتی با امریکا امضا نخواهد شد.»
به هر روی، آنچه موضع آقای کرزی را در زمینۀ امضای پیمان امنیتی تشکیل میدهد، همین شرایطیست که خود او آنها را عنوان میکند. دستاویز آقای کرزی ظاهراً منطقی است، اما پشت این ظاهر منطقی، مسالۀ دیگری است که باید به آنها اشاره کرد.
بعد از دیدار کرزی با مشاور امنیت ملی امریکا این آوازه بالا گرفته است که آقای کرزی در دیدارش با مشاور امنیتی ایالات متحده، اسم یکی از نامزدان را برده و تأکید کرده که در این انتخابات نباید این نامزد برنده شود. اگر چنین چیزی درست باشد نشان میدهد که آقای کرزی خود میخواهد پای امریکارا در انجام تقلب و دستدرازی در انتخابات افغانستان بکشاند.
اما با این تفاوت که این مداخله باید به نفعِ او صورت بگیرد.
مسالۀ دیگر، تأمین امنیت است که به عنوان یک شرط مطرح شده است. سوال این است که آیا این شرط یک شرط عقلانی است؟
آقای کرزی در دوازده سال حکومتش نتوانست امنیت سراسری را تأمین کند. با آنکه چندین بار و به صورت دوامدار پروسۀ مذاکرات با طالبان را در دستور کارش قرار داد، تمام تلاشهای او و حکومتش به جایی نرسید. حالآنکه در تمام این مدت، ایالات متحده و کشورهای منطقه نیز او را حمایت کردند. بنابراین، این شرط نیز محققشدنی نیست و تنها میتواند به عنوان یک دستاویز مطرح شود و بس.
تلاشی خانههای مردم از سوی نیروهای خارجی نیز سرنوشت همسانی دارد. آقای کرزی اگر خواهان قطع این روند بود، چرا در سالهای گذشته چنین تقاضایی نداشت؟ با آنکه دیده میشود ایالات متحده روی این مسأله خیلی پافشاری ندارد؛ به این معنا که ممکن است طی یک تفاهم، روند تلاشی خانهها از سوی امریکاییها قطع شود و یا هم مکانیسم جدیدی برایش طرح شود. مثلاً این برنامه از سوی نیروهای امنیتی افغانستان و ناتو مشترکاً اجرا گردد که در آن صورت این مسأله حل خواهد شد.
اما آقای کرزی در پی حل این موضوع نیست، بلکه با سرسختی تمام دنبال انتفای کامل آن است که این روند ایالات متحده را مجبور میسازد در موضع مخالف قرار گیرد.
به هر روی، تا جایی که هویداست، آقای کرزی بیش از همه دنبال امضای این پیمان است و به همین خاطر لویه جرگه برگزار کرد، هیاهو به راه انداخت، سخنرانیهای متعددی را اجرا نمود تا مسالۀ پیمان امنیتی را یک برنامۀ ملی جلوه بدهد و اکنون خود طوری بازی میکند که گویا این مردماند برای امضای پیمان امنیتی با ایالات متحده تصمیم میگیرند.
اما همۀ این بازیها بر آناند تا ایالات متحده مجبور به موافقت با برنامههای آقای کرزی گردد که این مسأله محقق نخواهد بود. تحلیلها بر آن اند که امریکاییها خیلی دنبال مخالفت با شروط آقای کرزی نیستند. ایالات متحده ممکن است شروط آقای کرزی را بپذیرند، اما به نظر نمیرسد نسبت به خواستههای پنهان جناب رییس جمهور تمکین کنند. احتمالاً این موضوع را آقای کرزی نیز دریافته است و به همین خاطر سعی دارد که ایالات متحده را از برندهشدن مخالفانش در انتخابات پیش رو هشدار دهد.
حالا روشن نیست که موضع ایالات متحده چه خواهد بود. اما این روشن است که ادامۀ این پافشاریها و معاملهگریهای آقای کرزی، سرنوشت امضای پیمان امنیتی را دگرگون میکند. ممکن است این دگرگونی به انتفا و یا هم انعقاد پیمانی یکطرفه بیانجامد که در آن صورت، بازندۀ اصلی مردم افغانستان خواهد بود.
Comments are closed.