گزارشگر:محمد اکرام اندیشمند/ 24 جدی 1392 - ۲۳ جدی ۱۳۹۲
با انتشار کتاب رابرت گیتس وزیر دفاع پیشین امریکا یک واقعیت دیگر نیز آشکار شد:
افغانستان میدان رقابت و بزکشی سیاسی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات ایالات متحده امریکا.
درحالی که تا اکنون، افغانستان عرصۀ رقابت و خصومت دولت های مختلف منطقه چون: خصومت هند و پاکستان، رقابت و دشمنی ایران و عربستان، رقابتهای روسیه و سایر اعضای سازمان شانکهای با امریکا و متحدین غربی اش شمرده می شد، و میدان نبرد امریکا، ناتو و دولت افغانستان به ریاست حامد کرزی با نیروهای طالبان، القاعده با حمایت ناآشکار و پیچیدۀ پاکستان و کشورهای نفتخیز عربی منطقه بود.
ادعای گیتس در کتاب «ماموریت»:
رابرت گیتس که در ریاست جمهوری بوش پدر رییس CIA و در زمان انتقال قدرت از جورج بوش پسر به بارک اوبامای دموکرات وزیردفاع بود، تا دوسال نخستِ ریاست جمهوری اوباما همچنان در مسند وزارت دفاع باقی ماند. وی در حدود دوسال بعد از ترک این مسند، کتاب»وظیفه» یا ماموریت را نگاشت که در بخشی آن از افکار و سیاست بارک اوباما در مورد افغانستان و رییس جمهور کرزی سخن گفت.
گیتس در کتاب ماموریت ادعا میکند که حکومت اوباما در دومین انتخابات ریاستجمهوری افغانستان (۲۹ اسد ۱۳۸۸ – ۱۹ آگست ۲۰۰۹) تلاش کرد تا حامدکرزی را که به او علاقهیی نداشت، از کرسی اقتدار به زیر بکشد. او این تلاش را یک «توطئه خام و ناکام» تلقی می کند. مجریان اصلی این توطئه در کتاب»ماموریت»، ریچاردهالبروک نمایندۀ خاص ایالات متحده امریکا در امور افغانستان و پاکستان که در دسمبر۲۰۱۰ پدرود حیات گفت و ایکنبیری سفیر واشنگتن در کابل معرفی می شوند.
استدلال و شواهد رابرت گیتس در ادعایش این است که ریچارد هالبروک تلاش کرد تا انتخابات به دور دوم برود و برای شکست کرزی از تاکتیک هایی چون مشارکت در مجالس انتخاباتی رقیبان کرزی و عکس برداری های مشترک با آنها استفاده میکرد.
رابرت گیتس در کتاب ماموریت، چهرۀ اندوه بار می گیرد و از آلودهگی دستان امریکا و از لکۀ دامن همکار یا دوست امریکا یعنی رییس جمهور کرزی سخن میگوید. او عمق نارضایتی و نفرت خود را با این گفته که «همه چیز بسیار زشت بود»، نشان میدهد.
ادعا و شکایت رابرت گیتس از اوباما و حکومت او به کنار زدن رییس جمهور کرزی خلاصه نمیشود. وی، سیاست بارک اوباما را در جنگ افغانستان نیز نشانه میگیرد و مینویسد که اوباما باورش را به استراتیژی نظامی خود در این جنگ از دست داده بود و به فرماندهان نظامی امریکا اعتماد نداشت و جنگ افغانستان را هم متعلق به خودش نمیدانست.
میزان درستی و نادرستی ادعای»ماموریت»:
آیا ادعای رابرت گیتس در خاطرات ماموریتش در واقع از»توطئه» اوباما در براندازی رییس جمهور کرزی درست است؟ ادعای گیتس تا چه حدی به کشمکش ها و رقابت های درونی دو حزب همیشه حاکم بر سرنوشت امریکا بستهگی و پیوند دارد؟ اگر اتهامات و ادعای رابرت گیتس به صورت تصنعی و غیرواقعی ناشی از رقابتهای درون حزبی جمهوری خواهان و دموکراتها باشد، آیا دست جمهوری خواهان امریکا در عقب امتناع رییس جمهور کرزی از امضای پیمان امنیتی قرار ندارد تا بارک اوباما و دموکراتها در سطح بین المللی تحقیر شوند؟
نقطۀ جالب این است که رابرت گیتس آنچه را در مورد دخالت و توطئه حکومت اوباما در دومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ۲۰۰۹ میگوید که رییس جمهور کرزی پس از برگزاری انتخابات مذکور مطرح کرد. آیا جمهوری خواهان در واشنگتن به قول گیتس، به «همکار امریکا» یعنی به کرزی، اطلاعات می دادند و یا به او دیکته می کردند؟
اگر ادعای گیتس در مورد کنارزدن کرزی به رقابت های درونی دستگاه حاکمیت امریکا بر نگردد، این نکته قابل پرسش است که چرا اوباما و حکومت او علیرغم تصمیم به راندن حامد کرزی از مسند قدرت قادر به راندن او نشدند؛ در حالی که بقای وی در این مسند، مرهون حمایت نظامی و مالی امریکا بود. این در حالی بود که مقامات امریکایی، از ریاست جمهوری کرزی حتی قبل از برگزاری دور دوم انتخابات سخن می گفتند. هیلاری کلنتن وزیر خارجه امریکا پیروزی کرزی را در دوم قاطعانه پیشبینی کرد و سپس «دیوید آکسلرد» نزدیکترین مشاور اوباما گفت که داکتر عبدالله عبدالله شانس پیروزی نداشت.
مبالغه و کتمان:
به نظر می رسد که ادعای رابرت گیتس در مورد کنارزدن کرزی از کرسی قدرت در انتخابات ریاست جمهوری سال۲۰۰۹ توسط اوباما و حکومت او مبالغه آمیز و غیر واقعی باشد. ادعای گیتس مبنی بر تعویض کرزی با شخص دیگر به خصوص با داکتر عبدالله رقیب اصلی او توسط اوباما و حکومت امریکا در دومین انتخابات ریاست جمهوری نه آن زمان و نه بعداً مطرح نشد.
در حالی که گزینۀ امریکایی ها در انتخابات پیشین با توجه به استراتیژی امریکایی ها و انگلیس ها در مورد رهبری دولت افغانستان همچنان کرزی بود؛ اما اوباما و حکومت حزب دموکرات، کرزی را تحت فشار قرار دادند تا با ایجاد یک اداره و مدیریت سالم، به فساد غیر قابل مهار حکومت خود پایان دهد. حکومتی که گولدن براون صدراعظم بریتانیا پس از تبریکی به رییس جمهور کرزی روز ششم نومبر ۲۰۰۹ (۱۵عقرب ۱۳۸۸) خواستار مبارزۀ جدی با فساد در جهت ایجاد یک دولت سالم و مؤثر شد و در پارلمان بریتانیا اظهار داشت:«حاضر نیست جان سربازان کشورش را برای حفظ دولتی که با فساد مبارزه نمی کند و فساد به «نام دوم» دولت افغانستان مبدل شده، به خطر اندازد.»
باب هیربرت سرمقاله نویس روزنامه نیویارک تایمز در آغاز سال (۲۰۰۹) که اوباما در هژدهم فبروری این سال(۳۰ حوت ۱۳۷۸) هفده هزار نیروی اضافی به افغانستان اعزام داشت، نوشت:«اگر آقای اوباما میخواهد قوتهای جدید به افغانستان بفرستد، وی باید از طریق تلویزیون برای مردم امریکا به صراحت کامل بگوید که چه چیز را میخواهد به دست بیاورد؟» او در این مقاله تصویر خود را از دولت مورد حمایت امریکا چنین ارائه کرد: «دولتی را که ما در افغانستان حمایت می کنیم یک عشرتکدۀ متعفن فاسد، حکومت کانگستر ها(مافیا) و آدم های مکاری هستند که عادت به رشوت خوردن نموده اند.»
بارک اوباما پس از تبریکی به کرزی گفت:« ما به حکومت کرزی یک مجموعۀ صریح انتظارات و تدابیری را که در جهت حسابدهی لازم اند، تسلیم میدهیم تا شکی باقی نماند که ما از این مناسبات چه میخواهیم؟»
اما رابرت گیتس در مورد انگیزههای فشار بر رییس جمهور کرزی چیزی نمیگوید و آن را کتمان میکند.
تبعات بزکشی جمهوریخواهان و دموکرات ها:
اگر نگاشتهها و اظهارات رابرت گیتس، بزکشی و بازی سیاسی در رقابتهای درون حزبی جمهوری خواهان و دموکراتها باشد، تبعات این بازی برای افغانستان بسیار خطر ناک خواهد بود. افزایش عقده و خصومت میان کرزی و اوباما و بازی با سرنوشت آیندۀ افغانستان در گرو این خصومت و نفرت شخصی قرار خواهد گرفت.
به نظر میرسد که رییس جمهور کرزی با رهایی حتی ۸۸ زندانی که امریکا آنرا خطر ناک اعلان کرد این خصومت و نفرت را تا نقطۀ صفر ادامه میدهد. تا آنجاکه که بارک اوباما هم به این نقطه برسد و گزینۀ صفر عملی شود. در چنین حالتی، افغانستان نه به میدان بزکشی بازیگران منطقه و جهان، بلکه خود به «بزی» چاپ اندازان مبدل خواهد شد.
Comments are closed.