احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمدحسين رحمتي/ 24 جدی 1392 - ۲۳ جدی ۱۳۹۲
این دقیقاً برنامۀ معروفی است که در مکزیک با نام PROGRESA در سالهای پایانی دهۀ ۱۹۹۰ اجرا شد. هدف از این برنامه، کمک به شرکت بیشتر کودکان در مکاتب و در نتیجه کاهش فقر بود. مبلغ پرداختی به خانوادههای فقیر، حدود یکچهارمِ درآمد این خانوادهها را شامل میشد و بنابراین تمایل به شرکت در چنین برنامهیی و اثرگذاریاش زیاد بود. دور اول، چنین برنامهیی به صورت آزمایشگاهی اجرا شد و دادههای حدود ۱۸۶ روستای دیگر که این برنامه در آنها اجرا نشد نیز جمعآوری شد. نتایج برنامه فوقالعاده بود. تحلیل نتایج آزمایشگاهی نشان داد که سالهای تحصیلِ دانشآموزان در مکاتبی که سیاست فوق اجرا شده، ۵ تا ۱۵ درصد بیشتر از روستاهای معمولی است. اما پرسش اساسی برای دولت این بود که چنین برنامهیی را باید چهگونه ادامه داد تا بیشترین نتیجه را به دنبال داشته باشد؟ برای دولت و مردم بسیار پُرهزینه بود اگر میخواستند این آزمایش را با ساختارهایِ پرداختیِ مختلف در دورههای بعد دوباره آزمایش کنند، بنابراین باید اقتصاددانان از روش دیگری برای ارزیابی سیاستهای مختلف استفاده میکردند.
تاد و وولفین (۲۰۰۶) پاسخِ این سوالِ دولت را به کمک برنامههای کمپیوتری مدلسازی و شبیهسازی دادند و نتایج تحقیقشان را در یکی از بهترین مجلههای اقتصادی چاپ کردند. به عبارت دیگر، آنها به کمک کمپیوتر، رفتار خانوارها را شبیهسازی کردند و مدلی از اقتصاد واقعی را به کمک کمپیوتر بازسازی نمودند. به کمک این مدل آنها میتوانند قبل از اجرای طرح، نتایج هر سیاستِ جدید را در کمپیوتر شبیهسازی کنند و آن را ارزیابی کنند. ایشان به کمک دادههای روستاهایی که کمک دولت را دریافت نکرده بودند، پارامترهای مدل ساختاری پویایشان که میتواند تصمیمگیری در مورد فرزنددار شدن، فرستادن کودکان به مکاتب، مصرف خانوار و درآمدشان را توضیح دهد، تخمین زدند. سپس برای اینکه اعتبار مدل را بسنجند، مدل پیشنهادیشان را برای بقیۀ روستاها که کمک دریافت کرده بودند، شبیهسازی کردند. نتایج این تحقیق فوقالعاده بود. مدل آنها میتوانست اکثر نتایجی که در واقعیت با اجرای سیاست رخ داده بود را پیشبینی کند. بنابراین آنها مطمین شدند که مدلشان توصیف دقیقی از اقتصاد واقعی است و میتوان نتایج سیاستهای مختلف را به کمک مدل کمپیوتری ارزیابی کرد.
تاد و وولفین ابتدا نتایج بلندمدتِ سیاست فعلی را در سالهای آتی پیشبینی کردند. در این مدل خانوارها در خصوص داشتن فرزند جدید در سال بعد تصمیم میگیرند، بنابراین میتوان اثر سیاست فعلی را بر روی متوسط تعداد فرزندان هر خانوار پیشبینی کرد. اهمیت این سوال در اثرات جانبی ناشی از پرداخت مستقیم به خانوارهای کمدرآمد است؛ به این ترتیب که چنین سیاستی موجب افزایش جمعیت هر خانوار شود. مطالعۀ ایشان نشان داد که بدون اجرای این سیاست، میانگین تعداد فرزندان در هر خانوار برابر ۴٫۲۴ فرزند است، در حالیکه با اجرای این سیاست، میانگین تعداد فرزندان ۴٫۲۸ میشود. سیاست حمایتی فوق، تنها در حدود ۱ درصد بر تعداد فرزندان اثر دارد. در بخش دیگر مقاله نشان داده شده که اگر هیچ سیاست حمایتی اجرا نشود، متوسط سالهایی که دختران تحصیل میکنند، برابر ۶٫۲۹ سال است. اجرای سیاستهای موجود تعداد سالهای تحصیل دختران را تا حد ۶٫۸۳ سال افزایش میدهد. تاد و وولفین نشان دادند اگر میزان حمایت مالی دوبرابر شود، تعداد این سالها حتی به سطح ۳۰/۷ سال نیز میرسد. جالبتر سیاستی است که نویسندهگان پیشنهاد میدهند. مطالعۀ نتایج مدل روشن میسازد که تحصیل دانشآموزان در دورۀ ابتدایی بسیار مرسوم است و سیاستهای حمایتی بیشتر انتقال منابع است تا انگیزاننده. نویسندهگان پیشنهاد میدهند که یارانه برای شرکت فرزندان در دورۀ ابتدایی حذف شود و تمام این منابع برای شرکت دانشآموزان در دورۀ متوسطه صرف شود. به عبارت دیگر، این سیاست همان خرج قبلی را برای دولت دارد، ولی تعداد سالهایی که دختران تکمیل میکنند، تا حد ۶٫۹۷ سال افزایش مییابد. این مقاله یک مثال مفید از چهگونهگی استفاده از مدلسازی کمپیوتری و شبیهسازی برای پاسخ به سوالات اقتصادی و سیاستهای پیشنهادی است.
به طور خلاصه در مثالهای فوق بحث شد که اقتصاد نیز، مانند همۀ علوم دیگر، مبتنی بر عدد و رقم است و هر زمان که ممکن باشد، از شرایط آزمایشگاهی و مدلسازی کمپیوتری برای پاسخ به سوالات اقتصادی بهره میگیرد. سخن آخر اینکه: روشهای دیگری نیز در اقتصـاد وجود دارد که برای ارزیابی درستی و کارایی تیـوریها و سیاستها استفاده میشود و محدود به همین دو مورد فوق نیست. همچنین مشابهسازی اقتصاد با علوم مهندسی تا حدی میتواند مفید باشد، ولی همواره کارساز نیست و محدودیتهایی وجود دارد. انتخاب مثالهای فوق، تصادفی نبوده و هدف، نشان دادن جنبههایی از اقتصاد است که کمتر در محافل روشنفکری بحث میشود. بدون آشنایی از حوزههایی که اقتصاد در آنها حرفی برای گفتن دارد، بحث کردن از روششناسی اقتصاد چندان منطقی نیست. همچنین، اشارههای فوق روشن میکنند که بخش زندهیی از جریان اصلی اقتصاد بر مبنای تحقیق بر روی دادههای کشورهای در حال توسعه است.
Comments are closed.