محاکمۀ نجفی مُمدِ سلامتِ انتخـاباتِ پیش روست!

گزارشگر:پرتو نادری/30 جدی 1392 - ۲۹ جدی ۱۳۹۲

نجفی پس از چهار سال به تعبیر همان بیت ابوالمعانی بیـدل «لب باز کرده است…». اما پرسش این‌جاست که چرا او در این روزهای حساس که رییس‌جمهور از امضای قرارداد امنیتی با امریکا خودداری می‌ورزد، و به انتخابات بیشتر از سه ماه باقی نمانده، چنین نابه‌هنگام بانگ سر می‌دهد؟ آیا این یک بازی سیاسی است که نجفی می‌خواهد به اشارۀ ولی‌نعمت خویش، ذهن مردم افغانستان را در پیوند به نتایج انتخابات آینده مخدوش سازد؟ شاید پخشِ چنین سخنانی مقدمه‌یی باشد برای آن بازی سیاسی که اگر نامزد آن جناح سیاسی که نجفی از آن به نان‌ونوایی رسیده پیروز نشود، آن‌گاه بهانه‌یی وجود داشته باشد برای نپذیرفتن نتایج انتخابات!

دیدگاه‌هایی وجود دارند مبنی بر این‌که بزرگ‌ترین دلیلِ حامد کرزی برای امضا نکردنِ قرارداد امنیتی این است که باید امریکا از نامزد مورد نظرِ او حمایت کند و آن را بر کرسی بنشاند. اما اگر چنین نشد، بر بنیاد سخنان نجفی، آن نامزد می‌تواند بهانۀ مداخلۀ امریکا را به میان آورده و نتایج انتخابات را نپذیرد.

mandegar-3اما نپذیرفتن نتایج انتخابات به وسیلۀ یک یا چند تن از نامزدان ریاست‌جمهوری، می‌تواند افغانستان را با یک فاجعۀ غیرقابل مهار رو به‌رو سازد. گاهی یک جمله می‌تواند به مانند کبریتی روشن بر انبار باروت فرود آید. من امیدوارم که چنین نشود و افغانستان یک انتخاباتِ روشن و شفاف را پشت سر بگذارد. ولی اگر غیر آن شد، از هم‌اکنون نجفی با آن گفته‌هایش مسووولیت وضعیتِ ناگوار را بر دوش گرفته است.

شاید هم نجفی چنین سخنانی را به اشارۀ حامد کرزی شلیک می‌کند تا امریکا را در پیوند به خواسته‌های حامد کرزی به عقب‌نشینی و تسلیم وادارد!
پس از انتخابات دوم ریاست‌جمهوری، بیشترینه ذهنیت اجتماعی افغانستان چنین بوده است که در آن انتخابات نتیجۀ نهایی را رای‌های سیاه و تقلب‌آلود رقم زده است. نجفی در آن هنگام رییس دارالانشای کمیسیون انتخاب بود، پس مسوولیتِ این‌همه تقلب برمی‌گردد به همان بخش اجرایی کمیسیون که نجفی آن را رهبری می‌کرد؛ بنابرین می‌توان گفت که مسوولیتِ آن‌همه تقلب نیز به وی برمی‌گردد. چنین بود که او بار بار به وسیلۀ پارلمان و رسانه‌ها به تقلب در انتخابات به نفعِ حامد کرزی متهم شد. چنان‌که در نامۀ ۴۱۴/ ۲۰۴ مورخۀ ۱۸/ ۴/ ۱۳۹۰ «ریاست عمومی سمع شکایات و عرایض ریاست‌جمهوری» که به امضای اسدالله وفا رییس آن ریاست جهت تحقیق به «کمیتۀ عالی نظارت بر راهبرد مبارزه با فساد و ارتشا» فرستاده شده و ۴۷ برگه با آن پیوست است، نجفی متهم است که گفته: «حامد کرزی را من رییس‌جمهور ساختم، ورنه عبدالله رییس‌جمهور می‌شد». هم‌چنان او در این نامه متهم به دست داشتن در قتل رییس ترانسپورت هرات و فساد گستردۀ مالی نیز شده است. نجفی با چنین ادعایی در همان‌زمان نه تنها مشروعیت انتخابات گذشته، بلکه مشروعیت ریاست‌جمهوری دور دوم کرزی را نیز زیر سوال برده بود. افسوس که دستگاه‌های عدلی کشور نه تنها پروندۀ اتهام او را پی‌گیری نکردند؛ بل به دفاع از او نیز پرداختند. من در این پیوند نوشته‌هایی داشتم که در روزنامه‌‌های آرمان ملی و ماندگار به نشر رسیدند و در آن‌ها از رییس‌جمهور خواسته بودم تا برخیزد و از مشروعیت نظامِ خود پاس‌داری کند. ولی نتیجه آن شد که من سال گذشته در همین شب و روز‌ها به‌دلیل شکایت نجفی، مدت یک ماه زیر پیگرد پولیس قرار داشتم و دادستانی کل حکم بازداشت مرا صادر کرده بود(البته حق دادخواهی من بر نجفی هم‌چنان برجای خود باقی است!).
اکنون نجفی در پایانِ دور دومِ ریاست جمهوری کرزی لب باز کرده است و می‌خواهد به مردم افغانستان و جهان بگوید که نه تنها انتخابات گذشتۀ ریاست‌جمهوری افغانستان یک پروسۀ مشروع نبود، بلکه نظام برآمده از آن انتخابات نیز مشروعیت ندارد. اما گره‌های چرکینی که نجفی در سیاست و انتخاباتِ افغانستان پدید آورده است، باید گشوده شوند. افغانستان همیشه از چنین گره‌های چرکین رنج برده است. نمی‌دانم برای یک تن که هیچ سود و ثمرش در این سرزمین معلوم نیست، چرا این‌قدر میدان داده می‌شود تا با تمام پروسه‌های دموکراتیک کشور بازی کند و گره‌های چرکینِ فراوانی را در تاریخ معاصر کشور برجای گذارد.
نجفی گفته است که: «پیتر گالبرایت به من زنگ زد و گفت اگر نتایج مقدماتی انتخابات را فردا اعلام کنی، گور خودت را می‌کنی!» حال پرسش این‌جاست که نحفی چرا یک‌چنین حقیقتی را برای مردم افغانستان در همان زمان افشا نکرد؟ چرا با پارلمان کشور در میان نگذاشت؟ چنین چیزی را چرا در کابینه مطرح نکرد؟ چرا با رییس کمیسیون انتخابات و کمیشنرانِ آن در میان نگذاشت؟ و اگر در میان گذاشته، چه زمانی بوده است؟
این یک امر روشن است که هر شهروند کشور زمانی که با یک رویداد مغایر منافع ملی برمی‌خورد، باید آن را افشا سازد و نباید خاموش بماند. اگر به هر دلیلی خاموشی گزید، چنین کاری به مفهومِ کتمانِ حقیقت است. مطابق به قانون جزای افغانستان، کتمان حقیقت خود جرم است. بدین اساس، نجفی بزرگ‌ترین جرم را در برابر بزرگ‌ترین دستاورد ملی افغانستان یعنی انتخابات مرتکب شده است. نمی‌دانم آیا در این کشور نظام عدلی و قضایی و جود دارد که این مرد رییس‌جمهورساز را به محاکمه بکشاند تا تقلب‌های انتخاباتیِ گذشته بیشتر آفتابی شود یا نه!
من همان زمان به آقای نجفی نوشته بودم که این ماجرا نقطۀ پایان ندارد. حالا هم می‌گویم که این ماجرا را درازتر از آن است که نجفی می‌خواهد آن را با چنین بازی‌های‌ ساده‌انگارانه پایان دهد. اگر ما حافظۀ تاریخی نداریم، این نکته را به یاد داشته باشیم که تاریخ حافظۀ شگرفی دارد!
در گزارشی در یکی از روزنامه‌های پرتیراژ کشور خواندم که نجفی این سخنان را پس از آن می‌گوید که کتاب وزیر دفاع پشین امریکا رابرت گیتس، در پیوند به چه‌گونه‌گی انتخابات دوم ریاست‌جمهوری افغانستان نشر شده است. این روزنامه به نقل از خاطراتِ او می‌نویسد: «…نتیجۀ این تلاش‌ها، یک انتخابات کثیف بود؛ انتخابات ۲۰۰۹ حتا بر مبنای معیارهای افغانستان نیز بسیار آلوده بود. در آن انتخابات صندوق‌های زیادی با آرای تقلبی پر شد. یافته‌های ناظران بین‌المللی بعدها نشان داد که تقریبا یک‌سوم آرا، تقلبی بود.»
این سخنان وزیر دفاع امریکاست؛ کشوری که ظاهراً همۀ مقدرات افغانستان را در دست دارد. حال نجفی با ماست‌مالی‌های سیاسی می‌خواهد بگوید که مداخله‌گران انتخابات، امریکایی‌ها بودند! اگر چنین هم باشد، بازهم همان پرسش به میان می‌آید که: آقا! در آن زمان چه کسی مُهر سکوت بر دهانت کوبیده بود که تا چهار سال لام تا کام باز نکردی و حال که تا سه ماه دیگر از آن کرسی که بر بنیاد خدمت‌گزاری‌ها به ولی‌نعمت خود به دست آورده‌ای رانده می‌شوی، می‌خواهی با چنین سخنانی در میان مردم راه پیدا کنی؟… آقای نجـفی، باور داشته باش که تاریخ نام تو را جاودانه به حافظه خواهد داشت، اما در صدر فهرستِ همۀ متقلبان انتخابات دوم ریاست‌جمهوری افغانستان!
من فکر می کنم که بهتر است تا دستگاه‌های عدلی و قضایی کشور، بررسی پروندۀ انتخاباتی نجفی را بر بنیـاد نامۀ رسمی «ریاست عمومی سمع شکایات و عرایض ریاست جمهوری» و اسنادی که تازه انتشار یافته است آغاز کند، تا باشد پنـدی گردد به آنانی که هم‌اکنون رهبری کمیسیون انتخابات را بدون استحقاق در دست دارند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.