احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:28 حوت 1392 - ۲۷ حوت ۱۳۹۲
یک روز دیگر، طبیعت جامه بدل خواهد کرد و انقلاب عظیم رویش برپا خواهد شد. در آستانۀ چنین تغییر بزرگ طبیعت، افغانستان نوروز امسال را میزبان جشن جهانی نوروز خواهد بود؛ فرصتی بیبدیل برای به نمایش گذاشتن فرهنگ گشنبیخ این مرز و بوم.
نوروز میراثِ کهن تاریخ و فرهنگ این سرزمین است. در تمام دورههای تاریخی، این سنت جمشیدی و باستانی ما همواره تجلیل شده، اما این تجلیل هرگز به معنای خرافهپرستی و سنتپرستی شمرده نشده است. چون گرامیداشت نوروز ریشه در خرافه ندارد بل برخاسته از عقل سلیم انسانهای نخستین است. آریاییها بهار را برای آن جشن میگرفتند که فصل رویش و کار بود، فصل سازندهگی و تازهگی به شمار میرفت. طبیعت از کرختی و سکون به در آمده و تحرک و رستاخیز جاگزین آن میشد. فلسفۀ بهار در همین نوشدن و تازهگی نهفته است که تا کنون هر خردمندی معنای آن را به خوبی درک میکند. علت تجلیل از بهار و نوروز که نخستین روز این انقلاب طبیعت است، نیز غیر از این نبوده و به همین خاطر است؛ تا جایی که تاریخ به یاد دارد، همه ساله این جشن باستانی در جغرافیای فرهنگی ما گرامی داشته میشود.
بنابراین، هر گونه ضدیت با نوروز نوعی واپس گرایی و انکار از نعمات طبیعت و خالق آن است که در سالهای پسین، سوگمندانه از سوی گروههای سیاسی و معلومالحال دامن زده میشود.
بهانۀ این گروهها ظاهراً تضاد نوروز با آموزههای دین مبین اسلام است که کاملاً اشتباه و نادرست است. تا کنون هیچ یک از آنان، منطق درست و اسناد و شواهدی مبنی بر حرام بودن نوروز ارایه کرده نتوانسته اند. این گروهها، جشن باستانی نوروز را آیین مجوسی و حرام میخوانند اما این سخن ایشان به جز ضدیت با فرهنگ و نعمات الاهی چیز دیگری تلقی نمیشود.
نوروز نه تنها که با آموزههای اسلامی تضاد ندارد، بل نوعی تکملهیی برای سپاسگزاری از خدای کاینات است که با به یادآوری نعمات آن در فصل بهار، شکرانهگی خالق را میتوان ادا کرد.
به هر صورت، در رد افکار این گروهها اشخاص وافراد صاحب صلاحیتی، مقالهها نوشته اند که بسیاری از آنان ریشه و اندیشۀ این گروهها را رسوا کرده اند. اما باید به یاد داشت که رهیدن از خطر تبلیغ این گروهها به این سادهگی ممکن هم نیست.
نکتۀ دیگر در این مجال آن است که نوروز جدای از اهمیت طبیعی به نحوی، فرصتی سیاسی و فرهنگی نیز است.
به گونهیی که افغانستان، امسال فرصت میزبانی این جشن باستانی را به دست آورده است. این خود زمینهیی است برای تبلیغ همگرایی و فرهنگدوستی مردمان کشورهای منطقه که سالهاست در اثر سیاستهای جهانی از هم دور مانده و به نوعی خودستیزی دچار شده اند. کشورهای منطقۀ ما همه میراثدار این آیین کهن اند و همه با تجلیل از نوروز، در حقیقت، مدنیت قدیمشان را گرامی میدارند. این میرساند که مردمان این سرزمینها روزگار دراز با هم و در کنار هم به سر برده اند. به این معنا که این مردمان بیشتر از این که خصم یک دیگر باشند، روزگار درازی همخانۀ هم بوده اند و این مساله هیچ جایی برای دشمنی نمیگذارد.
شاید برای افغانستان یک فرصت باشد که در این زمینه پیشقدم شده و به بهانۀ نوروز ملتهای همسایه و همجوار را به همگرایی و همدیگرپذیری دعوت بکند. افغانستانی که بیشتر از همه رنج خشونت و بدبختیهای سیاست را کشیده است و این کشور بیشتر از همه، ارزش همگرایی و همدیگرپذیری را درک میکند. با این همه، باید دید که ارباب سیاست و مقام قدرت، چه استفادهیی از این فرصت خواهد کرد، آیا تجلیل از نوروز خاطرات کهن و همزیستی گذشتهگان ما را تداعی خواهد کرد و یا مجالی خواهد شد برای به رخکشیدن اشتباهات همدیگر.
Comments are closed.