احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سعید حقیقی/ 5 حمل 1393 - ۰۴ حمل ۱۳۹۳
سال هزار و سهصد و نود و سه فرا رسید. نوروز باستانی را مردمانِ زیادی در سراسرِ جهان به یکدیگر تبریک گفتند. در همین حال سرانِ کشورهای مختلف نیز از این فرصت بهره بردند و با فرستادن پیامهای تبریک به مردمان کشورهای حوزۀ تمدنی نوروز، سال نو را به مسایل سیاسی گره زدند. همهساله این اتفاق میافتد و مسالۀ خاص و تازهیی هم نیست؛ ولی در اینمیان، پیام تبریکِ باراک اوباما رییسجمهوری ایالات متحدۀ امریکا میتواند مایۀ حیرت باشد.
آقای اوباما به روال هر سال، فرا رسیدن جشن باستانی نوروز را طی یک پیام تبریک گفت؛ اما این پیام، خطاب به بخشی از مردمان حوزۀ تمدنیِ نوروز نوشته شده بود؛ مردم ایران. مشخص نیست که آقای اوباما آگاهانه چنین پیامی را فرستاده و یا اینکه او نوروز و سال نو را فقط در جغرافیای خاصی به رسمیت میشناسد! اگرچه نفش ایران در حفظ و زنده نگهداشتن ارزشهای باستانی و فرهنگی این حوزه انکار ناپذیر است؛ اما این هم مسلم است که نوروز به یک حوزه بزرگ بشری هم مربوط میشود. نوروز همانگونه که در ایران ارج دارد، در کشورهای دیگر نیز گرامی و باارزش است و این کشورها سال نو را با همین تقویم آغاز میکنند. دستکم یازده کشور در حوزۀ تمدنی نوروز قرار دارند و همهساله از این روز تجلیل میکنند. کشورهایی چون افغانستان و تاجیکستان، از سدههای طولانی جشن نوروز را از خود داشتهاند و از آن پاسداشت کردهاند.
جشن نوروز را نمیتوان به کشور خاصی در یک حوزۀ مشخصِ تمدنی فرو کاست. مگر مردم افغانستان از همان آغاز جشن نوروز را به عنوان سرآغازِ سال نو گرامی نداشتهاند؟ مگر مهد اصلی نوروز، بلخ باستان نبوده است؟
جغرافیای سیاسیِ امروز نمیتواند ممثل اصلیِ فرهنگ بزرگی باشد که زمانی متعلق به مردمانِ بیشماری بوده است. فرهنگ بزرگِ آریایی و خراسانی از شبهقاره تا دامنههای ماوراءالنهر کشیده شده است. این فرهنگِ بزرگ حالا به کشورهای مختلف و مردمانِ مختلف تعلق گرفته است که زمانی در یک حوزه و زیر یک چتر میزیستهاند.
نوروز، جشن باستانی کشورهای مختلف است؛ کشورهایی که شاید در حال حاضر برخی از آنها سال نوِ خود را تغییر داده باشند و بنا به اقتضائات تاریخی و سیاسی، از سال میلادی به عنوان سال رسمیِ خود استفاده کنند. اما همین کشورها نیز وقتی نوروز فرا میرسد، آن را با برگزاری جشنهای ویژۀ نوروزی استقبال میکنند. هفتسین و هفتمیوه و سمنک، تنها در کابل و بلخ و بامیان و هرات و غور رسم نوروزی نیست، بل در ولایات دیگرِ افغانستان و در کشورهای دیگرِ جهان نیز به عنوان بخشی از مراسم نوروزی همچنان مورد توجهاند.
تاجیکستان، ازبکستان، ترکیه، ترکمنستان و عراق، شاید تقویمهای مختلفی برای آغاز سال نو انتخاب کرده باشند، ولی همچنان به حوزۀ تمدنی و فرهنگیِ نوروز تعلق خاطر نشان میدهند. مردمان این کشورها در کنار بخشهای دیگری از مردمان جهان، جشن نوروز را با همان عنعنات کهنِ آن جشن میگیرند. مردم افغانستان البته در اینمیان میتوانند کاملاً نقشی ویژه داشته باشند.
در افغانستان ضمن اینکه سال نو همچنان با تقویم نوروزی آغاز میشود، رسم و رواجهای خاصِ نوروزی حتا پیش از فرا رسیدنِ سال نو همچنان پابرجاست. چهارشنبهسوری که یک چهارشنبه پیش از فرا رسیدن نوروز باید انجام شود، در ولایات مختلفِ افغانستان با همان شیوههای گذشته برگزار میشود.
مردم افغانستان حتا در زمان حاکمیتِ تحجر طالبانی که جاهلانه تلاش کردند نوروز را از تاریخ کشور ما پاک کنند، این روز را گرامی میداشتند. طالبان با شلاق و قرائت فاشیستی از آموزههای اسلامی، نتوانستند نوروز را از مردم افغانستان بگیرند. در سالهای سخت حاکمیت طالبان، مردم افغانستان همچنان نوروز را زنده نگه داشتند و از این جشن بزرگِ تغییر و تحول به هدف رسیدن به جامعۀ سالم و عاری از هر گونه تبعیض بهره بردند. در همین حال فراموش نکنیم که سالهاست سازمان مللِ متحد نیز نوروز را به عنوان روز زمین، به رسمیت شناخته است.
حالا با اینحساب، نوروزِ باستانی یک روز جهانی است؛ روزی که طبیعت نفس تازه میکند و زندهگی از سر میگیرد. اما وقتی پیام اوباما را در این رابطه میبینیم، دیده میشود که به نوروز یک نگاه کاملاً محدود صورت گرفته است. این اجحاف را چهگونه می توان تعبیر کرد؟
آقای اوباما وقتی پیام عیدی به مسلمانان صادر میکند، از کشور و منطقۀ خاصی نام نمیبرد. او مسلمانانِ جهان را مورد خطاب قرار میدهد. هرگز نمیگوید مردم عرب؛ زیرا اسلام مرز و جغرافیا را درنوردیده و حالا در همه جای جهان، نشانی از اسلام و مسلمان میتوان دید. اما چرا او پـیام نوروزی خود را به کشور خاصی خلاصه کرده است؟
شاید در فرستادن این پیام اوباما، بیشتر بر جنبۀ سیاسی مسأله توجه شده است؛ اما خواسته و ناخواسته به ابعاد دیگر موضوع توجه صورت نگرفته است. از جمله این که افغانستان تا چند روز دیگر، شاهد برگزاری جشن باستانیِ نوروز با شرکتِ رؤسای جمهورِ کشورهایی خواهد بود که به حوزۀ تمدنی نوروز شهرهاند. این جشن در سالهای پسین در ایران و ترکمنستان برگزار شد و حالا مردم افغانستان میزبانِ این جشن باستانیاند؛ همان مردمی که میتوان آنها را بنیانگذاران نوروز خطاب کرد.
آقای اوباما بهسادهگی میتوانست پیام خود را همهشمول بسازد و از راه یافتنِ نوعی تبعیض در پیام نوروزیِ خود جلوگیری کند. مردم ایران در کنار سایر کشورهای حوزۀ تمدنی و فرهنگی نوروز، کلیتی را بهوجود میآورند که تاریخ و فرهنگ مشترکِ آنها را به یکدیگر گره زده است.
جغرافیای نوروز، جغرافیای سیاسی نیست، بل جغرافیای فرهنگی و تمدنی است. کثرت موجود در این فرهنگ، زیباییِ جشن نوروز را بیشتر میسازد. مردمانِ این کشورها هرچند به جغرافیای سیاسیِ مختلفی تعلق دارند، ولی پیوندهای تمدنی و فرهنگیِ خود را همچنان حفظ کردهاند. آنان نوروز را بخشی از فرهنگ و تمدنِ خود میدانند. آقای اوباما به عنوان رییسجمهوری امریکا باید بر این دقایق اشراف میداشت و پیامی صادر میکرد که همۀ مردمانِ حوزۀ تمدنی نوروز را در بر میگرفت.
Comments are closed.