گزارشگر:11 حمل 1393 - ۱۰ حمل ۱۳۹۳
کارزارهای انتخاباتی نامزدان، بهرغم همۀ مشکلات و کوتاهیهایی که دارد، یک نکتۀ ظریف را به نمایش میگذارد؛ نکتهیی که کمتر متوجهِ آن میشوند. در این اواخر، برخی از نامزدان مطرحِ انتخابات به ولایتهای گوناگونِ کشور سفر کرده و برنامههایشان را شرح میدهند. تصاویر و ویدیوهای این کمپاینها نشان میدهد که مردم حضورِ چندصدهزار نفری پیدا میکنند و به برنامههای نامزدان بهدقت گوش فرا میدهند. حالا این نامزد هر کسی باشد، دستکم مردم فرهنگ این را پیدا کردهاند که صحبتهای بیبرنامهترین نامزد را هم بشنوند و بعد، تصمیمِ خود را بگیرند.
این نکته میرساند که انتخابات به عنوان یک مسالۀ مهم و سرنوشتساز نزد مردم افغانستان مطرح است و نمیتوان آن را به این سادهگی از دیده به دور داشت. بیتردید که راهی جز انتخابات وجود ندارد و گزینۀ دیگری که روند انتقالِ قدرت بهصورت مسالمتآمیزش را تضمین کند، نزد کسی نیست. بنابراین، مردم در دورافتادهترین نقطۀ کشور هم این نکته را درک کردهاند و بهیقین که همین مسأله، دلیل حضور گرمِ مردم در کمپاینهای انتخاباتی است.
اما از سوی دیگر، انتخاباتِ حاضر به چالش کشیده شده است؛ چالشی که یکی دو تا نیست و در حال حاضر به انبوهی از مشکلات تبدیل شده است. اما در هر حال، یکی از مهمترین چالشها، گروه طالبان است که اصولاً با کل نظام و روند کنونی در مخالفت میباشد. طالبان شدیداً تلاش دارند تا با ایجاد ارعاب و وحشت، مردم را از اشتراک در انتخابات باز دارند. حملات خونینِ آنان در این شب و روز به غیر از ایجاد هراس، هیچ دلیلِ دیگری ندارد و بهیقین که تا روز انتخابات این برنامه از سوی آنان دنبال خواهد شد.
چالش دیگر، حکومت است که هنوز آماده نیست پروسۀ تحویل مسالمتآمیزِ قدرت به برندۀ انتخابات را بپذیرد. چون تا هنوز این فرهنگ ایجاد نشده و سنت انحصارِ قدرت همچنان بر روح و روانِ سیاستمداران حاکم است. جناب حامد کرزی نیز تا به حال، این باور برایش ایجاد نشده و به همین دلیل است که بهصورت بسیار مرموز و پنهان، در پروسۀ انتخابات دخالت میکند.
مشکل سومی در کمیسیونهای انتخاباتی است؛ کمیسیونهایی که اعضایش از جانب آقای کرزی تعین شده اند و بیم آن میرود که به نفع یک نامزد مشخص کارهایی را سامان بدهند. زیرا از آن جایی که سنت سیاستهای عملی در افغانستان هیچ معیاری را نمیشناسد، ممکن است که بسیاری از این طرفداران را به جایی بکشاند که وظیفه و مسوولیت خطیرشان را فراموش کرده و خود وارد کارزار گردند. البته این تجربه در انتخابات سال ۱۳۸۸ دیده شده، به گونهیی که حتا تاثیر قابل توجهی را بر بی اعتماد کردن مردم به پروسه انتخابات گذاشت.
هم اکنون بحث این که تقلب از جانب این نهادها سامان داده شود در این روزها بالا گرفته است و حتا برخی از نامزدان هشدارهایی به آدرس کمیسیونها و آقای کرزی حواله کرده اند.
بنابراین، نگرانی بسیاری وجود دارد که یک بارِ دیگر اعضای کمیسیونهای انتخاباتی نیز در مهندسیِ انتخابات سهم بگیرند و انتخابات را با چالشی دیگر روبهرو بسازند.
و اما نکتۀ آخر، کم شدن حضور ناظران بینالمللی است که در پی حملات طالبان، برخی آنان افغانستان را ترک گفتند. در ضمن، همین دو روز قبل سازمان ملل نیز تأکید کرد که نامزدان باید نتیجۀ انتخابات را بپذیرند و این در حالیست که خرواری از زمینههای تقلب فرا راهِ انتخابات ریخته است.
از این رو، انتخابات شانزدهمِ حمل پُر از چالش خواهد بود و مجموع این چالشها بهسادهگی میتوانند زمینهسازِ رفتن انتخابات به دور دوم و یا هم برگزار نشدنِ انتخابات قابل قبول باشد؛ مگر این که راههای سلامتِ انتخابات سنجیده شود؛ راههایی که بتوانند سلامت، شفافیت و سراسری بودنِ انتخابات را تضمین کنند و رمینه های تقلب را کاهش دهد؛ زیرا مردم حالا تصمیم شان را برای رفتن به پای صندوقهای رای گرفته اند و باید نهادهای انتخاباتی و امنیتی، به این عزم مردم احترام گذاشته و از هر نوع مداخله احتمالی در امور انتخابات دوری جویند تا رای مردم رییس جمهوری آینده را مشروعیت بخشد.
Comments are closed.