اعترافاتی که بوی مداخله می‌دهنــد

گزارشگر:احمـد عمران/ 25 حمل 1393 - ۲۴ حمل ۱۳۹۳

سخنان اخیرِ جنرال حمیدگل، رییس پیشینِ استخباراتِ پاکستان که خود یکی از مجریانِ ویرانی‌های دهۀ هفتاد خورشیدی در افغانستان است، از مداخلاتِ آشکارِ این کشور در امور داخلیِ افغانستان حکایت دارد. جنرال حمیدگل در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌های پاکستانی ابراز داشته که مشارکتِ وسیعِ مردم در انتخاباتِ شانزده حمل، ناشی از عدمِ اجرای برنامه‌های بازدارندۀ طالبان بوده است. mnandegar-3به گفتۀ این جنرال بازنشستۀ پاکستان، در زمان برگزاری انتخابات افغانستان، میان طالبان و امریکا توافقی به میان آمده بود که این گروه فعالیتِ خاصی برای برهم زدنِ برگزاری انتخابات انجام ندهد. به گفتۀ جنرال حمیدگل، نیروهای امنیتیِ افغانستان به‌دلیل توانایی‌های خود، از پسِ مشکلات امنیتیِ انتخابات بیرون نشدند، بل طالبان این فرصت را مساعد ساختند که این نیروها خود را در یک موقعیتِ برتر احساس کنند.

آقای حمید گل در این گفت‌وگو نتیجه گرفته که امریکا در حال ترکِ افغانستان است و نمی‌خواهد پیش از خارج شدن از این کشور، نشان دهد که نیروهای افغانستان توانایی تأمین امنیت کشورِ خود را ندارند.
آقای حمید گل در این گفت‌وگو به مسایلِ دیگری نیز اشاره کرده که همه گویای عمقِ استراتژیکِ پاکستان در قبال مسایلِ افغانستان است. از جمله مسایل با اهمیت در این گفت‌وگو، تأکید جنرال حمیدگل بر تسخیر شهر جلال‌آباد در سال ۱۹۹۸ به دستور بی‌نظیر بوتو نخست‌وزیر وقتِ پاکستان است. آقای حمیدگل می گوید که در آن زمان، خانم بی‌نظیر بوتو به او دستور داد که شهر جلال‌آباد را تصرف کنند و پرچم پاکستان را در آن شهر برافرازند.
این سخنان هرچند تازه نیست، ولی اعترافاتِ یکی از مهم‌ترین مقام‌های پیشینِ پاکستانی است که همواره به دخالت در امور افغانستان متهم بوده است. از آقای حمیدگل به عنوان مجریِ طرح طالب‌سازی نیز یاد می‌شود. اما سخنان اخیرِ او می‌تواند پرده از روی رازهای کمتر افشا شده نیز بردارد.
بحث حمله و تسخیرِ افغانستان آن‌گونه که از سخنانِ جنرال حمیدگل برمی‌آید، از سالیان دراز آرزوی سیاست‌مدارانِ پاکستانی بوده است؛ آرزویی که به هر صورت با رسیدنِ طالبان به اریکۀ قدرت، نمود عینی یافت و دست پاکستان را در امور داخلیِ افغانستان به‌صورت گسترده باز گذاشت‌ـ آن‌هم با حمایت مالی و نظامی از شبکۀ تروریستی القاعده و گروه بنیادگرای طالبان که نه تنها افغانستان را از هستیِ سیاسی و فرهنگیِ آن ساقط کردند، بل به بزرگترین تهدید برای امنیت جهانی تبدیل شدند.
پاکستان پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، طرح حمله به افغانستان را به‌نحوی عملی کرد و در تبانی با یکی از تنظیم‌ها وارد شهر جلال‌آباد شد، ولی به‌دلیلِ مقاومتِ نیروهای بر سر قدرت، مجبور به عقب‌نشینی گشت. اما سخنان تازۀ آقای حمیدگل، عملاً توهین و اهانت به مردم و نیروهای امنیتیِ کشور است. وقتی آقای حمیدگل این‌گونه از موضعِ طالبان دفاع می‌کند، بدون شک باید این دفاع، حامیانِ دیگری در درون دستگاه سیاسی پاکستان هم داشته باشد. آقای حمیدگل بدون دیدنِ واقعیت‌های امروز افغانستان، هم‌چنان در خوابِ دهۀ هشتاد و نود میلادی به‌سر می‌برد و مثل این است که از توهم و خواب‌آلوده‌گی تاهنوز بیرون نشده است. آقای حمید گل و در کل تمام دستگاه استخبارات پاکستان، این واقعیت عینی را می‌خواهند نادیده بگیرند که مردم افغانستان با حمایتِ خود از روند برگزاری انتخابات، آن را به یک جشنِ ملی تبدیل کردند. آقای حمیدگل این واقعیتِ خدشه‌ناپذیر را انکار می‌کند که با وجود برنامه‌ریزی‌های گستردۀ طالبان، آن‌ها برای برهم زدنِ روند برگزاری انتخابات، با مقاومت کوبندۀ نیروهای امنیتیِ افغانستان روبه‌رو شدند.
اگر در شانزده حمل، شورِ مردمی و شجاعتِ حماسیِ سربازان افغانستان نمی‌بود، بدون شک حوادثی نظیر هوتل سرینا و حمله به دفتر انتخابات در دارالامان کابل، در مراکز رای‌دهی نیز صورت می‌گرفتند. حداقل بر اساسِ گزارش‌های ریاست امنیت ملی کشور، در روز انتخابات، ده‌ها مورد برنامۀ تخریبی از سوی نیروهای امنیتی کشور خنثا شده است. آیا توافق امریکا و طالبان به گفتۀ جنرال حمیدگل برای برهم نزدنِ روند انتخابات این بوده است؟!!
بدون هیچ تردیدی می‌توان ادعا کرد که اگر طالبان فرصت می‌یافتند، هرگونه اقدامی را برای اخلالِ روند برگزاری انتخابات انجام می‌دادند. آقای حمیدگل با این سخنان، می‌خواهد کل جریانِ انتخابات را به یک بازیِ مغالطه‌آمیز میان طالبان و امریکا تقلیل دهد؛ بازی‌یی که نمی‌توان برای آن هیچ سند و شاهدی ارایه کرد. اگر به گفتۀ آقای حمیدگل طالبان نمی‌خواستند روند برگزاری انتخابات را مختل کنند، پس آن‌همه آماده‌گی‌های پیش از این رویداد و در زمان برگزاریِ آن برای چه بوده است؟… چرا آقای حمیدگل نمی‌خواهد اعتراف کند که برنامه‌های استخباراتیِ کشورش از سوی مردم افغانستان نقش برآب شده و حالا آن‌چه که ادعا می‌شود، فقط حرف‌هایی از روی عقده و عصبانیت است؟
آقای حمید گل بهتر است به‌جای چنین اظهاراتِ غیرمسوولانه و آشوب‌گرانه، سر را به گریبانِ خود فرو برد و از آن‌چه که در حق مردم مظلوم افغانستان انجام داده، شرمسار باشد. حماسۀ حضورِ مردم در شانزده حمل با چنین اظهاراتِ سخیفانه و میان‌تهی نه تنها خدشه‌دار نمی‌شود، بل عظمت و بزرگیِ آن بیشتر خود را نشان می‌دهد. از جانب دیگر، اظهارات جنرال حمیدگل در تناقض با تمام موازین بین‌المللی و روابط همسایه‌گی و حسنِ هم‌جواری قرار دارد و می‌تواند دخالت آشکار در امور داخلیِ یک کشور محسوب شود. اگر چنین سخنانی از زبانِ یکی از مقام‌های افغانستان در مورد انتخابات پاکستان بیرون می‌شد، آن کشور این‌گونه سخنان را اهانت به مردمِ خود و دخالت در امور داخلی‌اش نمی‌دانست؟… چرا برخی از کشورهای منطقه در مورد افغانستان چنین بی‌باکانه سخن می‌گویند و انتظار پاسخ را ندارند؟
بدون تردید دستگاه دیپلماسی کشور در این‌میان کاملاً مقصر است. این دستگاه اگر به‌موقع و به‌صورتِ مقتصی به پاسخِ چنین دخالت‌هایی می‌پرداخت، بدون شک حالا یک جنرال بازنشسته چنین اظهاراتِ غیرمسولانه نسبت به مهم‌ترین رویداد سیاسیِ افغانستان نمی‌داشت.
سخنان آقای حمیدگل را باید جدی گرفت و برای روشن شدنِ قضایا اقدام کرد. بی‌تفاوتی در برابر این‌گونه اظهارات، جفا به مردم افغانستان و یکی از با اهمیت‌ترین رویدادهای سیاسی کشور می‌تواند باشد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.