گزارشگر:حلیمه حسینی/ 1 ثور 1393 - ۳۱ حمل ۱۳۹۳
این روزها، روزهای سخت و نفسگیری برای مردمِ افغانستان است؛ مردمی که به قیمت جانِ خود به پای صندوقهای رأی رفتند، نهراسیدند و حاضر به معامله نشدند و خواستند که با رأی خود و سرِ انگشتان خویش، سرنوشت سیاسیِ خود را رقم بزنند. این روزها سخت و نفسگیر است بیشتر از اینرو که همه نگرانِ نتیجۀ انتخاباتاند؛ یک نگرانیِ معقول که باید به آن احترام گذاشته شود و برای رفعِ آن کاری صورت بگیرد؛ نگرانییی که ریشه در بسیاری از واقعیتها و پسمنظرهای تلخی دارد که انتخاباتهای پیشین به آنها آغشته بودند؛ یعنی تقلب و معاملهگری بر روی آرای مردم و زدوبندهای سیاسی و رقم زدنِ نتیجۀ انتخابات نه بر اساسِ رأی مردم که بر اساسِ رأی و نظرِ گروهها و جهتهای مشخصی که مشخصترین مشخصۀشان، گردنکلفتی و صاحب سرمایه و قدرت سیاسی بودن است.
اما اینبار مردمِ ما به پای صندوقهای رأی رفتند تا نشان دهند که کسی باید نقطۀ پایانی بر تمامِ این معاملهگریها بگذارد و مردمسالاری به معنای واقعی آن را در افغانستان نهادینه سازد. رأی دادن مردم، گویاترین پاسخِ ملت به تمام کسانی بود که هنوز قدرت را میراثی میدانند که باید در این کشور به گروه و جناح و یا شخصِ خاصی برسد. ولی در طول بیش از یک دهۀ گذشته آنچه در افغانستان روی داده است، دیگر قابل توقف و عقبگرد نیست. مردمِ ما در این انتخابات با وجود تمام تهدیدهای امنیتی به اثبات رساندند که به آن درجه از رشد سیاسی رسیدهاند که برای دموکراسی و تعیین سرنوشتِ خویش و تثبیت سهم و نقشِ خود در سیاست کشور، حاضر به پرداختِ هر هزینهیی باشند. این هزینهپردازی، خود نظریهپردازی سیاسیِ مبتنی بر آرای مردم و در صحنه قرار داشتن مردم از اینپس را معقولترین و کارآمدترین تز و تیوری معرفی کرده است.
حال درست در یک چنین شرایطی دیده میشود که گروه، اشخاص و یا جریانهایی از سواحل دور و نزدیک، بعد از گرفتن حمام آفتاب و قدم زدن در سواحل شنی و آرامِ دنیای خارج از افغانستان، به فکر نجاتِ افغانستان افتادهاند و میخواهند برای حل بحرانهای ما طرح و برنامه تهیه کنند؛ کسانی که در ناز و نعمت و در رفاه و امنیت، حتا جرأت تجربه کردنِ شب و روزهای سخت و دلهرهآوری که مردمِ ما برای رفتن پای صندوقهای رأی سپری کردند را نداشتند و خود را از فضای این کشور دور گرفتند تا مبادا بمبی منفجر شود و چهرههای نفیس و براقشان خش بردارد؛ شب و روزهایی که در هر خانه صحبت از این بود که آیا روز انتخابات بدون انتحار و انفجار سپری خواهد شد. چهقدر جدال با خود و با خانواده و با عقل و منطقِ خویش لازم بود تا شهروندانِ ما اینچنین شجاعانه و جسورانه در صفهای طولانیِ رأی دادن حاضر شوند و با انگشتان رنگی خود، خط سیاه تقدیر را تغییر دهند. اما اکنون این دوستان از دیارهای امنوگرمِ دور بازگشتهاند و با خود سوغاتییی عجیب برای ما آوردهاند؛ تیوری و طرحهایی تحت عنوان «تشکیل دولت ائتلافی»!
باید پرسید تشکیل دولت ائتلافی به کدام حق و بر کدام اساس؟… گفته میشود که این دولت باید تشکیل شود تا افغانستان به بحران نرود!! عجبا، رفتن به بحران به کدام دلیل؟!… اگر نتیجۀ انتخابات شفاف و عادلانه باشد و آرای حقیقیِ مردم رونما شود، چرا بحران جامعۀ ما را تهدید کند؟ بحران وقتی تبارز میکند که نیتی ناسالم و ناخالص علیه مردم و جود داشته باشد. اگر دوستانی که تزی اینچنینی را در فضای سیاسی کنونی افغانستان مطرح میکنند، باور دارند که انتخابات دستکاری خواهد شد و نتیجه با تقلب و ریاکاری وارونه جلوه داده خواهد شد، بازهم راهکاری غلط برای مقابله با این چالش ارایه کردهاند. تا کی برای رضایتِ خاطرِ چهرههای تمامیتخواهی که از نوک بینی به آنطرف خواهانِ دیدنِ و پذیرشِ دیگران نیستند، ائتلاف باید کرد؟ ائتلاف کنیم تا در این ائتلاف جا برای چه کسانی باز شود؟ برای کسانی که از جایگاه و محبوبیتِ مردمیِ خاصی برخوردار نیستند؟ مگر میشود با زر و زور، محبوبیت و مشروعیت خرید؟… شاید بتوان قدرت را به دست گرفت و بر اریکهیی که حقِ ما نیست تکیه زد، اما بدون شک مشروعیت و مقبولیت خریدنی نخواهد بود!
بدون شک مردم افغانستان از مشارکت ملی، ائتلاف ملی و تشکیل دولت وحدتِ ملی استقبال میکنند و خواهانِ افغانستانی هستند که همه بتوانند خود را در آیینۀ آن احساس کنند؛ اما هرگونه طرح و ائتلافِ جهتداری که به آرای مردم دهنکجی کند و از بیرون بر سرنوشتِ کشور تحمیل شود را نه تنها خوش ندارند که آن را نشانۀ آشکارِ تخریبِ انتخابات و پروسۀ مردمسالاری میدانند. مردم در درجۀ نخست، خواهان به کرسی نشستنِ آرای خود و معرفیِ نامزد پیروزِ انتخابات هستند و در درجۀ دوم، از نامزد پیروز انتظار دارند که با درایت و دوراندیشی تمام، این پیروزی را با تمام جریانهای مطرحِ سیاسیِ تقسیم کند. تشکیل دولتِ وحدت ملی توسط رییسجمهورِ منتخب آینده ضمن آنکه پیروزی در انتخابات را برای آحاد مردم افغانستان مسجل میسازد، میتواند تمام نارضایتیها و تنشهای احتمالی را مرفوع سازد و از رفتنِ کشور به بحران جلوگیری کند. تشکیل دولت وحدت ملی توسط رییسجمهور آینده، در واقع مشارکتِ ملی و ائتلاف سراسریِ مردم افغانستان را به نمایش میگذارد و بهتدریج دامنِ تمام بیاعتمادیها و نابسامانیها در کشور را برمیچیند.
اما ورودِ ازمابهتران به افغانستان و تحمیل طرحهای جانبدارانه و جهتدارشان بر نتیجۀ انتخابات، ضمن آنکه پروسۀ انتخابات در افغانستان را بیاعتبار میسازد، میتواند زمینهسازِ بروزِ چالشها و بحرانهای فراگیر در کشور شود. پس نخبهگان و سیاستمدارانِ متعهدِ افغانستان باید بر صیانت از آرای مردم تأکید داشته باشند و به هر ائتلاف بهظاهر ملی، پیش از معرفی نامزدِ پیروز انتخابات نه بگویند.
Comments are closed.