احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمران/ 2 ثور 1393 - ۰۱ ثور ۱۳۹۳
پنجاه درصد نتایج انتخابات اعلام شد؛ پنجاه درصدی که میتواند تخمینها در مورد برندۀ انتخاباتِ سوم را تا حد زیادی مشخص کند. ولی هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت که نتیجه چه خواهد شد؛ زیرا دو مرحلۀ دیگر که در بحث نتایج انتخابات حیاتی است، هنوز انجام نشده. نخست اعلام نتایجِ اولیه که در چهارم ثور قرار است صورت گیرد و دوم اعلام نتایج نهایی که در ۲۴ ثور انجام میشود. تا پشت سر گذاشتنِ این دو مرحله، همچنان باید منتظر بود و نگاه کرد که برخورد با آرای موجود و رسیدهگی به شکایتهای انتخاباتی، با چه معیارهایی به پیش میرود.
برخینگرانیهای جدی وجود دارد که بررسیها در مورد شکایات انتخاباتی و ابطال آرا به گونۀ سلیقهیی و موردی انجام شود؛ چیزی که از سوی یکی از اعضای کمیسیونِ شکایات مطرح شد و نگرانیهای زیادی را برانگیخت.
اگر کمیسیونِ شکایات به ابطال آرا به گونهیی اقدام کند که تأثیر مستقیم بر نتایج اصلیِ انتخابات داشته باشد، بدون شک پیامدهای آن میتواند خطرات جدییی را رقم زند. این خطرات تنها متوجه نامزدان و تیمهای انتخاباتی نیست، بل کل روند انتخابات را میتواند صدمه وارد کند. اگر به مهمترینِ این پیامدها توجه شود، دستکم چند موضوع میتواند به عنوان مسایل اصلی مطرح باشند.
نخست اینکه برخورد موردی و سلیقهیی با آرا، از پیروزیِ فردی که به شکل واقعی برندۀ انتخابات میتواند باشد، جلوگیری میکند.
این نکته را نباید فراموش کرد که رفتنِ انتخابات به دور دوم نیز مستمسکِ خوبی برای تمثیل دموکراسی نیست؛ چرا در افغانستان باید منتظر این بود که انتخابات به دور دوم کشانده شود؟… دور دومِ انتخابات به عنوان یک مورد احتیاطی باید وجود داشته باشد، ولی نباید از آن روندی طبیعی درست کرد. اگر چنین شود، اعتماد به اعلام نتایج کاهش پیدا میکند و این موضوع سبب میشود که نامزدانی همواره وجود داشته باشند که در دور دوم به معاملهگریهای سیاسی بپردازند.
معاملهگری سیاسی به معنای ایتلاف و مشارکت سیاسی نیست، زیرا اولی نتیجۀ برخورد عقلانی با وضعیت است و دومی نتیجۀ شکلگیری اعتماد میان برخی از جناحهای اصلی. اما حساب معاملهگری سیاسی، هم از ایتلاف جداست و هم از مشارکتـ هرچند که رسم معمول در افغانستان این شده که معاملهگریهای سیاسی را در زیر چنین عنوانهایی پنهان کنند.
دوم اینکه برخورد موردی و سلیقهیی با آرا میتواند نسبت به مشارکت مردم در انتخابات نیز شایبههایی را بهوجود آورد. اگر آرای پاک از ناپاک به شکل واقعی جدا نشود، آنگاه مشروعیت انتخابات و حتا برندۀ آن به میزان زیادی صدمه میبیند.
مشروعیت را نمیتوان تنها با ارقام و اعداد برآورد کرد. مشروعیت به همان میزانی که میتواند امری کمی و حسابپذیر باشد، میتواند امری کیفی و درونی نیز به شمار رود که در نتیجۀ یک توافق همهگانیِ نانوشته شکل میگیرد. همانگونه که نمیتوان برای ضربالمثلها و آثار مردمی(فولکلور) پدیدآورندهگان مشخصی را نام گرفت، برای مشروعیت سیاسی نیز نمیشود با حسابگریهای آماری حد و مرز تعیین کرد. شاید در برخی موارد نظرسنجیها به گونهیی ممد واقع شوند، ولی باید در نظر داشت که نظرسنجیها بر اساس معیارهای آزمون و خطا انجام میشوند و در صد اینکه در نظرسنجیها اشتباه رخ داده باشد، بالاست.
سوم اینکه برخوردهای موردی با آرا، شمارِ رایدهندهگان را نیز پایین نشان میدهد و این مسأله میتواند برای مدیریت انتخابات در افغانستان افت بزرگی به شمار رود. در روزهای نخست برگزاری انتخابات سوم، حتا کمیسیونهای برگزارکنندۀ انتخابات نسبت به میزان مشارکت حیرتزده بودند و این حیرتزدهگی را به شکل علنی ابراز میکردند. جامعۀ جهانی نیز مشارکت مردم را در انتخاباتِ سوم چشمگیر خواند و کشورهای مختلفی از آن به گرمی استقبال کردند. حالا اگر چنین نشان داده شود که برآوردها در این خصوص درست نبوده و در اعلام میزان مشارکت گزافهگویی شده است، نتیجۀ آن عملاً مدیریت انتخابات را زیر سوال میبرد.
اما نکتۀ مهم اینجاست که از عدم تقلب در انتخابات نیز نمیتوان چشمپوشی کرد. در این خصوص اسناد و شواهدِ لازم وجود دارند که همه بیانگر انجام تقلب و جعلکاری در روز برگزاری انتخابات و پس از آن هستند. به این موارد باید به شکل قانونی پرداخت و آرای سره را از ناسره تفکیک کرد. چنین امری برای تحکیم فرهنگ انتخاباتی در افغانستان، از اهمیت ویژهیی برخوردار است، ولی نباید گذاشت که زیر نام جلوگیری از تقلب، بازهم تقلبِ دیگری انجام شود. اینجاست که خطر، انتخابات و نتایجِ آن را تهدید میکند!
به هر حال، تا زمان اعلام نتایج اولیه و نهایی، هنوز فرصت وجود دارد و هر سخنی که در این رابطه گفته میشود، به گونهیی میتواند پیشداوری محسوب شود، ولی این پیشداوریها نیز چندان با واقعیتها ناسازگار نیستند. اگر چنین هشدارهایی از قبل انجام نشوند، نتایج انتخابات بهجای اینکه افغانستان را به صلح، امنیت و همگرایی نزدیک سازد، میتواند به بیاعتمادیها و تنشهای بیشتر منجر شود.
انتخابات سوم، فرصت بزرگی را بهوجود آورده که انتقال قدرت به شکل مسالمتآمیز صورت گیرد و مشارکت ملی در فضای سیاسیِ جدید افزایش یابد. بحث تنها بر سرِ این نیست که یک فرد میرود و فرد دیگری جایگزینِ او میشود؛ بل بحث بر سرِ این است که نوع نگاه و حرکتِ سیاسی در کشور نسبت به ارزشهای مردمسالارانه تعمیق مییابد و باور همهگانی به تغییر از راههای مشروع و قانونمند بیشتر میشود.
Comments are closed.