احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:بهاره بیات / 10 ثور 1393 - ۰۹ ثور ۱۳۹۳
بخش سوم و پایانی
اگر به مجموع استدلالهای دکارت نگاهی بیاندازیم، به این نتایج میرسیم:
۱ـ اینکه من وجود دارم، شکپذیر نیست
۲ـ اینکه من جسم دارم، شکپذیر است
۳ـ بنابرین وجود من مستقل از جسم من است
۴ـ عالم ماده و عالم ذهن از یکدیگر جداست
۵ـ ویژهگی عالم مادی، اندازهگیری است و ویژهگی عام ذهن، اندیشیدن است.
عالم جسم و ذهن، از هم جداست و هر آنچه فکر میکند، با شعور است و هر آنچه که قادر نیست فکر کند، فاقد شعور است.
نتیجۀ نهایی این جدایی جسم و ذهن این شد که حیوانات چون من اندیشنده ندارند، در نتیجه بیشعورند و صدایی هم که در هنگام تشریح درمیآورند، صدای ماشینی است که اجزای آن از هم باز میشوند. این همان استدلالی بود که دکارت دانشمند را خیالآسوده میکرد که میتواند حیوانات را زنده زنده تشریح کند.
۴ـ دیگریها هم میاندیشند:
تاریخ تحول حقوق حیوانات، با تاریخ اندیشۀ بشری گره خورده است. اسطورۀ حیوانات بیشعور، بیزبان و بیهوش اما معصوم هم چون اسطورۀ وحشی نیک روسویی به تاریخ پیوسته است. تحقیقات فراوانی بر روی حیوانات انجام گرفته است، تا همین دهههای ۵۰ هم تصور میشد حیونات موجوداتی هستند که تنها بر اساس غریزه رفتار میکنند و رفتارهای مختلف آنها اساس ژنتیکی دارد؛ اما نتیجۀ تحقیقات جدید نشان میدهد رفتار حیوانات از آنچه که گفته میشد، بسیار بیشتر شبیه رفتار انسانهاست؛ حیوانات درد و رنج را احساس میکنند، فشارهای روحی را درک میکنند، محبت و عطوفت و عشق به یکدیگر را درمییابند و حتا مناسکهای متفاوتی را در گذر زندهگی تجربه میکنند. برای مثال، فیلها در هنگام مرگ اعضای خانوادۀ خود، نوعی از سوگواری را اجرا میکنند و غالباً برای چندین روز آرام و بیحرکت در کنار بدن فیل مرده میایستند، و یا غازها تلاش میکنند به چوچههای خود مسیر حرکت را نشان دهند. بنابراین نوعی از انتقال دانش و یادگیری در این حیوانات دیده میشود. بسیاری از حیوانات دارای بهرهیی از هوش هستند و قادرند مسایل خود را مبتکرانه و به شیوههای مختلف حل کنند. همۀ این تحقیقات منجر به این شد که در رفتار و نگرش نسبت به حیوانات عوض شود و آنها دارای حقوقی قانونی شوند.
بیانیۀ جهانی حقوق حیوانات، رسماً در تاریخ ۱۵ اکتوبر ۱۹۷۸ در شورای مرکزی یونسکو در شهر اریس اعلان گردید. مفاد این بیانیه توسط اتحادیۀ بینالمللی حقوق حیوانات، در سال ۱۹۸۹ مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال ۱۹۹۰ به رییس مجمع عمومی یونسکو تسلیم گردید و در همان سال منتشر شد.
مفاد بیانیۀ حقوق حیونات به شرح زیر است:
مادۀ ۱: تمامی حیوانات دارای حقوق مساوی برای زندهگی کردن زیر عنوان تعادل زیستی هستند. این حقوق مساوی، گونههای مختلف و خاصی را تحتالشعاع قرار نمیدهد.
به حق زندهگی تمامی حیوانات باید احترام گذاشته شود.
مادۀ ۲: حیوانات نباید در معرض برخوردهای بد و اعمال بیرحمانه قرار گیرند.
مادۀ ۳: اگر نیاز به کشتن حیوانی باشد، این عمل باید آنی، بدون درد و بدون درکِ حیوان صورت گیرد.
با جسد یک حیوان باید با شایستهگی برخورد شود.
حیوانات وحشی حق زندهگی و تولید مـثل آزادانه در محیط طبیعی زیستگاهشان را دارند.
مادۀ ۴: محرومیت طولانیمدت از آزادی برای حیوانات وحشی، شکار کردن و ماهی گرفتنِ تجربی به عنوان سرگرمی و نیز هر گونه استفاده از حیوانات وحشی به دلایلی که حیاتی نباشد، مغایر با این حق بنیادی است.
هر حیوانی که به انسان وابسته است، باید به شایستهگی نگهداری و مراقبت گردد.
مادۀ ۵: حیوانات وابسته به انسان، تحت هیچ شرایطی نباید بهطور غیرمنصفانه ترک و یا کشته شوند.
هر گونه ازدیاد نسل واستفاده از حیوانات باید طبق احترام به ساختار ویژۀ فیزیولوژی و رفتاری آن گونه باشد.
در نمایشگاهها، نمایشها و فلمهایی که حیوانات در آن شرکت دارند، باید منزلت آنها محترم شمرده شود و عاری از هرخشونتی باشد.
مادۀ ۶: هر گونه آزمایش زجرآور بر روی حیوانات چه بهصورت فیزیکی و چه روحی، تجاوز به حقوق حیوانات محسوب میگردد.
روشهای جایگزین باید پیشرفته بوده و اصولی انجام گیرند.
مادۀ ۷: هر گونه عمل غیر ضروری که باعث مرگ حیوانی گردد یا هر گونه تصمیمی که منجر به این عمل گردد، جنایت علیه زندهگی تلقی میگردد.
مادۀ ۸: هر گونه عمل مغایر با بقای گونههای حیوانات وحشی و یا هر گونه تصمیمی که منتهی به این امر گردد، کشتار دستهجمعی تلقی میگردد.
کشتار حیوانات وحشی، آلوده کردن و نابودی زیستگاههایشان قتل عام محسوب میگردد.
مادۀ ۹: شرایط قانونی ویژۀ حیوانات و حقوق آنان توسط قانون مشخص میشود.
محافظت و حفظ امنیت حیوانات بر عهدۀ سازمانهای دولتی است.
مادۀ۱۰: مراکز تربیتی و مکاتب، مکلف به آموزش مطالبی مبتنی بر احترام گذاشتن، مراعات و درک حیوانات از دوران طفولیت به شهروندانِ خود هستند.
۵ـ قضیۀ یک شخص:
استدلال دربارۀ شخص، استدلالی جدید است، مرز قطعی حیوان و انسان امروزه از بین رفته است، در نتیجه شخص جایگزین موجود انسانی شده است و ویژهگیهای منوط به آسانبودهگی به توانایی استفاده از عقل در حل مسایل، کاربرد زبان در کارکرد ارتباطیاش و خودآگاهی و حافظه محدود شده است. کوکو، گوریلی است که توانایی استفاده از ۱۰۰۰ نشانه و فهمِ چندینهزار واژۀ انگلیسی را دارد. بهرۀ هوشی این جانور در آزمونهای هوشی انسانی، بین ۹۰ تا ۷۵ نمره متغیر است و اگرچه در این مقیاس جزو کندهوشها به حساب میآید، اما به هیچوجه عقبافتاده نیست. نمونۀ دیگر آن، چانتک است که در باغ وحش ملی اتلانتاست. او یک اوران گوتان است و نشان داده است توانایی تشخیص اندامِ خود در آینه را دارد و برای تمیز کردن دندانها و تنظیم عینک دودی، از آینه استفاده میکند. توانایی متوسط بسیاری از شامپانزهها و گوریلها، مشابه کودکان ۴ ساله است.
حال مسأله این است که چه حیواناتی در زمرۀ اشخاص قرار میگیرند و آنها که قرار میگیرند، از چه حقوقی برخوردار میشوند، مرز انسان و حیوان کجا میتواند قرار گیرد؟
منابع و مآخذ:
دکارت، کارات گریس ـ رابینسون دیو، ترسلی مرتضی، موسسۀ فرهنگی و پژوهشی چاپ نشر و نظر ۱۳۸۶
دکارت سورل تام، معصومی همدانی حسین، طرح نو ۱۳۷۸
از دکارت تا لایب نیتس، کاپلستون فردیک چارلز، اعوانی غلامرضا، انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۸۸
دکارت و فلسفۀ ذهن، کاتینگ هم، معصوم بیگی اکبر، انتشارات آگه ۱۳۸۸
اخلاق، کارات گریس ـ رابینسون دیو، عبدل آبادی اکبر، شیرازه ۱۳۷۸
نظر دکارت دربارۀ اتحاد نفس و بدن، رندر دیسی، نوظهور یوسف، فلاحتی مریم، فصلنامۀ علامه
خردنامۀ صدرا، شمارۀ هجدهم، زمستان ۷۸، آرای دکارت در باب نفس، خالقیان فضلالله
حقوق همسفران نسل بشر، ریفکین جرمی، سیاحت غرب، شمارۀ ۱۸٫
Comments are closed.