مـدیریت و رهـبری تحول

گزارشگر:فریبا مویدنیا/ 20 ثور 1393 - ۱۹ ثور ۱۳۹۳

بخش سوم

mnandegar-3سطوح ایجاد تغییر در انسان‌ها
به طور کلی تغییرات در رفتار انسان در چهار سطحِ زیر طبقه‌بندی می‌شوند:
۱ـ تغییرات در معرفت،۲ـ تغییرات در نگرش یا گرایش، ۳ـ تغییرات در رفتار، و ۴ـ تغییرات در رفتار گروهی.
آسان‌ترین نوع تغییر، ایجاد تغییر در دانش و معرفت است. تغییر در نگرش، بعد از آن قرار می‌گیرد. نگرش از این‌که جهات عاطفی مثبت یا منفی پیدا می‌کند، ساختی متفاوت با ساخت دانش و معرفت دارد. تغییر در رفتار فردی به طور قابل ملاحظه‌یی دشوارتر و زمان‌گیرتر از دو تغییر پیشین است، اما ایجاد تغییر در عملکرد گروهی یا سازمانی از آن‌جایی که به تغییر در عادات، آداب و سنت‌ها مربوط است، دشوارترین و زمان‌گیرترین تغییرات است. با وجود این، هرچند در سازمان‌ها از بین سطوح تغییر، سطوح آخر یعنی تغییرات در رفتار فردی و گروهی اهمیت بیشتری دارند، اما لازمۀ تغییرات اساسی در رفتار فردی و گروهی، ایجاد تغییرات در دانش‌ها و به ویژه نگرش‌های افراد است.
از سوی دیگر، در نوشته‌ها و تحقیقات مدیریت برای ایجاد تحول و نوآوری و نهادی کردن آن در سازمان‌ها نیز به سه دیدگاه اشاره شده است. نخست، دیدگاهی که نوآوری را بیشتر یک امر روان‌شناختی و مربوط به میزان هوش و استعدادهای فردی تلقی کرده و بنابراین، در سازمان استفاده از امکانات آموزشی و سیستم پاداش و تقویت‌کننده‌های مثبت را برای پرورش استعدادها و خلاقیت‌های افراد باهوش و بااستعداد توصیه می‌کند. دوم دیدگاه اجتماعی که خلاقیت و نوآوری سازمانی را بیشتر امری جامعه‌شناختی و مربوط به فراهم آمدن محیط و زمینۀ مناسب برای بروز استعدادها می‌داند. این نگرش، غنی‌سازی امکانات و زمینه‌های لازم در سازمان را برای ایجاد و استمرار خلاقیت‌ها و نوآوری‌ها توصیه می‌کند و اما دیدگاه سوم، دیدگاه سیستمی است که ایجاد نوآوری‌ها و استمرار و فراگیری آن‌ها در سازمان را، یک امر سازمانی یعنی فراتر از عوامل فردی و فراهم آوردن صرف امکانات و زمینه‌های لازم تلقی می‌کند؛ به این معنی که فراهم آمدن مجموعه و سیستمی از عوامل در سطح فردی و گروهی همراه با ساختارها، کارکردها و نقش‌های مرتبط با آن‌ها و نیز ارزش‌ها و باورهای خاص سازمانی را لازم می‌داند تا به‌وسیلۀ آن‌ها بتوان خلاقیت‌ها‌، نوآوری‌ها و تحولات پویا و سازنده را در سازمان به صورت مستمر و فراگیر درآورده و آن‌ها را به عنوان پیش‌فرضی اساسی برای بقا و رشد سازمانی نهادینه کرد. (سلطانی تیرانی،۱۳۷۸، ۱۱)
عوامل تسهیل‌کنندۀ فرایند نوآوری
با این‌که نتیجۀ نوآوری و تغییر موفقیت‌آمیز، تکامل است؛ اما به‌رغم اهمیت آن در فرایند رشد و توسعۀ تمدن بشری، تغییر در فعالیت‌های انسانی به ساده‌گی صورت نمی‌گیرد. از آن‌جایی که شناسایی عوامل تسهیل‌کنندۀ تحولات سازمانی و هم‌چنین موانع و عوامل مقاومت‌کننده در برابر آن، می‌تواند در هدایت و مدیریت صحیح و اصولی فرایند نوآوری‌ها و تحولات سازمانی توسط مدیریت سازمان موثر باشد، در این بخش به عوامل تسهیل و تقویت‌کنندۀ نوآوری‌ها و تغییرات سازمانی، از دیدگاه‌های صاحب‌نظران مختلف پرداخته می‌شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.