دشمنانِ پُردرآمد دولت افغانستان

گزارشگر:منوچهر - ۲۵ سنبله ۱۳۹۱

سازمان ملل متحد گزارشی را به نشر رسانده است که در آن از درآمد نیم‌میلیارد دالری سالانۀ طالبان سخن رفته است. این گزارش به صورت کلی، منابع چنین عایدی را مشخص کرده و یادآور شده است که طالبان با اخاذی از بازرگانان و شرکت‌ها، کشت مواد مخدر، سهم گرفتن از پروژه‌های بازسازی و…، پول‌های کلانی را به جیب می‌زنند که مجموع آن‌ها، هزینه این گروه برای مبارزه با دولت افغانستان را تشکیل می‌دهد.
هرچند این گزارش گوشه‌یی از یک واقعیت جاری در افغانستان است که از دیرباز جسته وگریخته با آن تماس گرفته شده بود؛ اما به عنوان یک سند رسمی، این ‌نخستین‌بار است که یک سازمان جهانی و کاملاً معتبر، منابع مالیِ طالبان را مشخص می‌کند.
بی‌تردید آن‌چه که در گزارش سازمان ملل متحد آمده، واقعیتی در خور توجه است که نه تنها دولت افغانستان، مکلفیت تدقیق و پژوهش در مورد آن را دارد، بل‌که جامعۀ جهانی نیز باید انرژی خود را صرف خشکاندنِ این منابع سازد.
از گذشته‌ها گزارش‌های ضدونقیضی وجود داشت که طالبان از شرکت‌های مخابراتی و بازرگانان اخاذی می‌کنند. این اخاذی‌ها معمولاً به دور از چشم قانون صورت می‌گیرد، طوری که یک بازرگان به‌خاطر عبور کالاهایش از یک منطقۀ تحت تصرف طالبان، بخشی از عایدش را به آن گروه اختصاص می‌دهد.
چندی پیش، میان مردم زمزمه بود که شرکت‌های مخابراتی به‌خاطر برپایی آنتن‌های مخابراتی‌شان، مبلغ مشخصی را برای طالبان پرداخت می‌کنند. حتا گفته می‌شود که یکی از صاحبانِ این شرکت‌ها به‌دلیل نزدیکی اندیشه‌هایش به طالبان، افزون بر این‌گونه سهمیه‌ها، کمک‌های اضافه به آن‌ها می‌فرستد.
نمونۀ دیگر این وضع تاسف‌بار، در قرارداد شرکت‌های ساختمانی و سرک‌سازی مشاهده می‌شود که در این گزارش نیز از آن به عنوان یک منبع مهم درآمد طالبان یاد شده است.
سال‌های قبل، در هر چندماه یک حادثۀ اختطاف و ربودن و یا کشتن اعضای یک شرکت سرک‌سازی و یا سایر شرکت‌های فعال در عرصه بازسازی از طریق رسانه‌ها به نشر می‌رسید؛ طوری‌که چندین کارمند شرکت‌های ترکی، هندی و… در این حوادث کشته شدند و یا اختطاف. اما اندک اندک چنین حوداثی کم شدند. تا کنون همه گمان می‌کردند که کاهش این‌گونه حوادث، از اثر سعی و تلاش نیروهای امنیتی بوده است. اما اینک دانسته می‌شود که چنین شرکت‌هایی، از راه دادن رشوت به طالبان و دیگر گروه‌های مخالف دولت، میزان این حوادث را به حداقل رسانده‌اند. زیرا صاحب یک شرکت می‌داند به جای این‌که با گروه‌هایی که نظم تجارتِ او را برهم می‌زنند، خسارۀ مالی فراوانی بر او وارد می‌کنند، نام نیک شرکت را خراب می‌کنند، کارمند شرکتش را می‌کشند و…، به تنهایی مبارزه کند؛ بهتر است با آن‌ها کنار بیاید و با پرداخت مبلغ مشخصی، شرش را کم کرده و به فعالیتش به گونه ایمن ادامه دهد. این‌جاست که تقصیری بر گردنِ این شرکت‌ها نمی‌افتد؛ بلکه گناه و تقصیر از حکومتی‌ست که چنین رویکردی در پیش چشمش نضج می‌گیرد.
کشت و قاچاق مواد مخدر، یکی دیگر از ارکان این درآمد است. تلاش‌های جامعۀ جهانی در زدودنِ این پدیدۀ خطرناک، به یمن حکومت فاسد آقای کرزی، به جایی نرسید و در گیرودارِ سروصدای جلوگیری از کشت خشخاش در افغانستان، تنها میزان بالای سالانۀ تولید آن را شاهد بوده‌ایم. اکنون، دیری‌ست که کسی در این‌باره حرفی نمی‌زند و دهقانان، خاموشانه کار خود را می‌کنند بی‌آن‌که پروژه و یا برنامه‌یی برای جلوگیری از آن روی دست حکومت باشد.
هر از گاهی دولت افغانستان صرف به‌خاطر تبلیغات رسانه‌یی، ارقام و آمار درازی را مبنی بر کاهش این پدیده از طریق رسانه‌ها به نشر می‌رساند؛ ولی در عمل همواره جز افزایش، چیزی در کار نبوده است. اما اگر مجریان این حکومت راست می‌گویند، پس ارقام گزارش سازمان ملل متحد در پیوند به درآمد طالبان از راه کشت و قاچاق مواد مخدر چیست؟
نکتۀ جالب و خنده‌دار در این گزارش واقعیت دیگری‌ست که گفته شده مقدار زیادی از کمک‌های جامعۀ جهانی به افغانستان، از راه‌های گوناگون به جیب طالبان سرازیر می‌شود و دوباره خرج جنگیدن در برابر حکومت افغانستان می‌گردد. این گزارش نشان می‌دهد که طالبان بین ۱۰ تا ۲۰ درصد سهم از پروژه‌های بازسازی را به صورت روزافزون به جیب زده‌اند.
این گزارشِ تکان‌دهنده هنوز خام و ناتکمیل است، چون در آن با بسیاری از منابع دیگر تمویل طالبان تماس گرفته نشده است (به‌طور مثال از باج‌دهی‌های کشورهای عضو ناتو که گفته می‌شود آن‌ها نیز به نوبۀ خود به‌خاطر در امان ماندن از حملات طالبان، به آن‌ها باج می‌دهند)؛ اما آن‌چه هم که در این گزارش آمده، شمه‌یی از واقعیت‌های جاری و فاجعه‌بارِ این مملکت است که در حال حاضر هیچ راه برون‌رفتی برای خروج از آن در نظر نیست؛ ولی می‌توان حدس زد که با چنین درآمد خوب و منابع خوب‌تری، طالبان خواهند توانست سال‌های متمادی در برابر نظام کنونی بجنگند.
با توجه به این واقعیت‌های تلخ، دیده می‌شود که فاجعۀ ناامنی و پدیده‌یی به نام طالبان در افغانستان بسیار عمیق و ریشه‌یی است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.