احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۲۵ سنبله ۱۳۹۱
نشر فیلمی در امریکا که به گونه مستقیم پیامبر رحمت و صلح را هدف قرار داده و به آن اسوه اخلاق و کرامت انسانی اهانت روا داشته، در سراسر جهانْ احساسات مسلمانان را جریحهدار کرد و سبب شد که اتفاقات ناگواری در برخی کشورهای اسلامی بهوقوع بپیوندد.
اسلام و شخصیتهای بزرگ اسلامی و بهویژه پیامبر اعظم، جزوِ هویت و شخصیت مسلمانان به شمار میرود؛ همانگونه که هر دینی برای پیروانِ آن از چنین منزلتی برخوردار است. زمانی که طالبان با قرایت تمامیتخواهانه و افراطی از اسلام، تندیسهای بودا در بامیان را به توپ بستند، صفهای عظیمی از بوداییان جهان در کشورهای مختلف نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند و انزجار و تنفرِ خود را از عملکرد طالبان، در قالب راهپیماییها و گردهماییها به نمایش گذاشتند. در آنزمان بیمِ آن میرفت که برخی بوداییان پا را از این فراتر بگذارند و به مسلمانان در کشورهایشان صدمه بزنند. در این خصوص هشدارهای لازم داده شد و سران کشورها از پیروان بودا که عدم خشونت را ترویج میکرد، دعوت کردند که از هرگونه برخورد خشونتآمیز بپرهیزند. اما با آنهم گزارشها در آن سالها نشان میدهد که با این واقعه آنگونه هم که گفته میشد، با آرامش کامل برخورد نشد و برخی کشیدهگیها و برخوردهای کوچک با مسلمانان مناطق مختلف بهمیان آمد.
حالا مسلمانان را در چنین موقعیتی بگذارید و صادقانه قضاوت کنید؛ آیا انتظار میرود که مسلمانان در مورد اهانت به شخصیتهای بزرگِ خود و از همه مهمتر شخصیت گرامیِ پیامبر گرامی اسلام، آرام بنشینند و هیچ واکنشی نشان ندهند؟
نشر این فیلم موهن و موارد مشابه آن، در زمان بسیار حساسی انجام میشود؛ در زمانی که جهان به گفتوگو میان ادیان برای رسیدن به صلح و درک متقابل انسانها از یکدیگر نیاز دارد.
صلح جهانی و حیات انسان بر روی کره خاکی را عوامل متعدد و مختلفی تهدید میکند که بدون همیاری و همگرایی تمام انسانها و بدون درنظرداشت تعلقات فکری و عقیدتی آنان، مهار این تهدیدها کاری دشوار و حتا غیرممکن به نظر میرسد. انسانها در آغاز قرن بیستویک شاهد یکی از مُدهشترین حوادث خونین در تاریخ بودند که محصول تفکر بینادگرایانه و خشونتآمیز از آموزههای اسلامی بود؛ حادثهیی که به مرگ حداقل سههزار تن در برجهای تجارت جهانی انجامید و تاهنوز پسلرزههای آن در اقصا نقاط جهان ادامه دارد. اما درسهای یازدهم سپتمبر برای جهانیان چیست؟ آیا این است که احساسات یکدیگر را برافروخته کنند و آنگاه از برافروختهشدهگان بخواهند که در برابر گستاخیشان شکیبایی پیشه ورزند؟
سعدی علیهالرحمه در کتاب بزرگ گلستان حکایتی فراموشنشدنی دارد که با گذشت چندین سده، هنوز هم حاوی نکات آموختنی برای انسانهای قرنِ ماست. سعدی مینگارد: «هندوی نفتاندازی همی آموخت، حکیمی گفت تو را که خانه نیین است، بازی نه این است. تا ندانی که سخن عین صواب است مگوی/ و آن چه دانی که نه نیکوش جواب است مگوی.»
آیا سازنده این فیلم میدانسته که واکنش به فیلمِ او در میان بیشتر از یک میلیارد انسانی که خود را رهرو راه آن پیامبر بزرگوار میدانند، چه خواهد بود؟
در اینکه اسلام دین صلح و مداراست، جای تردیدی نیست. از تمام آیات کلامالله مجید و احادیث پیامبر خدا رایحه دلانگیز صلح، محبت و دوستی به مشام میرسد و روح و روانِ آدمی را نوازش میدهد. اسلام به باور بیشتر پژوهشگران غیراسلامی، بیشتر از هر مکتب و آیین دیگری، ظرفیت پذیرش نظرات دیگران و عقاید آنها را دارد. خداوند متعال در کلام جاویدش میفرماید: «در دین هیچ اجباری وجود ندارد. راه درست از نادرست بازشناخته شده است». این آیه مبارکه نشان میدهد که حتا دین مبین اسلام از وادار کردنِ دیگران به گرویدن به اسلام اجتناب میورزد و مردم را مخیر میدارد که راه صواب از ناصواب را خود تشخیص دهند.
ولی اینهمه تساهل و تسامح در اسلام نباید برای عدهیی دستاویز اهانت و توهین به شخصیتهای گرامیِ آن شود. مسلمانان به همان اندازه که نسبت به ارزشهای دینیشان مداراجو و صلحطلباند، به همان میزان هم در برابر دشمنان اسلام سرسخت و مصمماند.
اما از جانب دیگر، کارکردهای برخی گروههای سیاسی که خود را درلابهلای آموزههای اسلامی، پنهان میکنند و عملاً در جهان دست به خشونت و کشتار میزنند، نباید با آرمانها و اهداف اسلامی یکی پنداشته شود. بدون تردید در جهان گروههایی وجود دارند که از نام اسلام سوءاستفاده میکنند و اهداف بدخواهانۀ خود را با آموزههای این دینِ صلح و دیگرپذیر، یکی نشان میدهند. عملکرد این افراد با اسلام واقعی از زمین تا آسمان، متفاوت است و هیچ حرکت تروریستی با آموزههای اسلامِ عزیز نمیتواند همخوانی داشته باشد.
اهانت به پیامبر بزرگوار اسلام، اهانت به تمام بشریت است و از نگاه هر دین و آیینی، عملی ناپسند و ناشایست به شمار میرود. هرچند هیچ مسلمان باتجربه و آگاهی در جهان، واکنشِ خشونتآمیز را تایید نمیکند؛ ولی بدیهیست که وقتی انسانها همه از یک سطح آگاهی و فراست برخوردار نیستند، واکنشها به این فیلم اهانتآمیز نیز در میان تودههای مسلمان، گوناگون است و ناگزیرانه باید گفت که این عمل بسیار وقیحانه، واکنشهای بسیار خشن و عجولانه را به دنبال خواهد داشت.
اما در این میان، آنچه نباید فراموش شود این است؛ کسانی که به تهیه اینگونه فیلمها میپردازند و یا اقدامات موهنِ مشابه دیگری را سامان میدهند، از سلامت روانیِ لازم برخوردار نیستند. ورنه، باید گفت دستهای کلانی در پشتِ این رویدادها قرار دارند. همچنین کسانی که به واکنشهای خشن و غیرعقلانی در برابر این نوع اعمال قبیح دست مییازند نیز، هرگز نمایندهگی از جامعه بزرگ مسلمانان نمیکنند. توجه به این دو مهم، تا اندازه زیادی میتواند واکنشها و قضاوت در سطح جهان را در اینباره تعدیل و اصلاح نماید.
Comments are closed.